با این همه ظلمی که سیاهی کرده است .... تردید ندارم که خدا هم سبز است !!!
آخرین اخبار
۱۳۸۸ آذر ۱۶, دوشنبه
16 آذر در دانشگاه بو علي همدان
مراسم بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه همدان امروز با استقبال بسیار پرشکوه دانشجویان این شهر مواجه شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر این مراسم از صبح امروز از دانشکده ی فنی-مهندسی این دانشگاه آغاز شد و سپس در ادامه دانشجویان با راهپیمایی از درب خوابگاه دانشجویی به مقصد دانشکده ی علوم پایه، سرود یاردبستانی خوانده و شعارهای مختلفی سر دادند.
در مقابل دانشکده علوم پایه دانشجویان با سر دادن شعارهایی چون «مرگ بر دیکتاتور»، «دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد»، «یاحسین میرحسین» و «استقلال آزادی جمهوری ایرانی و ...» به داخل دانشکده ی علوم پایه رفته و به حمایت از جنبش سبز و جنبش دانشجویی و دانشجویان زندانی پرداختند. به گزارش خبرنامه امیرکبیر دانشجویان به سمت سوی درب انجمن اسلامی تعطیل شده دانشگاه حرکت کرده و به تجمع در مقابل آن پرداختند و شعارهایی چون «محمود خائن آواره گردی»، «بسیجی بی غیرت دشمن خون ملت»، «بسیجی فاشیسته پول می گیره وامیسته» و ... پرداختند.
علیرغم اینکه دانشجویان دانشگاه بوعلی همدان از داشتن هرگونه امکانی نظیر سیستم صوتی برای برگزاری مراسم خود محروم بودند اما این دانشجویان توانستند مراسم پرشکوهی برگزار کنند. در این میان بسیجیان که تعدادی اندک شماری بودند با استفاده از وسایلی همچون بلندگو به شعار دادن بر علیه دانشجویان پرداختند. دانشجویان نیز در مقابل شعارهایی همچون «مرگ بر بسیجی»، «بسیجی واقعی همت بود و باکری »، «بلندگو هم بیارید بازم صدا ندارید» سر دادند.
سپس نیروهای انصار حزب الله و نیروهای لباس شخصی با همکاری حراست دانشگاه بوعلی همدان از درب سلف دانشکده علوم وارد دانشگاه شده و به ضرب وشتم دانشجویان پرداختند.
این نیروهای تعدادی از دانشجویان را از طبقه دوم به پایین پرتاب کرده و یکی از دانشجویان دختر را مورد ضرب و شتم قرار دادند. این نیروهای مجهز به اسپری اسید و گاز اشک آور بوده و از آن برای آسیب رساندن به دانشجویان استفاده کردند.
این حمله نیروهای انصار به دانشجویان باعث خشم دانشجویان شد که در نتیجه دانشجویان شعارهایی را بر علیه آیت الله خامنه ای سر دادند.
دانشجویان همچنین شعارهایی همچون «بسیجی وحشی شده»، «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» سر دادند.
نیروهای نظامی خارج از دانشگاه تعدادی از دانشجویان را بازداشت کردند که از وضعیت این دانشجویان تاکنون اطلاعی در دست نیست.
16 آذر؛ دانشجویان قزوین: تجاوز، خیانت، لعنت به این ولایت
وبلاگ اخبار دانشگاه آزاد قزوین
دانشجویان دانشگاه آزاد قزوین بار دیگر دانشگاه را به صحنه اعتراض علیه حکومت تبدیل کردند. همزمان با فرارسیدن 16 آذر روز دانشجو دانشجویان دانشگاه آزاد قزوین علی رغم تدابیر شدید امنیتی که برای جلوگیری از این تجمع تدارک دیده شده بود همچون 13 آبان دست به تجمع و راهپیمایی زدند. در این تجمع که حدود 4 هزار نفر در آن شرکت داشتند دانشجویان با در دست داشتن تصاویر شهدای دانشگاه (امیر جوادی فر و اشکان سهرابی ) و سر دادن شعار هایی اعتراض و انزجار خود را از دولت کودتا و حامیانش اعلام کردند.
برخی از شعارهای داده شده در این تجمع :
یا حسین میر حسین
تجاوز , خیانت , لعنت به این ولایت
خامنه ای قاتله ولایتش باطله
دانشجویان دانشگاه آزاد قزوین بار دیگر دانشگاه را به صحنه اعتراض علیه حکومت تبدیل کردند. همزمان با فرارسیدن 16 آذر روز دانشجو دانشجویان دانشگاه آزاد قزوین علی رغم تدابیر شدید امنیتی که برای جلوگیری از این تجمع تدارک دیده شده بود همچون 13 آبان دست به تجمع و راهپیمایی زدند. در این تجمع که حدود 4 هزار نفر در آن شرکت داشتند دانشجویان با در دست داشتن تصاویر شهدای دانشگاه (امیر جوادی فر و اشکان سهرابی ) و سر دادن شعار هایی اعتراض و انزجار خود را از دولت کودتا و حامیانش اعلام کردند.
برخی از شعارهای داده شده در این تجمع :
یا حسین میر حسین
تجاوز , خیانت , لعنت به این ولایت
خامنه ای قاتله ولایتش باطله
سخنان احمدی نژاد در اصفهان موجب وهن نظام است/برخی مشکلاتشان با امام را فراموش کرده اند
آقای دکتر! در این اینجا 2 ادعا مطرح کرده اند: اول آمریکایی ها به دنبال مقابله با امام زمان و ظهور ایشان هستند! دوم ما! اسنادش را پیدا کرده ایم! نکند این اسناد هم در وزارت خارجه است؟ همیشه علمای اعلام اسلام گفته اند: امر ظهور جدی است اما کیفیت آن مشخص نیست. بزرگان دیانت همواره تاکید کرده اند: تعیین کننندگان وقت ظهور از کاذبین و دروغ گویانند. آخر این چه حرفی است: آمریکایی ها چگونه می خواهند جلوی حضرت حجت را بگیرند! می خواهند بازداشتش کنند؟ یا می خواهند ترورش کنند؟ این حرف های سخیف در باره وجود مقدس حضرت حجت چه معنایی دارد؟ چه هدفی پشت این سخنان است؟بسیاری از علما استخوان در گلو دارند و برخی از آن ها انتقادات را بیان می کنند و بعضاً هزینه ی آن را هم می پردازند و برخی دیگر بنابر ملاحظات و تاملاتی، سکوت پیشه کرده اند. این دست سخنان که متاسفانه بیان آنها به صورت عادت درآمده است با اعتقادات مردم سروکار دارد و بحث شخصی نیست.
کلمه:حجت السلام مهدی کروبی در گفت و گویی به ادعاهای جدید جنتی و احمدی نژاد اشاره و تاکید کرد: بنده، آقای خاتمی و مهندس میرحسین موسوی کماکان پایبند به خط روشن و نورانی امام خمینی هستیم و این آقایان هستند که مشکلاتشان را با امام فراموش کرده اند.
به گزارش کلمه حجت السلام مهدی کروبی در ابتدای گفت و گویش با تبریک عید غدیر گفت: همزمانی این عید سعید و ۱۶ آذر روز دانشجو، بسیار فرخنده است. ما چه در پیش از انقلاب و در دوران مبارزه با استبداد شاهی و چه بعد از انقلاب شکوهمند اسلامیان همواره ۱۶ آذر را گرامی می داشتیم.
وی افزود: در دوران استبداد شاهی، ۱۶ آذر بهترین فرصت برای مبارزه بود و ما با یاد شهدای دانشجو و هتک حرمت حریم دانشگاه توسط نظامیان، بر شاه و حکومت کودتاچی و وابسته اش و به سیاست های آمریکا اعتراض می کردیم. در واقع از این روز برای مبارزاتمان هم در بعد داخلی و هم در بعد خارجی استفاده می کردیم.
نیروهای مسلح و بسیج هوشیار باشند تا گرفتار نشوند
مهدی کروبی در بخش دیگری از صحبت های خود با اشاره به هتک حرمت دانشگاه توسط نظامیان در دوراه ستم شاهی تاکید کرد: اتفاقات و مسائل پیش روز را نباید با استفاده از نیروهای نظامی و امنیتی حل کرد. در زمان استبداد پهلوی، رژیم آلوده بود و مردم انتظاری از نیروهای مسلح و امنیتی نداشتند. لیکن با پیروزی انقلاب اسلامی، یک رژیم پاک و مقدس برخواسته از آرای ملت حاکم شد که همه چیز را تغییر داد. من به نیروهای مسلح به ویژه بسیج توصیه می کنم که هوشمند و هوشیار باشند و خود را درگیر با مردم، دانشجویان و نیروهای ارزشمند جامعه نکنند تا در جریان های ناخواسته گرفتار نشوند. امید این است که نیروهای امنیتی به پیشنهاد سردار علی فضلی عمل کنند و به دانشجویان گل هدیه کنند و از کارهای خشونت آمیز دوری کنند.
حاکمیت برای گذر از وضع موجود به خواست های قانونی و شرعی مردم تن دهد
رییس مجلس دوره ششم در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ۲ توصیه به حاکمیت و مردم دارم. به حاکمیت توصیه می کنم به خواست های قانونی و شرعی مردم تن دهند و از مقابله خشونت آمیز با مردم به خصوص دانشجویان که میزان الحراره جامعه هستند بپرهیزند. به مردم و دانشجویان عزیز هم می گویم در انتخاب شعارها دقیق باشند و بهانه برای سرکوب و خشونت به دست افراط گرایان ندهند. جریان اقتدارگرا به دنبال بهانه است تا اعتراضات به حق مردم را به عنوان جریان انحرافی نشان دهد. معترضین باید با تاکید بر درخواست های قانونی در طرح شعارها هوشمندی به خرج دهند.
مهدی کروبی تاکید کرد: همانگونه که آیت الله هاشمی رفسنجانی گفته اند اختلافات جدی است و راه حل جدی هم دارد. راه حل فشار بر مردم و نخبگان، لجاجت، عصبیت و خشونت نیست. راه حل انعطاف پذیری، سعه صدر و بازگشت به روح قانون اساسی است.
سخنان احمدی نژاد در اصفهان موجب وهن نظام است؛ عاقلان تذکر دهند
نماینده حضرت امام گفت: سخنان احمدی نژاد موجب وهن نظام و هتک حرمت حریم دیانت و روحانیت است. سخنان ایشان موجب از بین رفتن حیثیت نظام و روحانیت است. بسیاری از مراجع منتقد وضع موجود هستند. بسیاری از علما استخوان در گلو دارند و برخی از آن ها انتقادات را بیان می کنند و بعضاً هزینه ی آن را هم می پردازند و برخی دیگر بنابر ملاحظات و تاملاتی، سکوت پیشه کرده اند. این دست سخنان که متاسفانه بیان آنها به صورت عادت درآمده است با اعتقادات مردم سروکار دارد و بحث شخصی نیست.
کروبی با بازخوانی سخنان دکتر احمدی نژاد در اصفهان گفت: ایشان در جمع مردم اصفهان ادعاهای جدیدی مطرح کرده اند که من عین آن را برای شما می خوانم: درست است که این مستکبران، به دنبال نفت و ثروت این کشور هستند، اما در زیر همه اینها یک استدلال برای خود دارند و بر اساس آن عمل میکنند. البته آن را در خبرها افشا نمیکنند. ما اسناد آن را به دست آوردیم که آنها معتقدند یکی از خاندان پیامبر اکرم در این نقطه ظهور کرده و ریشه همه ظالمان عالم را خواهد خشکاند. آنها همه این نقشهها را کشیدهاند که جلوی ظهور حضرت را بگیرند و میدانند ملت ایران زمینهساز این حادثه بوده و یاران این حکومت خواهد بود.
وی افزود: آقای دکتر! در این اینجا ۲ ادعا مطرح کرده اند: اول آمریکایی ها به دنبال مقابله با امام زمان و ظهور ایشان هستند! دوم ما! اسنادش را پیدا کرده ایم! نکند این اسناد هم در وزارت خارجه است؟ همیشه علمای اعلام اسلام گفته اند: امر ظهور جدی است اما کیفیت آن مشخص نیست. بزرگان دیانت همواره تاکید کرده اند: تعیین کننندگان وقت ظهور از کاذبین و دروغ گویانند. آخر این چه حرفی است: آمریکایی ها چگونه می خواهند جلوی حضرت حجت را بگیرند! می خواهند بازداشتش کنند؟ یا می خواهند ترورش کنند؟ این حرف های سخیف در باره وجود مقدس حضرت حجت چه معنایی دارد؟ چه هدفی پشت این سخنان است؟
وی با بیان این که اگر کوچکترین این مسائل توسط اصلاح طلبان بیان شده بود کفن پوشان و برخی طلاب منسوب به جریان های شناخته شده و افراطی چه ها که نمی کردند گفت: این آقا امر بزرگ و مقدس مهدویت را با عباراتی سخیف بیان می کند و کسی هم جلودارش نیست. این اهانت ها بسیار زشت و نارواست. بیان این امر بزرگ با بیانی سخیف جفا به دیانت و مهدویت است. اگر زدن این گونه حرف ها برای ایشان عادت شده است، بزرگان از انتشار این سخنان موهن جلوگیری کنند. عاقلان تذکر دهند.
