وبلاگ تحليلش كن : دیکتاتور به جوش آمده است؛ این را میتوان در نمایشی که اخیرا با ناشیگری تمام، توسط مزدوران «سیمای دروغ» برپا شد، به وضوح دید. با بررسی دقیق و همه جانبهی آشوبی که عدهای به ظاهر دانشجو به رهبری وزارت استخبارات کودتا انجام دادند، نکاتی به چشم میخورد که واشکافی آن در این برهه زمانی لازم به نظر میرسد. واضح است که دیکتاتور آنچنان در منجلاب خودساختهی خود فرورفته که به هیچ عنوان حاضر به خروج از فاز «تخریب جنبش سبز» نیست. اما پرسش اینجاست که پروژه تخریب جنبش سبز برای چه اهدافی انجام میشود؟ وقتی کودتاچیان مرزهای خود را نیز رد میکنند و تصویر آقای خمینی را به آتش کشیده و یا پاره میکنند تا چهره جنبش سبز را تخریب کنند تنها هدفی که متصور میشود این است که دیکتاتور از حل بحران عاجز شده به دنبال طرح تفرقه است، تا مردم را چه از داخل و چه خارج جنبش مقابل سبزها قرار دهد. چراکه تاکنون حدفاصل برخی حامیان رییس جمهور موسوی و کودتاچیان بازپروری اندیشه آقای خمینی بوده است، و اینکه کودتاچیان به دنبال عبور از سی سال گذشته و ساخت نسلی جدید با عقایدی خاص هستند که حتی در برخی موارد با گذشته جمهوری اسلامی در تضاد است.
از سویی دیگر، جنبش سبز بافتهای پیچیده از اقشار مختلف جامعه کنونی ایران است و خانواده شهدا نیز در حال پیوستن به بدنه جنبش میباشند. همین خانواده شهدا هنوز به تفکرات و اندیشه خمینی وفادارند و در برخی موارد دیده شده که از عملکرد خامنهای به سطح انزجار رسیدهاند. اعتراضات این بخش از بدنه جنبش برای دیکتاتور بسیار گران تمام میشود. چراکه دیگر نمیتواند به راحتی دست به تارومار سبزها بزند. چنانکه حتی حسن خمینی نیز در کمپ موسوی قرار دارد و خانواده خمینی نیز دیگر پشتیبان خامنهای نیستند.
دیکتاتور چنان به عجز افتاده است که به دنبال راهی است تا مردم را مقابل مردم قرار دهد و خود را از هزینههای سرکوب جنبش معاف کند. بنابراین نیاز به سناریویی دارد که نه تنها بدنه جنبش را وادار به ریزش کند بلکه با انگ توهین به مقدسات جنبش را به بیرون از جامعه هل دهد. با این تفکر است که به دنبال وجهی از مقدسات میگردد که در صورت حتک آن بیشترین میزان تخریب به بارآید. و چه قدیسی بهتر از روح الله خمینی که رهبران کنونی جنبش از یاران اویند!
اما این پرسش را باید از دیکتاتور پرسید که شما اگر دم از خمینی میزنید پس چرا تمامی یاران او هم اکنون در زندان به سرمیبرند؟ چرا خانواده او حتک حرمت میشود؟ چرا دوره پیش از احمدینژاد را سیاهنمایی میکنید؟ چرا نخست وزیر او را به انواع تهمتها میآلایید و خانه نشین کردهاید؟ چرا به همسر نخست وزیر امامتان مثال وحشیها حمله فیزیکی میکنید؟ چرا فرزندان موسسان جمهوری اسلامی و یاران باوفای امامتان همچون آیت الله بهشتی را دربند میکنید و پس از آزادی تحت نظر میگیرید؟ چرا همسر شهید همت را در خیابان با لگد به پهلویش میکوبید و همسر باکری را مورد اهانت قرار میدهید؛ مگر اینها سربازان امامتان نبودند؟ و هزاران وقاحت که از آن هیچ دریغ ندارید! حمیدرضا جلاییپور، روزنامهنگار و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در مصاحبهای که با بیبیسی فارسی داشت گفت: «اوایل انقلاب وقتی بهزاد نبوی از زندان رژیم شاه آزاد شده بود ما همگی از نقاط مختلف کشور جمع شده بودیم ببینیم این چریک پیر، بهزاد نبوی، که میگویند این همه سال مبارزه کرده، در زندان بوده و دوام آورده است، کیست و چه شکلی است؟!» حال این بهزاد نبوی به جرم مضحکی مانند ایجاد ترافیک در زندان است!
