"کودتاچیان باید بترسند از فردای این دنیا و عالم آخرت که در برابر قدرت لایزال الهی، هیچ سپاه و ارتش و نیروی مسلحی به کارشان نمیآید و نه تنها هیچ بازداشتگاه و انفرادی و زندانی، سبب روسپیدی این مدعیان دروغین اسلام و ایمان و ایران نخواهد شد، بلکه بزرگ ترین سند رسوایی آنان و روسپیدی مخالفان ایشان خواهد شد. پس با امید به حقانیت راه اخلاقی و صادقانه و صلح آمیز خود، سرافرازانه و با اقتدار معنوی و تکیه بر خدای رحمان و وجدانهای بیدار آدمیان، این مسیر پیروزمند را ادامه میدهیم و گرد یأس و نومیدی را بر دلهای تاریک ستمپیشهگان دروغگو میپاشیم تا از ظلم و ستم مأیوس گردیده و امیدوارانه به دامان پر مهر ملت خویش بازگردند."
به نام خدا
پس از کودتای 23 خرداد 1388 شرایط کشور دربسیاری موارد، دگرگون شده و کمتر شباهتی با روزگار پیش از آن دارد. صبر و تحمل حاکمیت و خصوصا کودتاچیان به انتها رسیده و هرگونه کار سیاسی مسالمتآمیز را رفتاری براندازانه ارزیابی کرده و واکنشهایی در حد حرکتهای خشونتبار از خود نشان میدهند.
در چنین شرایطی است که نیروهای سیاسی و اعضای احزاب رسمی و گروههای قانونی که خود را صرفا برای شرایط سیاسی آرام و رفتارهای قانونی حاکمیت آماده کرده و هیچ گمانی به واکنشهای غیرقانونی و خشونتبار از سوی حاکمیت نمیبرده است، در برابر وضعیتی فوقالعاده و غیرقابل پیشبینی قرار گرفته و دچار سردرگمی و استیصال میشوند و ممکن است در برابر حاکمیت خشن، خود را ببازند و داشتههای خود و دوستان خویش را یکسره بر باد دهند. تصویر اوضاع جدید و نکات قابل توجه برای فعالیت سیاسی در شرایط فوقالعاده را در چند نکته یادآور می شوم؛
یکم) رفتارهای غیرقانونی کودتاچیان و حاکمیت متکی بر آن، برای امنیتی کردن اوضاع و وادار کردن مخالفان خویش به رفتارهای خشونتبار است تا توجیهی برای سرکوب و خشونتورزی بیشتر حاکمیت باشد. بیشترین فشارها و هزینهها به نیروهای سیاسی تشکیلاتی وارد شده است و این امر نشانگر آن است که بیشترین دقت نیز باید از سوی بازماندگان شوراهای مرکزی احزاب و گروههای قانونی و اعضای آنها صورت گیرد تا سوء رفتار حاکمان، آنان را به گزارههای غیراصلاحی متمایل نکند.
دوم) گرچه هزینهی کارهای سیاسی قانونی در چنین شرایطی بسیار بالا میرود، ولی صبر و استقامت و تأکید بر اقدامات قانونی و غیرخشونتبار، تنها ضامن پیروزی بر رقیب قانونشکن است. به هیچوجه نباید تسلیم خواستههای کودتاچیان شد و رفتار سیاسی خود را با میل آنان هماهنگ کرد. پرهیز جدی از خشونتورزی، به معنی ناکام گذاشتن رقیب در توطئهاش بر علیه ملت صلح طلب و نیروهای جنبش سبز است.
سوم) همهی اعضا و هواداران گروهها و احزاب قانونی کشور، باید نسبت به شرایط دشوار پیش آمده، توجیه شوند تا بدون تعارف و با انتخابی آگاهانه، بین ادامهی فعالیتهای تشکیلاتی یا استعفا و کناره گرفتن از آنها، دست به گزینش بزنند. به عبارت دیگر، سران این گروهها، همچون سید الشهداء(ع) بیعت خود را از اعضاء و هواداران بردارند تا هرکس توان پرداخت هزینههای سنگین تحمیلی از سوی کودتاچیان برای اقدامات قانونی را ندارد، میدان فعالیتهای سیاسی تشکیلاتی را ترک کند.