رییس مجلس دوران پرافتخار امام افزود: یک وقت است ایشان ادعاهایی می کند مانند این که در عراق می خواستند مرا بدزدند و یا این که در فلان جا می خواستند مرا ترور کنند، هرچند که بیان این ادعاهای بی اساس توسط یک مقام ایرانی تاسف بار است اما به جایی بر نمی خورد اما در این جا این ادعاها، اعتقادات مردم را هدف قرار می دهد. این جا دیگر مسئله شخصی نیست. باید در مقابل این مسائل ایستاد، تذکر داد و امر به معروف و نهی از منکر کرد و هزینه اش را هم پرداخت.
کروبی در پایان این بخش از سخنانش خطر دوست احمق و مومن متحجر را بسیار بیشتر از دشمن دانا خواند.
آقای جنتی! ما همچنان در خط امام هستیم؛ مشکلاتتان با امام را فراموش کرده اید
مهدی کروبی گفت: آقای جنتی اخیراً در نماز جمعه تهران افاضاتی فرمودند که اشاره به ما داشت. ایشان گفتند عده ای که در زمان امام خود را خط امام می دانستند امروز با دشمنان امام هستند. باید به ایشان عرض کنیم ما کماکان پایبند به اندیشه و سیره امام خمینی هستیم و خواهیم بود. حتماً اشتباهاتی داریم، ممکن است برداشت اشتباهی هم داشته باشیم اما در حد ظرفیت خود عمل کرده ایم. اما من تنها یک نکته را یادآوری می کنم. این آقای جنتی بودند که در زمان امام با ایشان مشکل داشتند، من نمی گویم مخالف امام بودند اما مشکل داشتند و حالا فضای جولان پیدا کرده اند.
کسی می تواند ادعای نزدیکی به شخصی بکند که در دوران ایشان هم نزدیکی داشته باشد. حالا داستان این گونه شده است که کسانی که روزی با امام مشکل داشتند امروز شده اند مفسرین اندیشه امام و کسانی که خط امامی هستند شده اند بیگانه! کسانی می توانند ادعای نزدیکی با امام کنند که وفاداری خود را به مبانی اندیشه امام از قدیم ثابت کرده اند.
مهدی کروبی ادامه داد: من موارد و نکات فروانی در این باره دارم اما به حرمت شورای نگهبان و خود آقای جنتی تنها به یکی اشاره می کنم که آقای جنتی که از سال ۵۹ عضو شورای نگهبان بوده اند و سابقه ۱۲ سال همکاری اینجانب را دارند، قطعاً به خاطر می آورند. موضوع باز می گردد به چرایی تاسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام. زمانی که چالش مجلس و شورای نگهبان بالا گرفت و رییس مجلس وقت سخنانی علیه شورای نگهبان از تریبون مجلس گفت و شورای نگهبان به تذکرات صریح رهبری توجه نکرد، حتی زمانی که امام گفت اگر دو سوم مجلس قانونی را تصویب کرد، شورای نگهبان هم آن را تاکید کند و شورا این کار را نکرد، امام مجبور به تاسیس مجمع تشخیص شد. بعد از مدتی که آیین نامه مجمع را خدمت حضرت امام بردند، ایشان ترکیب ۹ نفره مجمع را که تحت تاثیر شورای نگهبان بودند حذف کردند و ۷ نفر یعنی روئسای قوا، نخست وزیر، رییس دیوان عالی و دادستان کل کشور و مرحوم آیت الله توسلی را عضو مجمع تشخیص کردند تا شورای نگهبان تاثیری نداشته باشد. امام طوری طراحی کردند که شورای نگهبان در مجمع سلب تاثیر شود و شورا نتواند وقفه ای در تصویب قوانین مجمع ایجاد کند.
آقای دکتر مهرپور که سال ها عضو حقوقدان شورای نگهبان بودند می گویند اگر به صحبت های امام توجه و تفسیر روشنی از قوانین می شد امام ناگزیر به تاسیس مجمع تشخیص نبود. البته بعد تر حکومت تصویب برخی از قوانین ثانویه را به مجمع واگذار کرد.
آقای جنتی شما از نظر اندیشه ای با تفکر امام مشکل داشتید. شما از همان ابتدا مبنای اندیشه ای امام راحل را نپذیرفتید. من نمی خواهم وارد مسائل انتخابات و مجلس سوم و تصمیمی که امام گرفت شوم. بنده، آقای خاتمی و مهندس میرحسین موسوی و سایر دلسوزان ایران و انقلاب اسلامی کماکان در خط امام هستیم. این شما هستید که اختلافات خود با تفکر امام را کتمان می کنید.
باید به ذره بین به دنبال کومور بگردیم
حجت السلام مهدی کروبی در بخش دیگری از گفت و گوی خود با اشاره به سفرهای بی هدف رییس دولت گفت: آقایان نو دولت، سفر به کومور را از افتخارات خود و دستاوردی برای دستگاه دیپلماسیشان می دانند و در اقدامی کم سابقه، هواپیمای تشریفاتی دولت را به آنجا می فرستند تا رییس جمهورش به ایران بیاید. آن وقت همین کشور تمبر یادبود با پرچم رژیم غاصب اسراییل چاپ می کند. در حالی که دفتر و وسائل کار خانم شیرین عبادی را در ایران مصادره می کنند، تمبر بی حجاب ایشان را در کومور منتشر می کنند. چرا از عزت ایران این چنین خرج می کنند.
مهدی کروبی با ذکر خاطره ای درباره کومور این بخش از صحبت هایش را به پایان برد. وی افزود: روزی در جلسه شورای عالی امنیت ملی بودیم. آقای هاشمی آمدند و با خنده گفتند: هفته آینده مهمانی داریم از کومور که باید با ذره بین بر روی نقشه به دنبال پیدا کردن جایش باشیم.
احمدی نژاد نماینده همه ی ملت ایران نیست
مهدی کروبی گفت: دنیا نباید احمدی نژاد را نماینده تمام ملت ایران بداند. بالاخره حوادثی در ایران رخ داده که مردم فهیم ایران همگی می دانند. ایشان فعلا رییس دولت شده است. کشورهای جهان بدانند احمدی نژاد همه ی مردم، علما، مجلس، شخصیت ها و اندیشمندان ایرانی با آن سابقه تمدنی عظیم را نمایندگی نمی کند. این ادبیات، ادبیات مردم متمدن و با فرهنگ ایران نیست. ایرانیان تمام کشورها و فرهنگ ها را غیر از رژیم غاصب اسراییل محترم می شمارند.
وی با اشاره به ادبیات احمدی نژاد که گفته بود «برخیها خود را ابرقدرت میدانستند اما در حال حاضر کسی برای آنها تره هم خورد نمیکند» گفت: ظاهراً ایشان همچنان به دنبال مطرح کردن اسم خود هستند.
شیخ مهدی کروبی گفت و گوی خود را با ذکر خاطره ای به پایان برد: می گویند در زمان انقلاب جوان مغروری در یکی از شهرستان ها، هر کار می کرد بگیرندش و به زندان ببرند تا او را هم انقلابی بدانند، پلیس وی را نمی گرفت. روزی طاقت از کفش می رود و در جلوی کلانتری شروع به داد و بیداد . فحاشی می کند. بعد از مدتی رییس کلانتری سرش را از پنجره بیرون می کند و می گوید: اگر خودت را هم بکشی دستگیرت نمی کنیم.
کلمه:حجت السلام مهدی کروبی در گفت و گویی به ادعاهای جدید جنتی و احمدی نژاد اشاره و تاکید کرد: بنده، آقای خاتمی و مهندس میرحسین موسوی کماکان پایبند به خط روشن و نورانی امام خمینی هستیم و این آقایان هستند که مشکلاتشان را با امام فراموش کرده اند.
به گزارش کلمه حجت السلام مهدی کروبی در ابتدای گفت و گویش با تبریک عید غدیر گفت: همزمانی این عید سعید و ۱۶ آذر روز دانشجو، بسیار فرخنده است. ما چه در پیش از انقلاب و در دوران مبارزه با استبداد شاهی و چه بعد از انقلاب شکوهمند اسلامیان همواره ۱۶ آذر را گرامی می داشتیم.
وی افزود: در دوران استبداد شاهی، ۱۶ آذر بهترین فرصت برای مبارزه بود و ما با یاد شهدای دانشجو و هتک حرمت حریم دانشگاه توسط نظامیان، بر شاه و حکومت کودتاچی و وابسته اش و به سیاست های آمریکا اعتراض می کردیم. در واقع از این روز برای مبارزاتمان هم در بعد داخلی و هم در بعد خارجی استفاده می کردیم.
نیروهای مسلح و بسیج هوشیار باشند تا گرفتار نشوند
مهدی کروبی در بخش دیگری از صحبت های خود با اشاره به هتک حرمت دانشگاه توسط نظامیان در دوراه ستم شاهی تاکید کرد: اتفاقات و مسائل پیش روز را نباید با استفاده از نیروهای نظامی و امنیتی حل کرد. در زمان استبداد پهلوی، رژیم آلوده بود و مردم انتظاری از نیروهای مسلح و امنیتی نداشتند. لیکن با پیروزی انقلاب اسلامی، یک رژیم پاک و مقدس برخواسته از آرای ملت حاکم شد که همه چیز را تغییر داد. من به نیروهای مسلح به ویژه بسیج توصیه می کنم که هوشمند و هوشیار باشند و خود را درگیر با مردم، دانشجویان و نیروهای ارزشمند جامعه نکنند تا در جریان های ناخواسته گرفتار نشوند. امید این است که نیروهای امنیتی به پیشنهاد سردار علی فضلی عمل کنند و به دانشجویان گل هدیه کنند و از کارهای خشونت آمیز دوری کنند.
حاکمیت برای گذر از وضع موجود به خواست های قانونی و شرعی مردم تن دهد
رییس مجلس دوره ششم در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ۲ توصیه به حاکمیت و مردم دارم. به حاکمیت توصیه می کنم به خواست های قانونی و شرعی مردم تن دهند و از مقابله خشونت آمیز با مردم به خصوص دانشجویان که میزان الحراره جامعه هستند بپرهیزند. به مردم و دانشجویان عزیز هم می گویم در انتخاب شعارها دقیق باشند و بهانه برای سرکوب و خشونت به دست افراط گرایان ندهند. جریان اقتدارگرا به دنبال بهانه است تا اعتراضات به حق مردم را به عنوان جریان انحرافی نشان دهد. معترضین باید با تاکید بر درخواست های قانونی در طرح شعارها هوشمندی به خرج دهند.
مهدی کروبی تاکید کرد: همانگونه که آیت الله هاشمی رفسنجانی گفته اند اختلافات جدی است و راه حل جدی هم دارد. راه حل فشار بر مردم و نخبگان، لجاجت، عصبیت و خشونت نیست. راه حل انعطاف پذیری، سعه صدر و بازگشت به روح قانون اساسی است.
سخنان احمدی نژاد در اصفهان موجب وهن نظام است؛ عاقلان تذکر دهند
نماینده حضرت امام گفت: سخنان احمدی نژاد موجب وهن نظام و هتک حرمت حریم دیانت و روحانیت است. سخنان ایشان موجب از بین رفتن حیثیت نظام و روحانیت است. بسیاری از مراجع منتقد وضع موجود هستند. بسیاری از علما استخوان در گلو دارند و برخی از آن ها انتقادات را بیان می کنند و بعضاً هزینه ی آن را هم می پردازند و برخی دیگر بنابر ملاحظات و تاملاتی، سکوت پیشه کرده اند. این دست سخنان که متاسفانه بیان آنها به صورت عادت درآمده است با اعتقادات مردم سروکار دارد و بحث شخصی نیست.
کروبی با بازخوانی سخنان دکتر احمدی نژاد در اصفهان گفت: ایشان در جمع مردم اصفهان ادعاهای جدیدی مطرح کرده اند که من عین آن را برای شما می خوانم: درست است که این مستکبران، به دنبال نفت و ثروت این کشور هستند، اما در زیر همه اینها یک استدلال برای خود دارند و بر اساس آن عمل میکنند. البته آن را در خبرها افشا نمیکنند. ما اسناد آن را به دست آوردیم که آنها معتقدند یکی از خاندان پیامبر اکرم در این نقطه ظهور کرده و ریشه همه ظالمان عالم را خواهد خشکاند. آنها همه این نقشهها را کشیدهاند که جلوی ظهور حضرت را بگیرند و میدانند ملت ایران زمینهساز این حادثه بوده و یاران این حکومت خواهد بود.