اما نمایشی که در شانزده آذر توسط اراذل و اوباشی که خود را دانشجو جازدند، به راه افتاد تنها پیش پردهای بود بر نمایش اصلی سیمای دروغ که در بطن آن در حال انجام بود. و پاره کردن عکس خمینی و فیلم گرفتن از آن نیاز به بلوایی داشت که هیچ کس نتواند در آن آشوب و شلوغی متوجه سناریوی سیمای دروغ شود. بنابراین عدهای اوباش در لباس دانشجو وارد دانشگاه شدند، بلوا به پا کردند، تصویر جمعیت سیاهشان در سیمای دروغ در بوق شد و در آن گوشه هم لابد جنبش سبز در حال اهانت به خمینی بوده است! و آقایان میخواستند بگویند چقدر دلشان از این حتک حرمتی که خودشان کردهاند به درد آمده است!
دیکتاتور از این غافل بود که خائنین در هراس دائمند و همین هراس به ناشی گری وادارشان میکند. و پس از آن فراموش کرده بود که حتی حوزه هم پشت جنبش سبز است و دیگر نمیتواند بر روی تعصبات حوزویان موج سواری کند. نمونه آن تکذیب خبر تعطیلی حوزه از سوی قم است. و همچنین اعتراض مرکز نشر اثار امام خمینی به این حرکت صدا و سیمای دروغ از این دست است. این اواخر استعفای آیت الله جوادی آملی از امامت جمعه قم در اعتراض به سرکوب وحشیانه مردم، نیز مزید بر علت شد.
نکته دیگر اینکه عدم نمایش پایین کشیدن پلاکارد تصویر خامنهای در روز سیزده آبان و همچنین عدم نمایش بارها به آتش کشیدن تصویر احمدینژاد نشان از آن دارد که کودتاچیان میدانند که اکثریت جامعه به تنفر از این دو رسیدهاند و نمایش اینگونه تصاویر بهرهای برایشان نخواهد داشت. بنابراین آنچه میخواهند به زور قشونکشی و گاز اشکآور نشان دهند مبنی بر اینکه جمعیت حامی آنان بسیارند، حتی مورد قبول خودشان هم نیست!
اما ضربه آخر را فقط و فقط جنبش سبز میتواند بزند و بس؛ پیشنهاد راهپیمایی اعتراضی که اخیرا مطرح شده است بسیار کارساز خواهد بود. چراکه از سمتی اعتراض جنبش سبز را به افترای کودتاچیان نشان میدهد و از سویی دیگر بهانهای مجدد برای حضور در خیابانهاست. و هدف نهایی اینکه درسی برای کودتاچیان میشود که دیگر از این روشهای نخنما برای تخریب جنبش سبز استفاده نکنند.
از سویی دیگر، جنبش سبز بافتهای پیچیده از اقشار مختلف جامعه کنونی ایران است و خانواده شهدا نیز در حال پیوستن به بدنه جنبش میباشند. همین خانواده شهدا هنوز به تفکرات و اندیشه خمینی وفادارند و در برخی موارد دیده شده که از عملکرد خامنهای به سطح انزجار رسیدهاند. اعتراضات این بخش از بدنه جنبش برای دیکتاتور بسیار گران تمام میشود. چراکه دیگر نمیتواند به راحتی دست به تارومار سبزها بزند. چنانکه حتی حسن خمینی نیز در کمپ موسوی قرار دارد و خانواده خمینی نیز دیگر پشتیبان خامنهای نیستند.
دیکتاتور چنان به عجز افتاده است که به دنبال راهی است تا مردم را مقابل مردم قرار دهد و خود را از هزینههای سرکوب جنبش معاف کند. بنابراین نیاز به سناریویی دارد که نه تنها بدنه جنبش را وادار به ریزش کند بلکه با انگ توهین به مقدسات جنبش را به بیرون از جامعه هل دهد. با این تفکر است که به دنبال وجهی از مقدسات میگردد که در صورت حتک آن بیشترین میزان تخریب به بارآید. و چه قدیسی بهتر از روح الله خمینی که رهبران کنونی جنبش از یاران اویند!