چهارم) کودتاچیان با رفتارهای غیرمنطقی و شدیدا خشونتبار، سعی بر آن دارند تا برخی نیروهای جوان و کمتجربه یا افراد بسیار نرمخو و آرام از باتجربههای سیاسی را بازداشت کرده و تحت فشارهای شدید و غیرقابلتحمل برای آنان، قرار دهد و ایشان یا خانوادههای آنان را علیه رهبران جنبش و یا رهبران احزاب و گروهها تحریک کنند. به برخی از بازداشتشدگان و خانوادههاشان گفتهاند: «رهبران سیاسی، شما یا بچههای شما را جلو انداخته و خود را پشت سر آنان مخفی کردهاند. ببینید که شماها امروز گرفتار شدهاید و آنان آزادانه زندگی میکنند!!». باید این ترفند رقیب را افشا کرد.
پنجم) اتمام حجت از سوی احزاب و سران جنبش با تمامی افرادی که در صحنهی سیاسی امروز کشور حضور دارند، هم اعتبار مجددی برای آنان و اثبات صداقت و اخلاقی بودن جنبش سبز است و هم سند دیگری بر بیاعتباری و اثبات بداخلاقی و دروغگویی مجدد و مکرر کودتاچیان خواهدبود.
ششم) همهی افراد تأثیرگزار نیز لازم است تا شرایط جدید را هرچه زودتر بشناسند و رفتارهای قانونی خود را متناسب با شرایط خطیر کنونی تعریف کرده و اقدامات لازم را انجام دهند. تسلیم شدن به تهدیدهای کودتاچیان و تعطیلی یکی پس از دیگری همایشهای قانونی و خصوصا در مناسبتهای مذهبی و ملی، هیچ توجیهی ندارد. ما باید نشستهای قانونی خود را برگزار کنیم و بگذاریم آنان هم اگر مایل بودند و برایشان مقرون به صرفه بود، تهدیدشان را عملی کنند.
اساسا وقتی از حربه ی «تهدید» استفاده میشود که تهدیدکننده نمیخواهد یا نمیتواند اقدامی انجام دهد و با بهرهگیری از تهدید، تلاش میکند که بدون پرداخت هزینه و با استفاده از رعب، خواستههای خویش را اجرا کند. امروز که کودتاچیان همهی راههای غیرقانونی را پیمودهاند و مسیر باطلی نمانده که آنها نپیموده باشند، و اخیرا به مراسم دعای کمیل نیز حمله کرده و افراد شرکت کننده را دستگیر کردهاند، نیروهای سیاسی جنبش سبز نیز باید از پرداختن هزینههایی چون بازداشت شدنهای غیرقانونی و مورد ضرب و شتم قرار گرفتنهای خلاف شرع و اخلاق، پروایی نداشته باشد.
گویا در این مصاف نابرابر، تنها گزینهی باقی مانده برای نیروهای صلحطلب ملی و مذهبی، استقامت بر پیمودن راههای مسالمتآمیز و اصرار بدون عقبنشینی بر حقوق بیچونوچرای ملت و پرداخت هزینههای گزاف این مبارزهی قانونی و نابرابر با قانون شکنان کودتاچی است.
هفتم) کمتوجهی سران جنبش و افراد تأثیرگذار، نسبت به مشکلات اقتصادی ملت و خصوصا اقشار آسیب پذیری چون کارگران و اعتراضات و اعتصابات آنان، توجیه پذیر نیست. جنبش سبز باید آغوش خود را به روی همهی آنانی که از سیاستهای حاکمیت کودتا زیان میبینند، باز کند و دوستی و یاری خود را نسبت به همهی آنان تعریف کرده و عملا نشان دهد.
تکرار درخواست انجام راهپیماییهای سراسری با انگیزههای متعددی چون؛ «حمایت از حقوق کارگران، اعتراض به سیاستهای تورمزای حاکمیت، اعتراض به واردات بیرویه و تعطیل شدن تولیدات کشاورزی و صنعتی، رشد فزایندهی بیکاری، امنیتیشدن فضای دانشگاهها، رویکرد ناعادلانه و غیرقانونی صداوسیما، اهانت به بزرگان حوزه و دانشگاه و برخی مفاخر ملی، تقلب و دروغگویی دولت در آمارهای رسمی، تعطیلی بسیاری از اصول قانون اساسی، بازداشتهای غیرقانونی و محاکمات ناعادلانه، و ...»، می تواند هر هفته از سوی یکی از گروههای رسمی و قانونی و یا چهرههای سیاسی و مسئولان سابق کشور، تجدید شود. اگر روزی با این درخواستها موافقت شود، امکان اعلام دیدگاههای معترضان فراهم شده و اگر مخالفت شود، اسناد مکرر تخلف حاکمیت کودتا از قانون اساسی و قوانین عادی کشور، موجب بیاعتباری بیشتر آنان شده و حقانیت ادعاهای معترضان را بیش از پیش اثبات خواهد کرد.