وی افزود: آقای دکتر! در این اینجا ۲ ادعا مطرح کرده اند: اول آمریکایی ها به دنبال مقابله با امام زمان و ظهور ایشان هستند! دوم ما! اسنادش را پیدا کرده ایم! نکند این اسناد هم در وزارت خارجه است؟ همیشه علمای اعلام اسلام گفته اند: امر ظهور جدی است اما کیفیت آن مشخص نیست. بزرگان دیانت همواره تاکید کرده اند: تعیین کننندگان وقت ظهور از کاذبین و دروغ گویانند. آخر این چه حرفی است: آمریکایی ها چگونه می خواهند جلوی حضرت حجت را بگیرند! می خواهند بازداشتش کنند؟ یا می خواهند ترورش کنند؟ این حرف های سخیف در باره وجود مقدس حضرت حجت چه معنایی دارد؟ چه هدفی پشت این سخنان است؟
وی با بیان این که اگر کوچکترین این مسائل توسط اصلاح طلبان بیان شده بود کفن پوشان و برخی طلاب منسوب به جریان های شناخته شده و افراطی چه ها که نمی کردند گفت: این آقا امر بزرگ و مقدس مهدویت را با عباراتی سخیف بیان می کند و کسی هم جلودارش نیست. این اهانت ها بسیار زشت و نارواست. بیان این امر بزرگ با بیانی سخیف جفا به دیانت و مهدویت است. اگر زدن این گونه حرف ها برای ایشان عادت شده است، بزرگان از انتشار این سخنان موهن جلوگیری کنند. عاقلان تذکر دهند.
رییس مجلس دوران پرافتخار امام افزود: یک وقت است ایشان ادعاهایی می کند مانند این که در عراق می خواستند مرا بدزدند و یا این که در فلان جا می خواستند مرا ترور کنند، هرچند که بیان این ادعاهای بی اساس توسط یک مقام ایرانی تاسف بار است اما به جایی بر نمی خورد اما در این جا این ادعاها، اعتقادات مردم را هدف قرار می دهد. این جا دیگر مسئله شخصی نیست. باید در مقابل این مسائل ایستاد، تذکر داد و امر به معروف و نهی از منکر کرد و هزینه اش را هم پرداخت.
کروبی در پایان این بخش از سخنانش خطر دوست احمق و مومن متحجر را بسیار بیشتر از دشمن دانا خواند.
آقای جنتی! ما همچنان در خط امام هستیم؛ مشکلاتتان با امام را فراموش کرده اید
مهدی کروبی گفت: آقای جنتی اخیراً در نماز جمعه تهران افاضاتی فرمودند که اشاره به ما داشت. ایشان گفتند عده ای که در زمان امام خود را خط امام می دانستند امروز با دشمنان امام هستند. باید به ایشان عرض کنیم ما کماکان پایبند به اندیشه و سیره امام خمینی هستیم و خواهیم بود. حتماً اشتباهاتی داریم، ممکن است برداشت اشتباهی هم داشته باشیم اما در حد ظرفیت خود عمل کرده ایم. اما من تنها یک نکته را یادآوری می کنم. این آقای جنتی بودند که در زمان امام با ایشان مشکل داشتند، من نمی گویم مخالف امام بودند اما مشکل داشتند و حالا فضای جولان پیدا کرده اند.
کسی می تواند ادعای نزدیکی به شخصی بکند که در دوران ایشان هم نزدیکی داشته باشد. حالا داستان این گونه شده است که کسانی که روزی با امام مشکل داشتند امروز شده اند مفسرین اندیشه امام و کسانی که خط امامی هستند شده اند بیگانه! کسانی می توانند ادعای نزدیکی با امام کنند که وفاداری خود را به مبانی اندیشه امام از قدیم ثابت کرده اند.
مهدی کروبی ادامه داد: من موارد و نکات فروانی در این باره دارم اما به حرمت شورای نگهبان و خود آقای جنتی تنها به یکی اشاره می کنم که آقای جنتی که از سال ۵۹ عضو شورای نگهبان بوده اند و سابقه ۱۲ سال همکاری اینجانب را دارند، قطعاً به خاطر می آورند. موضوع باز می گردد به چرایی تاسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام. زمانی که چالش مجلس و شورای نگهبان بالا گرفت و رییس مجلس وقت سخنانی علیه شورای نگهبان از تریبون مجلس گفت و شورای نگهبان به تذکرات صریح رهبری توجه نکرد، حتی زمانی که امام گفت اگر دو سوم مجلس قانونی را تصویب کرد، شورای نگهبان هم آن را تاکید کند و شورا این کار را نکرد، امام مجبور به تاسیس مجمع تشخیص شد. بعد از مدتی که آیین نامه مجمع را خدمت حضرت امام بردند، ایشان ترکیب ۹ نفره مجمع را که تحت تاثیر شورای نگهبان بودند حذف کردند و ۷ نفر یعنی روئسای قوا، نخست وزیر، رییس دیوان عالی و دادستان کل کشور و مرحوم آیت الله توسلی را عضو مجمع تشخیص کردند تا شورای نگهبان تاثیری نداشته باشد. امام طوری طراحی کردند که شورای نگهبان در مجمع سلب تاثیر شود و شورا نتواند وقفه ای در تصویب قوانین مجمع ایجاد کند.
آقای دکتر مهرپور که سال ها عضو حقوقدان شورای نگهبان بودند می گویند اگر به صحبت های امام توجه و تفسیر روشنی از قوانین می شد امام ناگزیر به تاسیس مجمع تشخیص نبود. البته بعد تر حکومت تصویب برخی از قوانین ثانویه را به مجمع واگذار کرد.
آقای جنتی شما از نظر اندیشه ای با تفکر امام مشکل داشتید. شما از همان ابتدا مبنای اندیشه ای امام راحل را نپذیرفتید. من نمی خواهم وارد مسائل انتخابات و مجلس سوم و تصمیمی که امام گرفت شوم. بنده، آقای خاتمی و مهندس میرحسین موسوی و سایر دلسوزان ایران و انقلاب اسلامی کماکان در خط امام هستیم. این شما هستید که اختلافات خود با تفکر امام را کتمان می کنید.
باید به ذره بین به دنبال کومور بگردیم
حجت السلام مهدی کروبی در بخش دیگری از گفت و گوی خود با اشاره به سفرهای بی هدف رییس دولت گفت: آقایان نو دولت، سفر به کومور را از افتخارات خود و دستاوردی برای دستگاه دیپلماسیشان می دانند و در اقدامی کم سابقه، هواپیمای تشریفاتی دولت را به آنجا می فرستند تا رییس جمهورش به ایران بیاید. آن وقت همین کشور تمبر یادبود با پرچم رژیم غاصب اسراییل چاپ می کند. در حالی که دفتر و وسائل کار خانم شیرین عبادی را در ایران مصادره می کنند، تمبر بی حجاب ایشان را در کومور منتشر می کنند. چرا از عزت ایران این چنین خرج می کنند.
مهدی کروبی با ذکر خاطره ای درباره کومور این بخش از صحبت هایش را به پایان برد. وی افزود: روزی در جلسه شورای عالی امنیت ملی بودیم. آقای هاشمی آمدند و با خنده گفتند: هفته آینده مهمانی داریم از کومور که باید با ذره بین بر روی نقشه به دنبال پیدا کردن جایش باشیم.
احمدی نژاد نماینده همه ی ملت ایران نیست
مهدی کروبی گفت: دنیا نباید احمدی نژاد را نماینده تمام ملت ایران بداند. بالاخره حوادثی در ایران رخ داده که مردم فهیم ایران همگی می دانند. ایشان فعلا رییس دولت شده است. کشورهای جهان بدانند احمدی نژاد همه ی مردم، علما، مجلس، شخصیت ها و اندیشمندان ایرانی با آن سابقه تمدنی عظیم را نمایندگی نمی کند. این ادبیات، ادبیات مردم متمدن و با فرهنگ ایران نیست. ایرانیان تمام کشورها و فرهنگ ها را غیر از رژیم غاصب اسراییل محترم می شمارند.
وی با اشاره به ادبیات احمدی نژاد که گفته بود «برخیها خود را ابرقدرت میدانستند اما در حال حاضر کسی برای آنها تره هم خورد نمیکند» گفت: ظاهراً ایشان همچنان به دنبال مطرح کردن اسم خود هستند.
شیخ مهدی کروبی گفت و گوی خود را با ذکر خاطره ای به پایان برد: می گویند در زمان انقلاب جوان مغروری در یکی از شهرستان ها، هر کار می کرد بگیرندش و به زندان ببرند تا او را هم انقلابی بدانند، پلیس وی را نمی گرفت. روزی طاقت از کفش می رود و در جلوی کلانتری شروع به داد و بیداد . فحاشی می کند. بعد از مدتی رییس کلانتری سرش را از پنجره بیرون می کند و می گوید: اگر خودت را هم بکشی دستگیرت نمی کنیم.
حمله نیروهای لباس شخصی به زهرا رهنورد
9:30 عصر دوشنبه، 16 آذر 1388
به گزارش کانون زنان ایرانی دکتر زهرا رهنورد، استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در محوطه این دانشکده برای بزرگداشت روز دانشجو آماده میشده که مورد این تهاجم قرار گرفته است.
به گزارش کانون زنان ایرانی به نقل از یک شاهد عینی رهنورد از این زنان پرسیده است که چرا وی را تعقیب میکنند که آنها مدعی شدهاند برای محافظت از رهنورد آمدهاند. پس از گذشت مدتی با متشنج شدن فضا گفتگوها به درگیری لفظی و اهانت سردسته این زنان به رهنورد منجر شده است. زن سردسته از رهنورد پرسیده است که افکارتان قبل و بعد از انقلاب چه بوده است؟
این شاهد عینی ادامه میدهد: رهنورد به آنها گفت شما بازجو هستید و یا به قول خودتان محافظ که آن زن گفت تو از ما میترسی. پاسخ رهنورد این بود که جز از خدا از هیچکس نمیترسم و جز صدای سبز آزادی و دمکراسی صدای دیگری از من نمیشنوید. سپس سردسته این زنان به زور وارد ساختمان مرکزی دانشکده هنرهای زیبا میشود که نهایتا با دخالت حراست دانشگاه زهرا رهنورد از محوطه خارج شده است.
اما این افراد با تعقیب رهنورد در خارج از دانشگاه در میانه خیابان وصال در حالی که او سوار ماشین حراست دانشگاه بود گاز فلفل را از فاصله بسیار نردیک به صورت وی پاشیدهاند که منجر به آسیبدیدگی شدید او شده است. که با دخالت اهالی محل و مغازهدارها و مامورین حراست رهنورد از محاصره نیروهای شبه نظامی خارج میشود.
به گزارش کانون زنان ایرانی، طبق اخبار رسیده وضعیت ریوی و بینایی رهنورد به دلیل پاشیدن گاز فلفل از فاصله نزدیک هنوز بهبود پیدا نکرده است.
مجید توکلی عضو انجمن اسلامی پلی تکنیک بازداشت شد
دوشنبه، ۱۶ آذر، ۱۳۸۸
مجید توکلی عضو انجمن اسلامی دانشگاه پلی تکنیک بازداشت شد.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر مجید توکلی امروز پس از مراسم پاشکوه دانشجویان پلی تکنیک در این دانشگاه بازداشت شد.
امروز بیش از 1500 دانشجوی پلی تکنیک در مراسمی پرشکوه روز دانشجو را گرامی داشتند. به همین مناسبت تریبون آزاد «برای آزادی» نیز در دانشگاه امیرکبیر برگزار شد که مجید توکلی یکی از سخنرانان آن بود.
مجید توکلی پس از برگزاری مراسم و به هنگام خروج از دانشگاه با همکاری نیروهای حراست و بسیج دانشگاه امیرکبیر توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد.
حضور گسترده دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و برگزاری مراسم پرشکوه در حالی انجام شد که مدیریت دانشگاه که طی سالهای گذشته با همکاری وزارت اطلاعات برای تلاش سرکوب دانشجویان تلاش کرده است انتظار اینگونه تجمع دانشجویان را نداشت.
مجید توکلی پیش از این نیز در بهمن ماه سال گذشته در مقابل حسینیه ارشاد و به هنگام شرکت در مراسم بزرگداشت مهندس بازرگان بازداشت شده و پس از بیش از 3 ماه حبس آزاد شده بود.
توکلی در جریان جعل نشریات دانشجویی که به قصد ضربه زدن به انجمن اسلامی و فعالین دانشجویی دانشگاه امیرکبیر در سال 86 انجام شده بود، زندانی شده و پس از 15 ماه حبس را در زندان به سر برده بود.
