با این همه ظلمی که سیاهی کرده است .... تردید ندارم که خدا هم سبز است !!!

آخرین اخبار

۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

دیکتاتور! تو کمر به قتل یاران خمینی بسته‏ای؛ نمایش خودساخته‏ی آتش زدن عکس خمینی آزرده‏ات کرده؟!

وبلاگ تحليلش كن : دیکتاتور به جوش آمده است؛ این را می‏توان در نمایشی که اخیرا با ناشی‏گری تمام، توسط مزدوران «سیمای دروغ» برپا شد، به وضوح دید. با بررسی دقیق و همه جانبه‏ی آشوبی که عده‏ای به ظاهر دانشجو به رهبری وزارت استخبارات کودتا انجام دادند، نکاتی به چشم می‏خورد که واشکافی آن در این برهه زمانی لازم به نظر می‏رسد. واضح است که دیکتاتور آنچنان در منجلاب خودساخته‏ی خود فرورفته که به هیچ عنوان حاضر به خروج از فاز «تخریب جنبش سبز» نیست. اما پرسش اینجاست که پروژه تخریب جنبش سبز برای چه اهدافی انجام می‏شود؟ وقتی کودتاچیان مرزهای خود را نیز رد می‏کنند و تصویر آقای خمینی را به آتش کشیده و یا پاره می‏کنند تا چهره جنبش سبز را تخریب کنند تنها هدفی که متصور می‏شود این است که دیکتاتور از حل بحران عاجز شده به دنبال طرح تفرقه است، تا مردم را چه از داخل و چه خارج جنبش مقابل سبزها قرار دهد. چراکه تاکنون حدفاصل برخی حامیان رییس جمهور موسوی و کودتاچیان بازپروری اندیشه آقای خمینی بوده است، و اینکه کودتاچیان به دنبال عبور از سی سال گذشته و ساخت نسلی جدید با عقایدی خاص هستند که حتی در برخی موارد با گذشته جمهوری اسلامی در تضاد است.

 از سویی دیگر، جنبش سبز بافته‏ای پیچیده از اقشار مختلف جامعه کنونی ایران است و خانواده شهدا نیز در حال پیوستن به بدنه جنبش می‏باشند. همین خانواده شهدا هنوز به تفکرات و اندیشه خمینی وفادارند و در برخی موارد دیده شده که از عملکرد خامنه‏ای به سطح انزجار رسیده‏اند. اعتراضات این بخش از بدنه جنبش برای دیکتاتور بسیار گران تمام می‏شود. چراکه دیگر نمی‏تواند به راحتی دست به تارومار سبزها بزند. چنانکه حتی حسن خمینی نیز در کمپ موسوی قرار دارد و خانواده خمینی نیز دیگر پشتیبان خامنه‏ای نیستند.

دیکتاتور چنان به عجز افتاده است که به دنبال راهی است تا مردم را مقابل مردم قرار دهد و خود را از هزینه‏های سرکوب جنبش معاف کند. بنابراین نیاز به سناریویی دارد که نه تنها بدنه جنبش را وادار به ریزش کند بلکه با انگ توهین به مقدسات جنبش را به بیرون از جامعه هل دهد. با این تفکر است که به دنبال وجهی از مقدسات می‏گردد که در صورت حتک آن بیشترین میزان تخریب به بارآید. و چه قدیسی بهتر از روح الله خمینی که رهبران کنونی جنبش از یاران اویند!