هشتم) هریک از ما که خود را فردی از جنبش سبز ملت ایران میدانیم، باید خود را برای انواع دشواریهای بازداشتگاههای انفرادی و زندانهای درازمدت، آماده کنیم. به تمامی آنچه در تجربههای پیشین خود و دیگران از این محیطها داریم، امروزه شدیدا محتاجیم. باید با «مطالعهی مجدد خاطرات بازداشتشدگان و گونههای متفاوت برخوردهای بازجویان» و «چگونگی غلبه بر تنهاییها» و «توجه کردن به انگیزههای مثبتی که آدمی را در آن شرایط دشوار یاری میرساند» و «چگونگی مشغول داشتن ذهن به مطالب مثبت و شادی بخش در انفرادی» و «مرور کردن خطاها و جرمهای آشکار ستمکاران و کوچک نشمردن و از یاد نبردن آنها در فضای بازداشتگاهها» و مطالبی از این دست، خود را در آمادگی لازم برای شرایط سختی که کاملا منتظره است، آماده کنیم.
اگر با آمادگی لازم و منتظرهساختن اتفاقاتی که معمولا از سوی کودتاچیان و خشونتطلبان به صورت غیرمنتظره، اعمال میشود، در برابر حوادث ناگوار قراربگیریم، توان تحمل فوقالعاده ای پیدا کرده و جنگطلبان را مأیوس میسازیم و عملا حربهی «بازداشت و زندان و انفرادی» را ازکار خواهیم انداخت و با امید به یاری قادر مطلق، ستمکاران را پشیمانساخته و وادار به عقب نشینی خواهیمکرد.
نهم) همهی ما در برابر خانوادههای خود نیز مسئولیم. باید قبل از هر اتفاقی، آنان را نسبت به احتمالات خطیر موجود، آگاه ساخته و انتظار و لزوم تحمل مشکلات را برای ایشان توضیح دهیم. بیان خطرهایی که ملت، کشور و دین و آئین را تهدید میکند و لزوم عقلی و شرعی تلاش و پرداخت هزینه برای جلوگیری از پدید آمدن آنها و یا کاستن از رنج و سختی ناشی از آنها برای مردم، میتواند وجدان خانوادهها را بیدار کند و یا از تحت تأثیر عواطف و احساسات منفی قرار گرفتن، بازدارد. همهی این رفتارها و تلاشهای توضیحی، جزئی از مبارزهی قانونی برای پیش گیری از جرم و گناه بیشتر کودتاچیان و زیانهای جبران ناپذیر بیشتر به ملت و کشور و آئین او است.
دهم) نیروهای مذهبی این جنبش، اگر در ادعای ایمان به خدای رحمان و قادر مطلق، صداقت داشته باشند، هیچگاه حق مأیوس شدن در هیچ صحنهای از صحنههای زندگی را ندارند. ما به خدای رحمانی اعتماد کردهایم که هیچ قدرتی در برابر قدرت او، توان عرض اندام را نداشته و ندارد.
کودتاچیان باید بترسند از فردای این دنیا و عالم آخرت که در برابر قدرت لایزال الهی، هیچ سپاه و ارتش و نیروی مسلحی به کارشان نمیآید و نه تنها هیچ بازداشتگاه و انفرادی و زندانی، سبب روسپیدی این مدعیان دروغین اسلام و ایمان و ایران نخواهد شد، بلکه بزرگ ترین سند رسوایی آنان و روسپیدی مخالفان ایشان خواهد شد.
پس با امید به حقانیت راه اخلاقی و صادقانه و صلح آمیز خود، سرافرازانه و با اقتدار معنوی و تکیه بر خدای رحمان و وجدانهای بیدار آدمیان، این مسیر پیروزمند را ادامه میدهیم و گرد یأس و نومیدی را بر دلهای تاریک ستمپیشهگان دروغگو میپاشیم تا از ظلم و ستم مأیوس گردیده و امیدوارانه به دامان پر مهر ملت خویش بازگردند.
به امید سرسبزی وسربلندی ایران و ایرانیان و آزادی همهی ملت و خصوصاسرافرازان اسیر و قهرمان.