گزارش اختصاصي از ساني نيوز
درگيري شديدي در خيابانهاي اطراف انقلاب بين مردم و پليس در حال انجام است . از خيابان قدس تا ميدان انقلاب توسط مانع بسته شده و مردم با استفاده از خيابانهاي موازي انقلاب به سمت ميدان در حركت هستند . ترافيك در خيابانهاي منتهي به انقلاب شديد است كه پليس با متفرق كردن مردم سعي در بازگشايي مسيرهاي عبوري دارد . هر چند دقيقه يكبار پليس ضد شورش با حمله به مردم و ضرب و شتم و باز داشت عده اي سعي دارند تا از خيل جمعيتي كه با سمت ميدان انقلاب مي روند بكاهد اما همچنان مردم غيور و آزاده در حال حركت به سمت انقلاب هستند . دانشجويان در علم و صنعت ، انقلاب ، علوم و تحقيقات ، علامه و شريف تظاهرات با شكوهي به راه انداخته اند كه خبرهايي از درگيري هاي شديد در داخل دانشگاه ها به گوش مي رسد كه هنوز از صحت و سقم آنها اطلاعي نيست .
دانشگاه تهران در محاصره كامل پليس ضد شورش قرار دارد و پليس تلاش بسياري دارد تا مردم به هيچ وجه به دانشگاه نزديك نشوند .
ميدان هاي توحيد - ولي عصر - انقلاب - تجريش - محسني - آريا شهر - ونك ميعادگاه حضور سبزمان همچنان با حضور دسته دسته مردم سبزتر مي شود .
هم وطن اين مردمان ايران هستند كه صدايتان مي زنند حتي اگر مي ترسيد كه شايد امنيت جانيتان در خطر بيافتد با حضورماشينهايتان در خيابان دست كودتاگران را براي سركوب بيشتر مردم مي بنديد . هم اكنون در سراسر تهران با حضورتان سرسبزمان كنيد ياران !
درگیری شدید مردم با نیروهای سرکوبگر و شعار مرگ بر خامنه ای در تقاطع فخر رازی
نابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،دانشجویان مرگز آموزش سوره از این مرکز آموزشی خارج شدند و در خیابان آزادی درمقابل وزارت کار شروع به راه پیمائی کردند.
دانشجویان مرکز آموزش سوره از این مرکز خارج شدند و در خیابان آزادی شروع به راه پیمائی نمودند آنها از مقابل وزارت کار به سوی میدان انقلاب در حال حرکت هستند و مردم به آنها می پیوندند. دانشجویان و مردم با شعار مرگ بر دیکتاتور /مرگ بر خامنه ای در حال حرکت هستند .
همچنین در تقاطع ابوریحان هزاران نفر از جوانان در حال تضاهرات هستند و دختران جوان رهبری این تضاهرات و جنگ و گریزها را به عهده دارند. مردم و جوانان با شعارهای مرگ بر خامنه ای و خامنه ای قاتله ولایتش باطله سر میدهند.و جنگ و گریز گسترده ای بین مردم و جوانان از یک طرف و نیروهای سرکوبگر ادامه دارد. جوانان یکی از بسیجیان که با موتور بسوی آنها حمله ور شده بود دستگیر کردند و بشدت کوشمالی دادند و موتور این فرد را به آتش کشیدند. در اعتراضات امروز همه اقشار مردم شرکت دارند از نوجوانان دانش آموز،تا افراد بسیار مسن، کارگران ،معلمین ،بازاریان ،کارمندان و دختران و زنان نقش عمده ای را دارند.
نیروهای سرکوبگر اقدام به تیراندازی کردند و بنابه اخبار تایید نشده حاکی از زخمی شدند 2 دختر بر اثر اثابت گلوله است
همبستگی مردم بی نظیر است دربهای منازل بر تظاهر کنند باز است. مردم با پناه دادن به تضاهر کندگان و دادن آب و سایر مایحتاج آنها از تضاهر کنندگان حمایت می کنند
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
16 آذر 1388 برابر با 06 دسامبر 2009
درگیری شدید مردم با نیروهای سرکوبگر و شعار مرگ بر خامنه ای در تقاطع فخر رازی
نابه گزارشات رسیده به فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،دانشجویان مرگز آموزش سوره از این مرکز آموزشی خارج شدند و در خیابان آزادی درمقابل وزارت کار شروع به راه پیمائی کردند.
دانشجویان مرکز آموزش سوره از این مرکز خارج شدند و در خیابان آزادی شروع به راه پیمائی نمودند آنها از مقابل وزارت کار به سوی میدان انقلاب در حال حرکت هستند و مردم به آنها می پیوندند. دانشجویان و مردم با شعار مرگ بر دیکتاتور /مرگ بر خامنه ای در حال حرکت هستند .
همچنین در تقاطع ابوریحان هزاران نفر از جوانان در حال تضاهرات هستند و دختران جوان رهبری این تضاهرات و جنگ و گریزها را به عهده دارند. مردم و جوانان با شعارهای مرگ بر خامنه ای و خامنه ای قاتله ولایتش باطله سر میدهند.و جنگ و گریز گسترده ای بین مردم و جوانان از یک طرف و نیروهای سرکوبگر ادامه دارد. جوانان یکی از بسیجیان که با موتور بسوی آنها حمله ور شده بود دستگیر کردند و بشدت کوشمالی دادند و موتور این فرد را به آتش کشیدند. در اعتراضات امروز همه اقشار مردم شرکت دارند از نوجوانان دانش آموز،تا افراد بسیار مسن، کارگران ،معلمین ،بازاریان ،کارمندان و دختران و زنان نقش عمده ای را دارند.
نیروهای سرکوبگر اقدام به تیراندازی کردند و بنابه اخبار تایید نشده حاکی از زخمی شدند 2 دختر بر اثر اثابت گلوله است
همبستگی مردم بی نظیر است دربهای منازل بر تظاهر کنند باز است. مردم با پناه دادن به تضاهر کندگان و دادن آب و سایر مایحتاج آنها از تضاهر کنندگان حمایت می کنند
فعالین حقوق بشر ودمکراسی در ایران
16 آذر 1388 برابر با 06 دسامبر 2009
فرياد اللهاکبر در سراسر کشور طنينانداز شد، موج سبز آزادی
فرياد اللهاکبر در شب ۱۶ آذر در سراسر کشور طنينانداز شده است.
به گزارش موج سبز آزادی در حالی که فرياد اللهاکبر در اکثر مناطق تهران شنيده میشود، بسياری از مردم در حمايت از جنبش سبز خود شعارهايی نظير مرگ بر ديکتاتور و ديگر شعارهای ضد استبدادی نيز سر میدهند.
همينطور گزارشهای رسيده از ساير نقاط کشور حاکی از آن است که بانگ اللهاکبر و شعارهای اعتراضی مردم شيراز، اصفهان، کرج، تبريز، مشهد و بسياری از ديگر شهرهای سراسر کشور را نيز فرا گفته است.
در تهران با وجود بارش برف و باران در بسياری از نواحی، مردم هنوز در حال سر دادن ندای حقخواهی هستند.
به گزارش موج سبز آزادی در حالی که فرياد اللهاکبر در اکثر مناطق تهران شنيده میشود، بسياری از مردم در حمايت از جنبش سبز خود شعارهايی نظير مرگ بر ديکتاتور و ديگر شعارهای ضد استبدادی نيز سر میدهند.
همينطور گزارشهای رسيده از ساير نقاط کشور حاکی از آن است که بانگ اللهاکبر و شعارهای اعتراضی مردم شيراز، اصفهان، کرج، تبريز، مشهد و بسياری از ديگر شهرهای سراسر کشور را نيز فرا گفته است.
در تهران با وجود بارش برف و باران در بسياری از نواحی، مردم هنوز در حال سر دادن ندای حقخواهی هستند.
بانگ « الله اکبر » در فضای ایران طنین افکن شد
گزارشها حاکی است شامگاه یکشنبه، پیشآپیش روز دانشجو، بانگ « الله اکبر » و شعار « مرگ بر دیکتاور » از پشت بام ها در فضای شهرهای ایران طنین افکن شد.
بنا بر گزارشها، مردم در حالی بر فراز بام ها، این شعارها را سر میدهند که تهران، شبی بارانی را پشت سر میگذارد.
بنا بر گزارشها، مردم در حالی بر فراز بام ها، این شعارها را سر میدهند که تهران، شبی بارانی را پشت سر میگذارد.
بيانيه شماره ۲ دانشجويان سبز دانشگاه هاي ايران: در روز ۱۶ آذر مردم تهران در ۶ دانشگاه به دانشجويان بپيوندند
يکشنبه، ۱۵ آذر، ۱۳۸۸
دانشجويان سبز دانشگاه هاي ايران با صدور بيانيه اي برنامه برگزاري مراسم 16 آذر را اعلام كردند. در اين بيانيه 6 دانشگاه به عنوان محل برگزاري مراسم 16 آذر معرفي شده و از مردم خواسته شده تا در اين دانشگاه ها به دانشجويان بپيوندند.
به گزارش خبرنامه اميركبير متن اين بيانيه بدين شرح است:
در راستاي تمركز زدايي از نيروهاي مزدور و سركوبگر و جلوگيري از تجميع نيروهاي مدافع ديكتاتوري،اين بار بر خلاف سنت ديرين روزهاي 16 آذر كه حضور دانشجويان و اساتيد در مقابل دانشكده فني دانشگاه تهران بود،امسال قرار برگزاري مراسم بزرگداشت روز دانشجو در چند دانشگاه شهر تهران گزارده شد.
به همين منظور دانشگاه هاي تهران، صنعتي شريف، صنعتي اميركبير، آزاد واحد پونك، علامه طباطبايي (دانشكده علوم اجتماعي) و دانشگاه خواجه نصير (دانشكده برق) به عنوان دانشگاه هاي محل برگزاري مراسم 16 آذر معرفي مي گردند. مراسم دانشجويي در داخل اين دانشگاه ها از حوالي ظهر آغاز مي شود و به منظور حضور حداكثري حاميان جنبش سبز ملت ايران اعم از كارمندان،زنان خانه دار، دانش آموزان و ... دانشگاه هاي ذكر شده ار ساعت 3 بعد از ظهر به بعد ميزبان مردم عزيز مي باشند و اين بار دانشگاه يكصدا و همگام با مردم به وقوع كودتا اعتراض خواهد كرد.
شايان ذكر است در روز دانشجو نه تنها دانشگاه هاي ذكر شده در شهر تهران بلكه كليه دانشگاه هاي كشور و دانشجويان آزادي خواه اين دانشگاه ها آمادگي خود را براي ميزباني از رادمرداني چون مهندس موسوي، محمد خاتمي و مهدي كروبي شيخ شجاع اصلاحات اعلام مي دارند.
و سخني با هم ميهنان عزيز ساكن شهرهاي بجز تهران
با مراجعه به تاريخ استبداد ستيزي ملت ايران،وضعيت فعلي مبارزات ضد استبدادي مردم شهر تهران را چه بسيار شبيه مبارزات و مقاومت هاي مشروطه خواهانه مردم تبريز در زمان استبداد صغير مي يابيم. زماني كه آزاد مرداني چون ستارخان سردار ملي و باقر خان سالار ملي در جريان محاصره مردم تبريز توسط نيروهاي ضد مشروطه، آرزوي سر بر آوردن اعتراضات ضد استبدادي از شهري بجز تبريز را داشتند تا با آشفته شدن اوضاع سراسرايران، از شدت محاصره و فشار نا جوانمردانه و طاقت فرساي آزادي خواهان تبريز كاسته شود. آري امروز مردم تهران تحت شديد ترين فشارهاي نيروهاي ضد مردمي و حامي استبدادند و نيازمند ياري و مساعدت تمام آزادي خواهان ايران براي رسيدن به ايراني شايسته نام ايراني.
پدران،مادران، خواهران و برادران ايراني!
راستي كه امروز جنبش ضد استبدادي ملت ايران چه مطالباتي مشابه جنبش هاي پدران و مادران آزادي خواهمان در دوره هاي تاريخي معاصر نظير مشروطيت و انقلاب 57 دارد. مشاهده پيروزي ها و شكست هاي تاريخي ملت ايران (نظير سركوب دولت مردمي دكتر مصدق) ما را با اين واقعيت آشنا مي كند كه در صورت اتحاد،هيچ نيرويي را ياراي مقاومت در مقابل ما نيست و در نهايت ما پيروز خواهيم شد. در عين حال در صورت عدم اتحاد، تفرقه، تكروي و بروز ساير آفات جنبش هاي اجتماعي سرنوشتي جز شكست نخواهيم داشت.