اما این پرسش را باید از دیکتاتور پرسید که شما اگر دم از خمینی میزنید پس چرا تمامی یاران او هم اکنون در زندان به سرمیبرند؟ چرا خانواده او حتک حرمت میشود؟ چرا دوره پیش از احمدینژاد را سیاهنمایی میکنید؟ چرا نخست وزیر او را به انواع تهمتها میآلایید و خانه نشین کردهاید؟ چرا به همسر نخست وزیر امامتان مثال وحشیها حمله فیزیکی میکنید؟ چرا فرزندان موسسان جمهوری اسلامی و یاران باوفای امامتان همچون آیت الله بهشتی را دربند میکنید و پس از آزادی تحت نظر میگیرید؟ چرا همسر شهید همت را در خیابان با لگد به پهلویش میکوبید و همسر باکری را مورد اهانت قرار میدهید؛ مگر اینها سربازان امامتان نبودند؟ و هزاران وقاحت که از آن هیچ دریغ ندارید! حمیدرضا جلاییپور، روزنامهنگار و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت در مصاحبهای که با بیبیسی فارسی داشت گفت: «اوایل انقلاب وقتی بهزاد نبوی از زندان رژیم شاه آزاد شده بود ما همگی از نقاط مختلف کشور جمع شده بودیم ببینیم این چریک پیر، بهزاد نبوی، که میگویند این همه سال مبارزه کرده، در زندان بوده و دوام آورده است، کیست و چه شکلی است؟!» حال این بهزاد نبوی به جرم مضحکی مانند ایجاد ترافیک در زندان است!
اما نمایشی که در شانزده آذر توسط اراذل و اوباشی که خود را دانشجو جازدند، به راه افتاد تنها پیش پردهای بود بر نمایش اصلی سیمای دروغ که در بطن آن در حال انجام بود. و پاره کردن عکس خمینی و فیلم گرفتن از آن نیاز به بلوایی داشت که هیچ کس نتواند در آن آشوب و شلوغی متوجه سناریوی سیمای دروغ شود. بنابراین عدهای اوباش در لباس دانشجو وارد دانشگاه شدند، بلوا به پا کردند، تصویر جمعیت سیاهشان در سیمای دروغ در بوق شد و در آن گوشه هم لابد جنبش سبز در حال اهانت به خمینی بوده است! و آقایان میخواستند بگویند چقدر دلشان از این حتک حرمتی که خودشان کردهاند به درد آمده است!
دیکتاتور از این غافل بود که خائنین در هراس دائمند و همین هراس به ناشی گری وادارشان میکند. و پس از آن فراموش کرده بود که حتی حوزه هم پشت جنبش سبز است و دیگر نمیتواند بر روی تعصبات حوزویان موج سواری کند. نمونه آن تکذیب خبر تعطیلی حوزه از سوی قم است. و همچنین اعتراض مرکز نشر اثار امام خمینی به این حرکت صدا و سیمای دروغ از این دست است. این اواخر استعفای آیت الله جوادی آملی از امامت جمعه قم در اعتراض به سرکوب وحشیانه مردم، نیز مزید بر علت شد.
نکته دیگر اینکه عدم نمایش پایین کشیدن پلاکارد تصویر خامنهای در روز سیزده آبان و همچنین عدم نمایش بارها به آتش کشیدن تصویر احمدینژاد نشان از آن دارد که کودتاچیان میدانند که اکثریت جامعه به تنفر از این دو رسیدهاند و نمایش اینگونه تصاویر بهرهای برایشان نخواهد داشت. بنابراین آنچه میخواهند به زور قشونکشی و گاز اشکآور نشان دهند مبنی بر اینکه جمعیت حامی آنان بسیارند، حتی مورد قبول خودشان هم نیست!
اما ضربه آخر را فقط و فقط جنبش سبز میتواند بزند و بس؛ پیشنهاد راهپیمایی اعتراضی که اخیرا مطرح شده است بسیار کارساز خواهد بود. چراکه از سمتی اعتراض جنبش سبز را به افترای کودتاچیان نشان میدهد و از سویی دیگر بهانهای مجدد برای حضور در خیابانهاست. و هدف نهایی اینکه درسی برای کودتاچیان میشود که دیگر از این روشهای نخنما برای تخریب جنبش سبز استفاده نکنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
شما مي توانيد با انتقادات يا پيشنهادات خود ما را در انجام كاري كه مي كنيم يعني اطلاع رساني ياري نمائيد .
با تشكر - فرداي ايران