اما این پرسش را باید از دیکتاتور پرسید که شما اگر دم از خمینی می‏زنید پس چرا تمامی یاران او هم اکنون در زندان به سرمی‏برند؟ چرا خانواده او حتک حرمت می‏شود؟ چرا دوره پیش از احمدی‏نژاد را سیاه‏نمایی می‏کنید؟ چرا نخست وزیر او را به انواع تهمت‏ها می‏آلایید و خانه نشین کرده‏اید؟ چرا به همسر نخست وزیر امامتان مثال وحشی‏ها حمله فیزیکی می‏کنید؟ چرا فرزندان موسسان جمهوری اسلامی و یاران باوفای امامتان همچون آیت الله بهشتی را دربند می‏کنید و پس از آزادی تحت نظر می‏گیرید؟ چرا همسر شهید همت را در خیابان با لگد به پهلویش می‏کوبید و همسر باکری را مورد اهانت قرار می‏دهید؛ مگر اینها سربازان امامتان نبودند؟ و هزاران وقاحت که از آن هیچ دریغ ندارید! حمیدرضا جلایی‌پور، روزنامه‌نگار و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در مصاحبه‏ای که با بی‏بی‏سی فارسی داشت گفت: «اوایل انقلاب وقتی بهزاد نبوی از زندان رژیم شاه آزاد شده بود ما همگی از نقاط مختلف کشور جمع شده بودیم ببینیم این چریک پیر، بهزاد نبوی، که می‏گویند این همه سال مبارزه کرده، در زندان بوده و دوام آورده است، کیست و چه شکلی است؟!» حال این بهزاد نبوی به جرم مضحکی مانند ایجاد ترافیک در زندان است!

اما نمایشی که در شانزده آذر توسط اراذل و اوباشی که خود را دانشجو جازدند، به راه افتاد تنها پیش پرده‏ای بود بر نمایش اصلی سیمای دروغ که در بطن آن در حال انجام بود. و پاره کردن عکس خمینی و فیلم گرفتن از آن نیاز به بلوایی داشت که هیچ کس نتواند در آن آشوب و شلوغی متوجه سناریوی سیمای دروغ شود. بنابراین عده‏ای اوباش در لباس دانشجو وارد دانشگاه شدند، بلوا به پا کردند، تصویر جمعیت سیاهشان در سیمای دروغ در بوق شد و در آن گوشه هم لابد جنبش سبز در حال اهانت به خمینی بوده است! و آقایان می‏خواستند بگویند چقدر دلشان از این حتک حرمتی که خودشان کرده‏اند به درد آمده است!
دیکتاتور از این غافل بود که خائنین در هراس دائمند و همین هراس به ناشی گری وادارشان می‏کند. و پس از آن فراموش کرده بود که حتی حوزه هم پشت جنبش سبز است و دیگر نمی‏تواند بر روی تعصبات حوزویان موج سواری کند. نمونه آن تکذیب خبر تعطیلی حوزه از سوی قم است. و همچنین اعتراض مرکز نشر اثار امام خمینی به این حرکت صدا و سیمای دروغ از این دست است. این اواخر استعفای آیت الله جوادی آملی از امامت جمعه قم در اعتراض به سرکوب وحشیانه مردم، نیز مزید بر علت شد.

نکته دیگر اینکه عدم نمایش پایین کشیدن پلاکارد تصویر خامنه‏ای در روز سیزده آبان و همچنین عدم نمایش بارها به آتش کشیدن تصویر احمدی‏نژاد نشان از آن دارد که کودتاچیان می‏دانند که اکثریت جامعه به تنفر از این دو رسیده‏اند و نمایش اینگونه تصاویر بهره‏ای برایشان نخواهد داشت. بنابراین آنچه می‏خواهند به زور قشون‏کشی و گاز اشک‏آور نشان دهند مبنی بر اینکه جمعیت حامی آنان بسیارند، حتی مورد قبول خودشان هم نیست!
اما ضربه آخر را فقط و فقط جنبش سبز می‏تواند بزند و بس؛ پیشنهاد راه‏پیمایی اعتراضی که اخیرا مطرح شده است بسیار کارساز خواهد بود. چراکه از سمتی اعتراض جنبش سبز را به افترای کودتاچیان نشان می‏دهد و از سویی دیگر بهانه‏ای مجدد برای حضور در خیابان‏هاست. و هدف نهایی اینکه درسی برای کودتاچیان می‏شود که دیگر از این روش‏های نخ‏نما برای تخریب جنبش سبز استفاده نکنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

شما مي توانيد با انتقادات يا پيشنهادات خود ما را در انجام كاري كه مي كنيم يعني اطلاع رساني ياري نمائيد .
با تشكر - فرداي ايران

آرشیو

برچسب‌ها