لذا بدين وسيله بار ديگر و در نهايت احترام، براي ايران و ايرانيان از تمام ملت دعوت مي كنيم كه همراه و همگام با هم در مراسم 16 آذر شركت نمايند.
نشاني دانشگاه هاي محل برگزاري مراسم:
دانشگاه تهران: خيابان انقلاب، بين خيابان 16 آذر و قدس، درب اصلي دانشگاه تهران
دانشگاه صنعتي شريف: خيابان آزادي، دانشگاه صنعتي شريف
دانشگاه صنعتي اميركبير: خيابان ولي عصر، بالاتر از چهار راه ولي عصر، درب وليعصر دانشگاه صنعتي اميركبير
دانشگاه آزاد پونك (علوم تحقيقات): میدان پونک،انتهای بزرگراه اشرفی اصفهانی
دانشگاه علامه (دانشكده علوم اجتماعي): خيابان شريعتي، تقاطع اتوبان همت
دانشگاه خواجه نصير (دانشكده برق): خيابان شريعتي،زير پل سيد خندان
دانشجويان سبز دانشگاه هاي ايران
دانشجويان سبز دانشگاه هاي ايران با صدور بيانيه اي برنامه برگزاري مراسم 16 آذر را اعلام كردند. در اين بيانيه 6 دانشگاه به عنوان محل برگزاري مراسم 16 آذر معرفي شده و از مردم خواسته شده تا در اين دانشگاه ها به دانشجويان بپيوندند.
به گزارش خبرنامه اميركبير متن اين بيانيه بدين شرح است:
در راستاي تمركز زدايي از نيروهاي مزدور و سركوبگر و جلوگيري از تجميع نيروهاي مدافع ديكتاتوري،اين بار بر خلاف سنت ديرين روزهاي 16 آذر كه حضور دانشجويان و اساتيد در مقابل دانشكده فني دانشگاه تهران بود،امسال قرار برگزاري مراسم بزرگداشت روز دانشجو در چند دانشگاه شهر تهران گزارده شد.
به همين منظور دانشگاه هاي تهران، صنعتي شريف، صنعتي اميركبير، آزاد واحد پونك، علامه طباطبايي (دانشكده علوم اجتماعي) و دانشگاه خواجه نصير (دانشكده برق) به عنوان دانشگاه هاي محل برگزاري مراسم 16 آذر معرفي مي گردند. مراسم دانشجويي در داخل اين دانشگاه ها از حوالي ظهر آغاز مي شود و به منظور حضور حداكثري حاميان جنبش سبز ملت ايران اعم از كارمندان،زنان خانه دار، دانش آموزان و ... دانشگاه هاي ذكر شده ار ساعت 3 بعد از ظهر به بعد ميزبان مردم عزيز مي باشند و اين بار دانشگاه يكصدا و همگام با مردم به وقوع كودتا اعتراض خواهد كرد.
شايان ذكر است در روز دانشجو نه تنها دانشگاه هاي ذكر شده در شهر تهران بلكه كليه دانشگاه هاي كشور و دانشجويان آزادي خواه اين دانشگاه ها آمادگي خود را براي ميزباني از رادمرداني چون مهندس موسوي، محمد خاتمي و مهدي كروبي شيخ شجاع اصلاحات اعلام مي دارند.
و سخني با هم ميهنان عزيز ساكن شهرهاي بجز تهران
با مراجعه به تاريخ استبداد ستيزي ملت ايران،وضعيت فعلي مبارزات ضد استبدادي مردم شهر تهران را چه بسيار شبيه مبارزات و مقاومت هاي مشروطه خواهانه مردم تبريز در زمان استبداد صغير مي يابيم. زماني كه آزاد مرداني چون ستارخان سردار ملي و باقر خان سالار ملي در جريان محاصره مردم تبريز توسط نيروهاي ضد مشروطه، آرزوي سر بر آوردن اعتراضات ضد استبدادي از شهري بجز تبريز را داشتند تا با آشفته شدن اوضاع سراسرايران، از شدت محاصره و فشار نا جوانمردانه و طاقت فرساي آزادي خواهان تبريز كاسته شود. آري امروز مردم تهران تحت شديد ترين فشارهاي نيروهاي ضد مردمي و حامي استبدادند و نيازمند ياري و مساعدت تمام آزادي خواهان ايران براي رسيدن به ايراني شايسته نام ايراني.
پدران،مادران، خواهران و برادران ايراني!
راستي كه امروز جنبش ضد استبدادي ملت ايران چه مطالباتي مشابه جنبش هاي پدران و مادران آزادي خواهمان در دوره هاي تاريخي معاصر نظير مشروطيت و انقلاب 57 دارد. مشاهده پيروزي ها و شكست هاي تاريخي ملت ايران (نظير سركوب دولت مردمي دكتر مصدق) ما را با اين واقعيت آشنا مي كند كه در صورت اتحاد،هيچ نيرويي را ياراي مقاومت در مقابل ما نيست و در نهايت ما پيروز خواهيم شد. در عين حال در صورت عدم اتحاد، تفرقه، تكروي و بروز ساير آفات جنبش هاي اجتماعي سرنوشتي جز شكست نخواهيم داشت.
لذا بدين وسيله بار ديگر و در نهايت احترام، براي ايران و ايرانيان از تمام ملت دعوت مي كنيم كه همراه و همگام با هم در مراسم 16 آذر شركت نمايند.
نشاني دانشگاه هاي محل برگزاري مراسم:
دانشگاه تهران: خيابان انقلاب، بين خيابان 16 آذر و قدس، درب اصلي دانشگاه تهران
دانشگاه صنعتي شريف: خيابان آزادي، دانشگاه صنعتي شريف
دانشگاه صنعتي اميركبير: خيابان ولي عصر، بالاتر از چهار راه ولي عصر، درب وليعصر دانشگاه صنعتي اميركبير
دانشگاه آزاد پونك (علوم تحقيقات): میدان پونک،انتهای بزرگراه اشرفی اصفهانی
دانشگاه علامه (دانشكده علوم اجتماعي): خيابان شريعتي، تقاطع اتوبان همت
دانشگاه خواجه نصير (دانشكده برق): خيابان شريعتي،زير پل سيد خندان
دانشجويان سبز دانشگاه هاي ايران
بیانیه شماره ۱۶ مهندس میرحسین موسوی به مناسبت ۱۶ آذر
یکشنبه, ۱۵م آذر, ۱۳۸۸
کلمه: میرحسین موسوی به مناسبت سالروز ۱۶ آذر بیانیه ای صادر کرد. به گزارش “کلمه” متن کامل بیانیه به شرح زیر است
بسم الله الرحمن الرحیم
عید سعید غدیر را به ملت مسلمان ایران تبریک میگویم و از خداوند متعال نزدیک شدن به آرمانهای صاحب غدیر را برای آنان و تمامی مسلمانان جهان مسئلت میکنم. در این عید شیعیان برای هم برکت و بهروزی آرزو میکنند و از یکدیگر تحفههایی را میطلبند که به تحقق چنین آرزوهایی کمک کند و متضمن سرانجامی نیکو برای ملت و کشور خصوصا در شرایط بحرانزده کنونی باشد. چنین انتظاری از ما نیز هست و حتی اگر این انتظار وجود نداشت برآورده کردن آن وظیفهای بر عهده ما بود. برای این منظور کاری که از ما برمیآید صمیمیت در خیرخواهی است، حتی اگر آن را نپذیرند، و پایداری در دوراندیشی است، حتی اگر چنین نامی بر آن نگذارند. خطرهایی بزرگتر از آن در پیش است که چه ما و چه دیگران از خویشتن یاد کنیم و واقعیتهایی سترگتر از آن در برابر قرار دارند که با نادیدن ناپدید شوند. با استمداد از لطافتی که فضای عید ایجاد کرده است و با استفاده از فرصتی که روز شانزدهم آذر به وجود میآورد چه چیز بهتر از پرداختن به آنچه میتواند داروی درد امروز باشد؛ دارویی که الزاما تلخ نیست، اگر پیشداوریها را کنار بگذاریم.
روز دانشجو در پیش است. در تاریخ معاصر ما جنبش دانشجویی همواره نوعی پرچم و گواه برای حرکت مردم بوده است. در روزهای تلخ بعد از کودتا و در تاریکترین برهه از تاریخ ملت ما، زمانی که همه آرزوها برباد رفته به نظر میرسید آنچه در شانزدهم آذر ۱۳۳۲ روی داد شاهدی بود که معلوم میکرد روح مردم و خواستههای تاریخیشان هنوز زنده است. آن «سه قطره خون» و آن «سه آذر اهورایی» که روز دانشجو را پایه گذاشتند، اگر پس از نیم قرن هنوز از تازگی، درخشندگی و اهمیت برخوردارند، به خاطر آن است که نسبت به وجود و حیات واقعیتی عظیمتر در جان مردم شهادت دادند. این گواهی در سالها و نسلهای پس از آن نیز از سوی جنبش دانشجویی ادامه داشت و هنوز ادامه دارد. جامعه به دلایل بسیار گرایشهای در حال تکوین در بطن خویش را پیش چشم کسانی که تنها به ظاهر آن مینگرند نمایان نمیکند. دگرگونیهای بزرگ معمولا متهمند که یکباره روی میدهند و از بازیگران سیاسی فرصت هماهنگ شدن با خود را دریغ میکنند. البته در حقیقت هیچ تحولی دفعتا تحقق نیافته است؛ تنها بروز و ظهور تغییرهاست که شکلی دفعی دارد. در چنین شرایط گواهانی که از اعماق ناپیدای جامعه خبر میدهند به راستی ارزشمندند.
جنبش دانشجویی در تاریخ معاصر ما همواره حاوی گزارشهایی از شکلگیری جریانهای عمیق سیاسی و اجتماعی در متن جامعه بوده است. این نقشی است که اگر حاکمان با درایت برخورد میکردند میتوانست و میتواند برای عبور کمهزینه به سمت توسعه و پیشرفت بیشترین بهرهها را برساند، اما آنان خشمگینانه این نشانگر ذیقیمت را میشکنند؛ آنان دوست دارند به خود تسلی دهند که حرکتهای دانشجویی جز غوغای چند جوان پرسروصدا نیستند که اگر خاموش شوند صورت مسئله از اساس پاک خواهد شد؛ داستانی تکراری از انکار واقعیتها و تلاش برای تولید و تفسیر اطلاعات مطابق میل دولتمردان که تقریبا هیچ عهد تاریخی بدون شمهای از آن پایان نیافته است. ان هولاء لشرذمه قلیلون، (گفتند که) اینها گروهی ناچیزند (به قول امروزیها خس و خاشاکی بیش نیستند)، و انهم لنا لغائظون، و آنها ما را به خشم میآورند، و انا لجمیع حاذرون، و ما همگی در آمادهباش به سر میبریم، فاخرجناهم من جنات و عیون، پس خداوند آنان را از باغها و چشمهسارها بیرون کرد، و کنوز و مقام کریم، و از گنجها و از جایگاه دلپسند.
چه تلخ است اگر پس از این همه عبرتهای دور و نزدیک مشابه این خطا هنوز در رفتار کسانی دیده شود؛ آنهایی که اصرار دارند بگویند مردم دیگر ساکت شدهاند و فقط دانشجویان ماندهاند؛ در دانشگاهها هم فقط تهران ناآرام است، از تهران هم فقط دانشگاههای مادر هیاهو میکنند، آنجا هم کانون جنبش و جوشش، چند نفر جوان غریبند که اگر آنها را به اخراج از خوابگاه و محرومیت از تحصیل تهدید و محکوم کنیم داستان تمام میشود. خوب! تمام این کارها را کردید، پس چرا داستان تمام نشد؟ زیرا حرکت دانشجویی گواه بر واقعیتهایی بزرگتر از خویش است. ای کاش قدر آن را میدانستند، از پیشآگهیهایی که درباره تحولات دور و نزدیک میدهد درس میگرفتند و خود را با این تغییرات هماهنگ میکردند، خصوصا اینک که دانشجویان نه مستورهای کوچک از مردم، که یکی از وسیعترین و فعالترین قشرها را تشکیل میدهند. درحال حاضر از هر بیست ایرانی یک نفر دانشجوست. متصدیان امور اگر پیش از این به نقش آنان به عنوان گواه فردا توجه کرده بودند اینک در چنین بحرانی قرار نداشتند.
البته این یک قاعده دوسویه است. حرکات دانشجویی هم به اندازهای که از تمایلات واقعی جامعه خبر بدهند نیرومند و ریشهدارند، زیرا قدرت نهادهای اجتماعی در گرو پایبندی به ضرورتی است که آنها را ایجاد و ایجاب میکند. نسل ما آن زمان که در حرکات دانشجویی شرکت داشتیم به روشنی میدید که پیوند با متن جامعه تا چه حد در تواناییهایش موثر است. در آن زمان گرایشهای بسیاری میان دانشجویان به چشم میخورد. اگر انجمنهای اسلامی از همه قویتر بودند به خاطر آن بود که از واقعیتهای اجتماعی بیشتر نمایندگی میکردند.
بسیاری از فعالان دانشجویی امروز، گردانندگان فردای جامعه خواهند بود و این دلیلی مضاعف است تا مظهریت از واقعیتهای اجتماعی را از دست ندهند . قدرت و سرزندگی آنها در گرو این رمز است. راز موفقیت سیاستمداران نیز همین است. آنها تا اندازهای که بتوانند خواستها و تمایلات جامعه را بشناسند و با آنها منطبق شوند، بلکه تجلی و گواه آنها قرار بگیرند، قادرند به کشور خود خدمت کنند، یا لااقل قدرتمند باقی بمانند. و این تصور که کسی میتواند به رغم گرایشهای مردم بر آنان حکومت کند بیشتر از یک توهم نیست. حتی زمانی که یک دولت موفق میشود با تکیه بر نیروی سرکوب موجودیتش را حفظ کند فیالواقع از انطباق خود با آمادگی جامعه برای تمکین در برابر زور ارتزاق کرده است، گرچه این تمکین هم تا ابد نمیپاید.
جامعه ما اینک شگرفترین تحولات را تجربه میکند؛ بعد از حوادثی که چند ماه گذشته به خود دید کیست که بتواند این حقیقت را انکار کند؟ ماهیت دقیق این دگرگونی چیست؟ این بزرگترین سوال برای ما و برای مخالفان ماست. آنان نیز اگر بدانند که چه رویداد عظیم و مبارکی در راه است، کلاهخودها و چوبدستیهایشان را کنار میگذارند و به دنبال ابزارهایی برای پرستاری از این گیاه پاک که در خاک ما جوانه زده است میروند.
در میان زیباییهای بسیاری که روزهای پیش از انتخابات را نورانی میکرد زیباترین پدیده جمع شدن مردمی از سلیقههای گوناگون گرداگرد هم بود. آنها برای آن که به این کار موفق شوند تفاوتها و تنوعهایشان را کنار نمیگذاشتند، بلکه به رسمیت میشناختند. کسی لازم نمیدید که برای شرکت در این یکرنگی هویت خویش را از دست بدهد و دیگری شود. در آن یگانهشدنها حظی وجود داشت که فطرتهایمان میپسندید. آن زنجیرههای سبز انسانی که شهرهای ما را فرا گرفت نمایشی تهی از حقیقت نبود. قرار نبود بعد از آن که از پل گذشتیم به سرنوشت یکدیگر اهمیت ندهیم و جانهایمان نمیخواست که پس از چشیدن طعم آن یگانگی از نو پراکنده شویم. چنین چیزی بدون تردید نشانهای از طلوع بزرگی و رشد در حیات یک ملت است.
بزرگی یک ملت در ثروتمند بودن یا قدرتمند شدن نیست؛ اینها فقط بخش کوچکی از آثار آن است. بزرگی یک ملت در عظمت جان اوست. بزرگی به آن است که بتوانیم امور ظاهرا ناسازگار را با هم داشته باشیم. خانه کوچک مکانی است فقط برای «من»، اما در خانه بزرگ برای دیگران هم جا وجود دارد. کارفرمایی که جانش کوچک بود فکر میکرد جز با تجاوز به حقوق کارگران نمیتواند مالی بیندوزد، حال آن که کارآفرین بزرگ تنها راه سود بردن را سود رساندن میبیند. همینگونه است تفاوت کارگر کوچک و کارگر بزرگ. به هزار دلیل تنها راه بهرهمند شدن این است که همه با هم بهرهمند شوند، اما کسانی که کوچکند ظرفی ندارند که در آن دیگری هم بگنجد. همچنین است تفاوت دینداری که بزرگ است و دینداری که کوچک است. دیندار بزرگ امام صادق (ع) است که در خانه خدا مینشیند و با منکر خدا حکیمانه گفتگو میکند. حقیقت خانه خدا همان قلب اوست که برای همگان جا دارد و برای همه حق قائل است؛ حق زیستن، حق شنیدن، حق برگزیدن، حق اشتباه کردن، حق بزرگ بودن. آری بزرگ بودن، و الا بزرگ به کوچک چه کار دارد؟ غیردیندار را در جایگاهی میبیند که میتواند به زیباییهای دین رو کند، اگر نتوانسته است حقیقتی را بیابد احتمال درک آن را از سوی دیگری نادیده نگیرد، یا میتواند کوچک باشد و هر چیزی را که نچشیده است انکار کند؛ هر چیزی را که درک نمیکند ترک کند و بیآنکه بنشیند و برای فهمیدن گوش بدهد، عقاید دیگران را بیاساس بخواند.
ملت ما اینک دارد نشانههای بزرگی خود را به نمایش میگذارد؛ آن تحول شگرفی که جامعه ما در تکاپوی تجربه آن است این است. البته چیزی که اهمیت دارد خود این بزرگی است و نه نشانههای آن. نشانههایش را باز میگوییم تا خود آن را باور کنیم که چونان بهار از راه میرسد و حیات ما را دیگرگون میکند؛ تا به مبارکی آن ایمان بیاوریم و از تغییراتی که ایجاد میکند نترسیم. این همان رشدی است که انقلاب ما به امید آن بنا نهاده شد. چندی گذشت و از آن غافل شدیم، ولی پروردگارمان غافل نشد. بذری را که سی سال پیش از این با هزار امید در خاک خود کاشته بودیم پرورش داد تا اینک که جوانههایش را پیشرویمان قرار داده است.
نشانههای بزرگی یک ملت شبیه به صفاتی است که از یک انسان رشید انتظار میرود. کسی که آرمان ندارد هیچ نمی ارزد، اما کیست که بتواند در عین آرمانگرایی ارتباط خود را با واقعیتها از دست ندهد؟ یک انسان رشید؛ و یک ملت بزرگ. اگر مردم علیرغم تمامی صحنههای تلخی که در این چند ماهه دیدهاند همچنان اجرای بدون تنازل قانون اساسی را شعار محوری خود میدانند به آن خاطر نیست که اگر چیز دیگری بخواهند به آنها داده نمیشود. تنها و تنها حکمت و واقعبینی مردم بود که اجازه نداد رفتار زشت حاکمان به واکنشهای عصبی و لجامگسیخته بیانجامد.
به عنوان مثالی دیگر صفت شجاعت را در نظر آورید. شهامتی که یک انسان رشید (مثلا یک پدر در دفاع از فرزندش) نشان میدهد همراه با هیاهو نیست، مانع از دوراندیشی و مستلزم قبول هزینههای بیدلیل نیست، اما هولانگیزتر و اثرگذارتر از زور بازوی دیگران است. آیا مشابه این کیفیت را در شجاعتی که مردم ما به نمایش میگذارند مشاهده نمیکنید؟
به عنوان مثالی دیگر انعطاف یک انسان رشید به معنای وادادگی نیست، بلکه بدان معناست که او برای رسیدن به مقصود خود پر از راهحلهای گرهگشاست. در طول شش ماه گذشته هر روز روزنههایی که مردم میگشودند بسته میشد و آنان هربار بدون آن که به رودررویی کشیده شوند یا آرمانشان را کنار بگذارند راهحلهای جدید خلق میکردند.
به عنوان مثالی دیگر به صبر و متانتی که در حرکت مردم وجود دارد نگاه کنید؛ خواستههایشان را چنان با حوصلهای زندگی میکنند که گویی میتوانند صد سال آنها را زندگی کنند؛ حوصلهای که مخالفانشان را خسته کرده است، حوصلهای که از رشد حکایت میکند.
و به عنوان مثالی دیگر انسان رشید کسی است که اعتماد به نفس دارد؛ یعنی نسبت به ارزشهای وجودی خود آگاه است. برای زمانی طولانی ما اینگونه نبودیم. سرهای ما فروافتاده بود. دو قرن وابستگی خودباوری را از ملت ما گرفته بود، تا این که انقلاب ترمیم این باروی فروریخته را آغاز کرد. ولی آیا بلافاصله به این هدف رسیدیم و عمق روح خود را از آن لطمههای تاریخی پاک کردیم؟ پس چرا وقتی هنرمندانمان در جهان مورد تحسین قرار میگرفتند متعجب میشدیم؟ انگاری احتمال هم نمیدادیم که از ایرانی هنری سر بزند، یا اگر بدبین بودیم بیباور به آن که ممکن است کمترین نکته قابلستایشی در ما وجود داشته باشد به دنبال ردپای توطئه میگشتیم. آیا اگر یک انسان رشید هم مورد تحسین قرار گیرد اینگونه واکنش نشان میدهد؟ یا او از فضائل خویش آگاه است، به قدری که تمجیدها نه جانش را ذوقزده میکند و نه مسیرش را تغییر میدهد. در چند ماه گذشته ملتها ایرانیان را بسیار ستودند، اما واکنش مردم ما را در مقابل این تحسینها با گذشته مقایسه کنید تا ایمان بیاورید که جان جامعه ما دارد نشانههای عظمت را تجربه میکند.
در سند چشمانداز بیست ساله آمده است که ایران باید در سال ۱۴۰۴ قدرت اول منطقه باشد. آیا قرار است در آن سال ما به منطقه و جهان راست بگوییم که قدرت بزرگی هستیم یا دروغ بگوییم؟ آیا قرار است در حالی که هنوز بزرگ نشدهایم لباسهای بزرگ بپوشیم تا عظیم به نظر برسیم؟ آیا قرار است در سطح کشورهای منطقه طرحهای عمرانی نیمهکاره افتتاح کنیم، یا سفرهای شکستخوردهمان را با امدادهای رسانهای پیروزی بنامیم، یا خود را کانون دائمی جنجالها قرار دهیم، یا با تحقیر دیگران و توهین به آنان ادعای عظمت کنیم؟ یا قرار است واقعا قدرتمند باشیم؟ این سوال را از آنجا میپرسم که یک کشور تنها زمانی بزرگ است که ملتی بزرگ داشته باشد.
دعایمان مستجاب شد و ملت با تکیه بر زانوان خود به بلوغ و رشدی که شایسته او بود رسید، منتهی مشکل آن است که یک ملت بزرگ نمینشیند تا در روز روشن رایش را ببرند و هیچ نگوید. یک ملت بزرگ انتخابات درجه دو انتصابی را تحمل نمیکند. وقتی که یک ملت بزرگ میشود دیگر خدمتگزارانش اجازه ندارند به او بگویند چه باید بخورد و کجا باید برود و چه کسی را برگزیند و به چه چیز و چه کس اعتماد کند. یک ملت بزرگ از شورای نگهبان انتظار دارد آنها را قانع کند که تقلبی در انتخابات روی نداده است، نه آن که تنها یک ادعا پیش رویشان بگذارد و ادعای خود را باطل کننده انبوهی از مشاهدات و مستندات بداند.
از ما میخواهند که مسئله انتخابات را فراموش کنیم، گویی مسئله مردم انتخابات است. چگونه توضیح دهیم که چنین نیست؟ مسئله مردم قطعا این نیست که فلانی باشد و فلانی نباشد؛ مسئله آنها این است که به یک ملت بزرگ بزرگی فروخته میشود. آن چیزی که مردم را عصبانی میکند و به واکنش وا میدارد آن است که به صریحترین لهجه بزرگی آنان انکار میشود.
مگر نمیخواهید که ما نباشیم و شما باشید؟ راهش توجه به این واقعیت است؛ مردم با زید و عمرو عهد اخوت ندارند و آن کسی را بیشتر میپسندند که حق بزرگی آنان را کاملتر ادا کند. این مسئلهای است که توجه به آن نه فقط گره انتخابات، که هزار گره دیگر را نیز میگشاید. و اگر بنا باشد حل نشود آرزو کنید که دامنههای مشکل در یک انتخابات، محدود بماند.
برادران ما! اگر از هزینههای سنگین و عملیات عظیم خود نتیجه نمیگیرید شاید صحنه درگیری را اشتباه گرفتهاید؛ در خیابان با سایهها میجنگید حال آن که در میدان وجدانهای مردم خاکریزهایتان پی در پی در حال سقوط است. ۱۶ آذر دانشگاه را تحمل نمیکنید. ۱۷ آذر چه میکنید؟ ۱۸ آذر چه میکنید؟ چشمانی را که در صحن دانشگاه به رزمایشهای بیفایده افتاده و آنها را نشانه ترس یافته چگونه تسخیر میکنید؟ اصلا همه دانشجویان را ساکت کردید؛ با واقعیت جامعه چه خواهید کرد؟
اینها سخنانی است که ما از روی خیرخواهی میگوییم و شنیده نمیشود. اگر میشنیدند راه پیروزی خیلی نزدیک میشد؛ آن پیروزی را میگویم که عبارت از غلبه یک حزب نیست، بلکه فراگیر شدن بلوغ یک ملت است؛ آن پیروزی که انسانها را همچون جوانههای یک مزرعه یکی یکی و گروه گروه بزرگ میکند و بی آن که لازم باشد هویت خود را از دست بدهند سبز میکند، تا جایی که خود زندانبان از کارهایی که میکند خجالت بکشد.
اخیرا شنیدم بسیج دانشجویی یکی از دانشگاهها در مراسم خود برای مخالفان هم فرصت سخن گفتن قرار داده است؛ این یک شروع خوب است. یا شنیدم که در عید غدیر مخالفان مردم به یکدیگر شال سبز هدیه میدهند. از دیدگاهی که این همراه شما مینگرد این را بزرگترین عیدی است. زیرا این ما نبودیم که سبز را انتخاب کردیم، بلکه سبز بود که ما را برگزید. آیا ممکن است که این رنگ، برادران ما را نیز برگزیند؟ آری ممکن است، زیرا ذیجود کسی است که به حیله حیلهزننده نگاه نمیکند، و راه سبز شدن بر هیچ کس بسته نیست.
میر حسین موسوی
۱۳۸۸/۰۹/۱۵
کلمه: میرحسین موسوی به مناسبت سالروز ۱۶ آذر بیانیه ای صادر کرد. به گزارش “کلمه” متن کامل بیانیه به شرح زیر است
بسم الله الرحمن الرحیم
عید سعید غدیر را به ملت مسلمان ایران تبریک میگویم و از خداوند متعال نزدیک شدن به آرمانهای صاحب غدیر را برای آنان و تمامی مسلمانان جهان مسئلت میکنم. در این عید شیعیان برای هم برکت و بهروزی آرزو میکنند و از یکدیگر تحفههایی را میطلبند که به تحقق چنین آرزوهایی کمک کند و متضمن سرانجامی نیکو برای ملت و کشور خصوصا در شرایط بحرانزده کنونی باشد. چنین انتظاری از ما نیز هست و حتی اگر این انتظار وجود نداشت برآورده کردن آن وظیفهای بر عهده ما بود. برای این منظور کاری که از ما برمیآید صمیمیت در خیرخواهی است، حتی اگر آن را نپذیرند، و پایداری در دوراندیشی است، حتی اگر چنین نامی بر آن نگذارند. خطرهایی بزرگتر از آن در پیش است که چه ما و چه دیگران از خویشتن یاد کنیم و واقعیتهایی سترگتر از آن در برابر قرار دارند که با نادیدن ناپدید شوند. با استمداد از لطافتی که فضای عید ایجاد کرده است و با استفاده از فرصتی که روز شانزدهم آذر به وجود میآورد چه چیز بهتر از پرداختن به آنچه میتواند داروی درد امروز باشد؛ دارویی که الزاما تلخ نیست، اگر پیشداوریها را کنار بگذاریم.
روز دانشجو در پیش است. در تاریخ معاصر ما جنبش دانشجویی همواره نوعی پرچم و گواه برای حرکت مردم بوده است. در روزهای تلخ بعد از کودتا و در تاریکترین برهه از تاریخ ملت ما، زمانی که همه آرزوها برباد رفته به نظر میرسید آنچه در شانزدهم آذر ۱۳۳۲ روی داد شاهدی بود که معلوم میکرد روح مردم و خواستههای تاریخیشان هنوز زنده است. آن «سه قطره خون» و آن «سه آذر اهورایی» که روز دانشجو را پایه گذاشتند، اگر پس از نیم قرن هنوز از تازگی، درخشندگی و اهمیت برخوردارند، به خاطر آن است که نسبت به وجود و حیات واقعیتی عظیمتر در جان مردم شهادت دادند. این گواهی در سالها و نسلهای پس از آن نیز از سوی جنبش دانشجویی ادامه داشت و هنوز ادامه دارد. جامعه به دلایل بسیار گرایشهای در حال تکوین در بطن خویش را پیش چشم کسانی که تنها به ظاهر آن مینگرند نمایان نمیکند. دگرگونیهای بزرگ معمولا متهمند که یکباره روی میدهند و از بازیگران سیاسی فرصت هماهنگ شدن با خود را دریغ میکنند. البته در حقیقت هیچ تحولی دفعتا تحقق نیافته است؛ تنها بروز و ظهور تغییرهاست که شکلی دفعی دارد. در چنین شرایط گواهانی که از اعماق ناپیدای جامعه خبر میدهند به راستی ارزشمندند.
جنبش دانشجویی در تاریخ معاصر ما همواره حاوی گزارشهایی از شکلگیری جریانهای عمیق سیاسی و اجتماعی در متن جامعه بوده است. این نقشی است که اگر حاکمان با درایت برخورد میکردند میتوانست و میتواند برای عبور کمهزینه به سمت توسعه و پیشرفت بیشترین بهرهها را برساند، اما آنان خشمگینانه این نشانگر ذیقیمت را میشکنند؛ آنان دوست دارند به خود تسلی دهند که حرکتهای دانشجویی جز غوغای چند جوان پرسروصدا نیستند که اگر خاموش شوند صورت مسئله از اساس پاک خواهد شد؛ داستانی تکراری از انکار واقعیتها و تلاش برای تولید و تفسیر اطلاعات مطابق میل دولتمردان که تقریبا هیچ عهد تاریخی بدون شمهای از آن پایان نیافته است. ان هولاء لشرذمه قلیلون، (گفتند که) اینها گروهی ناچیزند (به قول امروزیها خس و خاشاکی بیش نیستند)، و انهم لنا لغائظون، و آنها ما را به خشم میآورند، و انا لجمیع حاذرون، و ما همگی در آمادهباش به سر میبریم، فاخرجناهم من جنات و عیون، پس خداوند آنان را از باغها و چشمهسارها بیرون کرد، و کنوز و مقام کریم، و از گنجها و از جایگاه دلپسند.
چه تلخ است اگر پس از این همه عبرتهای دور و نزدیک مشابه این خطا هنوز در رفتار کسانی دیده شود؛ آنهایی که اصرار دارند بگویند مردم دیگر ساکت شدهاند و فقط دانشجویان ماندهاند؛ در دانشگاهها هم فقط تهران ناآرام است، از تهران هم فقط دانشگاههای مادر هیاهو میکنند، آنجا هم کانون جنبش و جوشش، چند نفر جوان غریبند که اگر آنها را به اخراج از خوابگاه و محرومیت از تحصیل تهدید و محکوم کنیم داستان تمام میشود. خوب! تمام این کارها را کردید، پس چرا داستان تمام نشد؟ زیرا حرکت دانشجویی گواه بر واقعیتهایی بزرگتر از خویش است. ای کاش قدر آن را میدانستند، از پیشآگهیهایی که درباره تحولات دور و نزدیک میدهد درس میگرفتند و خود را با این تغییرات هماهنگ میکردند، خصوصا اینک که دانشجویان نه مستورهای کوچک از مردم، که یکی از وسیعترین و فعالترین قشرها را تشکیل میدهند. درحال حاضر از هر بیست ایرانی یک نفر دانشجوست. متصدیان امور اگر پیش از این به نقش آنان به عنوان گواه فردا توجه کرده بودند اینک در چنین بحرانی قرار نداشتند.
البته این یک قاعده دوسویه است. حرکات دانشجویی هم به اندازهای که از تمایلات واقعی جامعه خبر بدهند نیرومند و ریشهدارند، زیرا قدرت نهادهای اجتماعی در گرو پایبندی به ضرورتی است که آنها را ایجاد و ایجاب میکند. نسل ما آن زمان که در حرکات دانشجویی شرکت داشتیم به روشنی میدید که پیوند با متن جامعه تا چه حد در تواناییهایش موثر است. در آن زمان گرایشهای بسیاری میان دانشجویان به چشم میخورد. اگر انجمنهای اسلامی از همه قویتر بودند به خاطر آن بود که از واقعیتهای اجتماعی بیشتر نمایندگی میکردند.
بسیاری از فعالان دانشجویی امروز، گردانندگان فردای جامعه خواهند بود و این دلیلی مضاعف است تا مظهریت از واقعیتهای اجتماعی را از دست ندهند . قدرت و سرزندگی آنها در گرو این رمز است. راز موفقیت سیاستمداران نیز همین است. آنها تا اندازهای که بتوانند خواستها و تمایلات جامعه را بشناسند و با آنها منطبق شوند، بلکه تجلی و گواه آنها قرار بگیرند، قادرند به کشور خود خدمت کنند، یا لااقل قدرتمند باقی بمانند. و این تصور که کسی میتواند به رغم گرایشهای مردم بر آنان حکومت کند بیشتر از یک توهم نیست. حتی زمانی که یک دولت موفق میشود با تکیه بر نیروی سرکوب موجودیتش را حفظ کند فیالواقع از انطباق خود با آمادگی جامعه برای تمکین در برابر زور ارتزاق کرده است، گرچه این تمکین هم تا ابد نمیپاید.
جامعه ما اینک شگرفترین تحولات را تجربه میکند؛ بعد از حوادثی که چند ماه گذشته به خود دید کیست که بتواند این حقیقت را انکار کند؟ ماهیت دقیق این دگرگونی چیست؟ این بزرگترین سوال برای ما و برای مخالفان ماست. آنان نیز اگر بدانند که چه رویداد عظیم و مبارکی در راه است، کلاهخودها و چوبدستیهایشان را کنار میگذارند و به دنبال ابزارهایی برای پرستاری از این گیاه پاک که در خاک ما جوانه زده است میروند.
در میان زیباییهای بسیاری که روزهای پیش از انتخابات را نورانی میکرد زیباترین پدیده جمع شدن مردمی از سلیقههای گوناگون گرداگرد هم بود. آنها برای آن که به این کار موفق شوند تفاوتها و تنوعهایشان را کنار نمیگذاشتند، بلکه به رسمیت میشناختند. کسی لازم نمیدید که برای شرکت در این یکرنگی هویت خویش را از دست بدهد و دیگری شود. در آن یگانهشدنها حظی وجود داشت که فطرتهایمان میپسندید. آن زنجیرههای سبز انسانی که شهرهای ما را فرا گرفت نمایشی تهی از حقیقت نبود. قرار نبود بعد از آن که از پل گذشتیم به سرنوشت یکدیگر اهمیت ندهیم و جانهایمان نمیخواست که پس از چشیدن طعم آن یگانگی از نو پراکنده شویم. چنین چیزی بدون تردید نشانهای از طلوع بزرگی و رشد در حیات یک ملت است.
بزرگی یک ملت در ثروتمند بودن یا قدرتمند شدن نیست؛ اینها فقط بخش کوچکی از آثار آن است. بزرگی یک ملت در عظمت جان اوست. بزرگی به آن است که بتوانیم امور ظاهرا ناسازگار را با هم داشته باشیم. خانه کوچک مکانی است فقط برای «من»، اما در خانه بزرگ برای دیگران هم جا وجود دارد. کارفرمایی که جانش کوچک بود فکر میکرد جز با تجاوز به حقوق کارگران نمیتواند مالی بیندوزد، حال آن که کارآفرین بزرگ تنها راه سود بردن را سود رساندن میبیند. همینگونه است تفاوت کارگر کوچک و کارگر بزرگ. به هزار دلیل تنها راه بهرهمند شدن این است که همه با هم بهرهمند شوند، اما کسانی که کوچکند ظرفی ندارند که در آن دیگری هم بگنجد. همچنین است تفاوت دینداری که بزرگ است و دینداری که کوچک است. دیندار بزرگ امام صادق (ع) است که در خانه خدا مینشیند و با منکر خدا حکیمانه گفتگو میکند. حقیقت خانه خدا همان قلب اوست که برای همگان جا دارد و برای همه حق قائل است؛ حق زیستن، حق شنیدن، حق برگزیدن، حق اشتباه کردن، حق بزرگ بودن. آری بزرگ بودن، و الا بزرگ به کوچک چه کار دارد؟ غیردیندار را در جایگاهی میبیند که میتواند به زیباییهای دین رو کند، اگر نتوانسته است حقیقتی را بیابد احتمال درک آن را از سوی دیگری نادیده نگیرد، یا میتواند کوچک باشد و هر چیزی را که نچشیده است انکار کند؛ هر چیزی را که درک نمیکند ترک کند و بیآنکه بنشیند و برای فهمیدن گوش بدهد، عقاید دیگران را بیاساس بخواند.
ملت ما اینک دارد نشانههای بزرگی خود را به نمایش میگذارد؛ آن تحول شگرفی که جامعه ما در تکاپوی تجربه آن است این است. البته چیزی که اهمیت دارد خود این بزرگی است و نه نشانههای آن. نشانههایش را باز میگوییم تا خود آن را باور کنیم که چونان بهار از راه میرسد و حیات ما را دیگرگون میکند؛ تا به مبارکی آن ایمان بیاوریم و از تغییراتی که ایجاد میکند نترسیم. این همان رشدی است که انقلاب ما به امید آن بنا نهاده شد. چندی گذشت و از آن غافل شدیم، ولی پروردگارمان غافل نشد. بذری را که سی سال پیش از این با هزار امید در خاک خود کاشته بودیم پرورش داد تا اینک که جوانههایش را پیشرویمان قرار داده است.
نشانههای بزرگی یک ملت شبیه به صفاتی است که از یک انسان رشید انتظار میرود. کسی که آرمان ندارد هیچ نمی ارزد، اما کیست که بتواند در عین آرمانگرایی ارتباط خود را با واقعیتها از دست ندهد؟ یک انسان رشید؛ و یک ملت بزرگ. اگر مردم علیرغم تمامی صحنههای تلخی که در این چند ماهه دیدهاند همچنان اجرای بدون تنازل قانون اساسی را شعار محوری خود میدانند به آن خاطر نیست که اگر چیز دیگری بخواهند به آنها داده نمیشود. تنها و تنها حکمت و واقعبینی مردم بود که اجازه نداد رفتار زشت حاکمان به واکنشهای عصبی و لجامگسیخته بیانجامد.
به عنوان مثالی دیگر صفت شجاعت را در نظر آورید. شهامتی که یک انسان رشید (مثلا یک پدر در دفاع از فرزندش) نشان میدهد همراه با هیاهو نیست، مانع از دوراندیشی و مستلزم قبول هزینههای بیدلیل نیست، اما هولانگیزتر و اثرگذارتر از زور بازوی دیگران است. آیا مشابه این کیفیت را در شجاعتی که مردم ما به نمایش میگذارند مشاهده نمیکنید؟
به عنوان مثالی دیگر انعطاف یک انسان رشید به معنای وادادگی نیست، بلکه بدان معناست که او برای رسیدن به مقصود خود پر از راهحلهای گرهگشاست. در طول شش ماه گذشته هر روز روزنههایی که مردم میگشودند بسته میشد و آنان هربار بدون آن که به رودررویی کشیده شوند یا آرمانشان را کنار بگذارند راهحلهای جدید خلق میکردند.
به عنوان مثالی دیگر به صبر و متانتی که در حرکت مردم وجود دارد نگاه کنید؛ خواستههایشان را چنان با حوصلهای زندگی میکنند که گویی میتوانند صد سال آنها را زندگی کنند؛ حوصلهای که مخالفانشان را خسته کرده است، حوصلهای که از رشد حکایت میکند.
و به عنوان مثالی دیگر انسان رشید کسی است که اعتماد به نفس دارد؛ یعنی نسبت به ارزشهای وجودی خود آگاه است. برای زمانی طولانی ما اینگونه نبودیم. سرهای ما فروافتاده بود. دو قرن وابستگی خودباوری را از ملت ما گرفته بود، تا این که انقلاب ترمیم این باروی فروریخته را آغاز کرد. ولی آیا بلافاصله به این هدف رسیدیم و عمق روح خود را از آن لطمههای تاریخی پاک کردیم؟ پس چرا وقتی هنرمندانمان در جهان مورد تحسین قرار میگرفتند متعجب میشدیم؟ انگاری احتمال هم نمیدادیم که از ایرانی هنری سر بزند، یا اگر بدبین بودیم بیباور به آن که ممکن است کمترین نکته قابلستایشی در ما وجود داشته باشد به دنبال ردپای توطئه میگشتیم. آیا اگر یک انسان رشید هم مورد تحسین قرار گیرد اینگونه واکنش نشان میدهد؟ یا او از فضائل خویش آگاه است، به قدری که تمجیدها نه جانش را ذوقزده میکند و نه مسیرش را تغییر میدهد. در چند ماه گذشته ملتها ایرانیان را بسیار ستودند، اما واکنش مردم ما را در مقابل این تحسینها با گذشته مقایسه کنید تا ایمان بیاورید که جان جامعه ما دارد نشانههای عظمت را تجربه میکند.
در سند چشمانداز بیست ساله آمده است که ایران باید در سال ۱۴۰۴ قدرت اول منطقه باشد. آیا قرار است در آن سال ما به منطقه و جهان راست بگوییم که قدرت بزرگی هستیم یا دروغ بگوییم؟ آیا قرار است در حالی که هنوز بزرگ نشدهایم لباسهای بزرگ بپوشیم تا عظیم به نظر برسیم؟ آیا قرار است در سطح کشورهای منطقه طرحهای عمرانی نیمهکاره افتتاح کنیم، یا سفرهای شکستخوردهمان را با امدادهای رسانهای پیروزی بنامیم، یا خود را کانون دائمی جنجالها قرار دهیم، یا با تحقیر دیگران و توهین به آنان ادعای عظمت کنیم؟ یا قرار است واقعا قدرتمند باشیم؟ این سوال را از آنجا میپرسم که یک کشور تنها زمانی بزرگ است که ملتی بزرگ داشته باشد.
دعایمان مستجاب شد و ملت با تکیه بر زانوان خود به بلوغ و رشدی که شایسته او بود رسید، منتهی مشکل آن است که یک ملت بزرگ نمینشیند تا در روز روشن رایش را ببرند و هیچ نگوید. یک ملت بزرگ انتخابات درجه دو انتصابی را تحمل نمیکند. وقتی که یک ملت بزرگ میشود دیگر خدمتگزارانش اجازه ندارند به او بگویند چه باید بخورد و کجا باید برود و چه کسی را برگزیند و به چه چیز و چه کس اعتماد کند. یک ملت بزرگ از شورای نگهبان انتظار دارد آنها را قانع کند که تقلبی در انتخابات روی نداده است، نه آن که تنها یک ادعا پیش رویشان بگذارد و ادعای خود را باطل کننده انبوهی از مشاهدات و مستندات بداند.
از ما میخواهند که مسئله انتخابات را فراموش کنیم، گویی مسئله مردم انتخابات است. چگونه توضیح دهیم که چنین نیست؟ مسئله مردم قطعا این نیست که فلانی باشد و فلانی نباشد؛ مسئله آنها این است که به یک ملت بزرگ بزرگی فروخته میشود. آن چیزی که مردم را عصبانی میکند و به واکنش وا میدارد آن است که به صریحترین لهجه بزرگی آنان انکار میشود.
مگر نمیخواهید که ما نباشیم و شما باشید؟ راهش توجه به این واقعیت است؛ مردم با زید و عمرو عهد اخوت ندارند و آن کسی را بیشتر میپسندند که حق بزرگی آنان را کاملتر ادا کند. این مسئلهای است که توجه به آن نه فقط گره انتخابات، که هزار گره دیگر را نیز میگشاید. و اگر بنا باشد حل نشود آرزو کنید که دامنههای مشکل در یک انتخابات، محدود بماند.
برادران ما! اگر از هزینههای سنگین و عملیات عظیم خود نتیجه نمیگیرید شاید صحنه درگیری را اشتباه گرفتهاید؛ در خیابان با سایهها میجنگید حال آن که در میدان وجدانهای مردم خاکریزهایتان پی در پی در حال سقوط است. ۱۶ آذر دانشگاه را تحمل نمیکنید. ۱۷ آذر چه میکنید؟ ۱۸ آذر چه میکنید؟ چشمانی را که در صحن دانشگاه به رزمایشهای بیفایده افتاده و آنها را نشانه ترس یافته چگونه تسخیر میکنید؟ اصلا همه دانشجویان را ساکت کردید؛ با واقعیت جامعه چه خواهید کرد؟
اینها سخنانی است که ما از روی خیرخواهی میگوییم و شنیده نمیشود. اگر میشنیدند راه پیروزی خیلی نزدیک میشد؛ آن پیروزی را میگویم که عبارت از غلبه یک حزب نیست، بلکه فراگیر شدن بلوغ یک ملت است؛ آن پیروزی که انسانها را همچون جوانههای یک مزرعه یکی یکی و گروه گروه بزرگ میکند و بی آن که لازم باشد هویت خود را از دست بدهند سبز میکند، تا جایی که خود زندانبان از کارهایی که میکند خجالت بکشد.
اخیرا شنیدم بسیج دانشجویی یکی از دانشگاهها در مراسم خود برای مخالفان هم فرصت سخن گفتن قرار داده است؛ این یک شروع خوب است. یا شنیدم که در عید غدیر مخالفان مردم به یکدیگر شال سبز هدیه میدهند. از دیدگاهی که این همراه شما مینگرد این را بزرگترین عیدی است. زیرا این ما نبودیم که سبز را انتخاب کردیم، بلکه سبز بود که ما را برگزید. آیا ممکن است که این رنگ، برادران ما را نیز برگزیند؟ آری ممکن است، زیرا ذیجود کسی است که به حیله حیلهزننده نگاه نمیکند، و راه سبز شدن بر هیچ کس بسته نیست.
میر حسین موسوی
۱۳۸۸/۰۹/۱۵
اشتراک در:
پستها (Atom)
آرشیو
-
▼
2009
(991)
-
▼
دسامبر
(678)
-
▼
دسامبر 07
(13)
- گزارش تصويري از بزرگداشت 16 آذر در دانشگاه فردوسي ...
- 16 آذر در دانشگاه بو علي همدان
- 16 آذر؛ دانشجویان قزوین: تجاوز، خیانت، لعنت به این...
- سخنان احمدی نژاد در اصفهان موجب وهن نظام است/برخی ...
- حمله نیروهای لباس شخصی به زهرا رهنورد
- مجید توکلی عضو انجمن اسلامی پلی تکنیک بازداشت شد
- گزارش اختصاصي از ساني نيوز
- درگیری شدید مردم با نیروهای سرکوبگر و شعار مرگ بر ...
- درگیری شدید مردم با نیروهای سرکوبگر و شعار مرگ بر ...
- فرياد اللهاکبر در سراسر کشور طنينانداز شد، موج س...
- بانگ « الله اکبر » در فضای ایران طنین افکن شد
- بيانيه شماره ۲ دانشجويان سبز دانشگاه هاي ايران: در...
- بیانیه شماره ۱۶ مهندس میرحسین موسوی به مناسبت ۱۶ آذر
-
▼
دسامبر 07
(13)
-
▼
دسامبر
(678)
برچسبها
- 16 آذر (108)
- 22 بهمن (30)
- آن سوي مرز (108)
- آيت اله بيات (8)
- آيت اله خميني (46)
- آيت اله دستغيب (5)
- آيت اله صانعي (19)
- آيت اله طاهري اصفهاني (9)
- آيت اله منتظري (124)
- ابراهيم نبوي (17)
- اجتماعي (2)
- احمدي نژاد (28)
- ارتش (2)
- اعتصاب (3)
- اعدام (24)
- افشاگري (50)
- اقتصادی - اقتصاد و بازار (42)
- اكبر گنجي (7)
- انتخابات (7)
- انرژي اتمي (4)
- اينترنت (2)
- بابك داد (4)
- بازداشتي ها (209)
- بسيج (89)
- بعد از انتخابات (1494)
- بيانيه (101)
- پوستر (7)
- تاريخي (18)
- تجاوز (30)
- تحريم (2)
- جان باختگان (60)
- جبهه مشاركت (12)
- جنبش سبز (228)
- حقوق بشر (16)
- حقوق بشز (9)
- خاتمي (43)
- خامنه اي (48)
- خانواده شهدا (4)
- خبرگان رهبري (2)
- خنده دار (16)
- دادگاه (92)
- دانشگاه (204)
- دكتر سروش (6)
- دكتر مهاجراني (13)
- دولت (137)
- رانت (1)
- راه كارهاي اجرايي (66)
- راهپيمايي (33)
- رضايي (3)
- روزنامه ها (46)
- زنان (5)
- زهرا رهنورد (4)
- سپاه (83)
- شعر (12)
- شكنجه (28)
- شناسايي مزدوران (1)
- شورای نگهبان (1)
- شيرين عبادي (3)
- صدا و سيما (24)
- طنز (10)
- عاشورا (23)
- عكس (32)
- قوه قضائيه (28)
- كارگران (1)
- كديور (10)
- کروبی (3)
- كروبي (72)
- کیهان (8)
- گزارش (679)
- مجلس (98)
- مجمع روحانيون (8)
- محرم 88 (175)
- مشاهير ايران (2)
- مصاحبه (27)
- مقاله سياسي (194)
- ملي مذهبي (21)
- موسوي خوئيني (1)
- ميرحسين موسوي (97)
- نيروي انتظامي (66)
- وزارت اطلاعات (12)
- هاشمي رفسنجاني (28)
- IT (6)