با این همه ظلمی که سیاهی کرده است .... تردید ندارم که خدا هم سبز است !!!

آخرین اخبار

۱۳۸۸ آذر ۲۸, شنبه

آیت‌الله صانعی: با ترور و قتل امور پیش نمی‌رود

تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۸۸
راديو زمانه : آیت‌الله یوسف صانعی از مراجع تقلید شیعه می‌گوید که با «ترور، شکنجه، زندان و قتل» نمی‌توان امور را پیش برد.
به گفته آقای صانعی، این مسئله را دین اسلام می‌گوید و دانشجویان باید به مردم بگویند که «حرکت امام(حسین) برای هدایت جامعه بود و نه کشتن کسی.»
این مرجع تقلید شیعه که در جمع گروهی از دانشجویان سخن می‌گفت، اظهار داشت: «قدرت‌ها هیچ‌گاه با ظلم و ستم نمی‌مانند.»

آقای صانعی همچنین گفت از اینکه جوانان ایران، برای دفاع از «دین و اعتقاداتشان» تحت فشار گرفته‌اند، ناراحت است.
وی افزود که «بنای ما در انقلاب بر این بود که یک حکومتی روی کار بیاید که حقوق ملت حفظ شود.»
این مرجع تقلید شیعه در ادامه اظهارات خود با انتقاد از برخورد‌های خشونت‌بار با معترضان به نتیجه انتخابات گفت: «همه چی ما از امام و ملت است و اگر این را بفهمیم، دیگر توی سر ملت نمی‌زنیم.»
آقای صانعی از کسانی که مدعی پیروی از راه آیت‌الله خمینی هستند، خواست که به مبانی فکری وی «احترام» بگذارند.

وی در بخش دیگری از اظهارات خود، هشدار داد: «امروز هم اگر کسی بخواهد به عزاداران ابی عبدالله ظلم و تعدی کند، خود امام حسین ریشه‌اش را می‌کند.»
آیت‌الله صانعی از جمله مراجع تقلیدی است که نسبت به حوادث پس از انتخابات در ایران انتقاد‌ و اعتراض دارد.
او پیش‌تر با انتشار بیانیه‌هایی، نسبت به برخورد‌ها با معترضان به نتیجه انتخابات و دستگیری و محاکمه گروهی از فعالان سیاسی و مدنی اعتراض کرده بود.
آیت‌الله حسینعلی منتظری، آیت‌الله یوسف صانعی، آیت‌الله عبد‌الکریم موسوی اردبیلی و آیت‌الله علی‌محمد دستغیب از دیگر مراجع تقلید شیعه هستند که نسبت به روند برگزاری انتخابات اعتراض داشته و برخورد‌های خشونت‌بار با معترضان را محکوم کرده‌اند.



اسماعیل صحابه و محمد خوربک آزاد شدند.


شنبه ۲۸ آذرماه ۱۳۸۸
رويداد : اسماعیل صحابه و محمد خوربک از اعضای شاخه جوانان جبهه مشارکت ایران و عضو گروه جوانان حامی خاتمی و میر حسین موسوی (گروه 88) آزاد شدند.
به گزارش خبرنگار رویداد آقای صحابه و خوربک در مراسم دعای کمیلی که برای آزادی سید شهاب الدین طباطبایی ، رئیس گروه 88، و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت برگزار شد، دستگیر شده بودند.

اسماعیل صحابه و محمد خوربک آزاد شدند.


شنبه ۲۸ آذرماه ۱۳۸۸
رويداد : اسماعیل صحابه و محمد خوربک از اعضای شاخه جوانان جبهه مشارکت ایران و عضو گروه جوانان حامی خاتمی و میر حسین موسوی (گروه 88) آزاد شدند.
به گزارش خبرنگار رویداد آقای صحابه و خوربک در مراسم دعای کمیلی که برای آزادی سید شهاب الدین طباطبایی ، رئیس گروه 88، و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت برگزار شد، دستگیر شده بودند.

شعر : سبز يعني ...

سبز يعنی سرخی خون ندا
گفتن صد حرف, تنها با يک نگاه


سبز يعنی حرمت خون حسين
يک شهيد زنده با نام حسين


سبز يعنی ايران من آزاد باد
سرنوشت مردمانش نيک باد


سبز يعنی بزرگان در اوين
دست نامردان مباد ايران زمين

سبز يعنی اشک های مادران

نعره های بی امان ظالمان


سبز يعنی غرق در خون اين وطن
ای بسيجی خواهرانم را مزن


سبز يعنی ای علی, مالک کجاست؟
ناله ای در دل, بگو چاهت کجاست؟


سبز يعنی مير ما آزاده است
در کنار مردمان آماده است


سبز يعنی شيخ ما مرد شجاع
يک پدر در لحظه ی تلخ وداع


سبز يعنی می رود اين فصل سرد
می شود يک بار ديگر سبز ِ سبز


سبز يعنی يک بار ديگر می توان
بارش باران بديد از آسمان


باور و اميد ما در يک کلام
سبز يعنی استقامت تا بهار
 
برگرفته از وبلاگ بي سرزمين تر از باد

البرز زاهدی آزاد شد

جنبش راه سبز (جرس): البرز زاهدی، عضو گروه دانشجویان و دانش اموختگان لیبرال دانشگاه های ایران، پس از تحمل یکماه زندان انفرادی، امروز با قرار کفالت آزاد شد.
به گزارش بامداد خبر، مهرداد بزرگ، فرزان رئوفی، احسان دولتشاه و سینا شکوهی، چهار عضو دیگر دانشجویان و دانش اموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، همچنان در بند 209 زندان اوین نگهداری میشوند و صبح امروز خانواده های آنها، قول آزادی این دانشجویان را تا آخر هفته جاری از سوی بازپرس پرونده دریافت کرده اند.

آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني: روح بي‌تفاوتي در جامعه اسلامي همه‌چيز را تباه مي‌كند

88/08/28
ايلنا:رئيس مجمع تشخيص مصحلت نظام گفت:روح بي‌تفاوتي در جامعه اسلامي همه‌چيز را تباه مي‌كند.
به گزارش ايلنا،آيت‌الله اكبر هاشمي رفسنجاني در ديدار مسوولان ستاد مركزي احياء فريضه امر به معروف و نهي از منكر؛ با تاكيد بر اهميت اين وظيفه در اسلام تاكيد كرد: در صورت حاكم شدن روح بي‌تفاوتي در جامعه اسلامي، همه‌چيز تباه مي‌شود.
وي در اين ديدار كه به مناسبت هفته امر به معروف و نهي از منكر صورت پذيرفت با تسليت فرا رسيدن ايام محرم؛ تاكيد كرد: اصلاح امت اسلامي و امر به معروف و نهي از منكر مهمترين دلايل امام حسين(ع) براي قيام بود و در تاريخ اسلام واقعه‌اي با اين تاثيرگذاري نمي‌توان يافت و اين از اهميت جايگاه اين فريضه در دين اسلام است.
رئيس مجلس خبرگان رهبري با بيان اينكه اگر فرهنگ نظارت عامه در مردم زنده شود آن جامعه مي‌تواند الگو و نمونه باشد، افزود: امر به معروف و نهي از منكر مطابق با فطرت پاك بشري است و با بيدار كردن وجدان بشريت و نهادينه كردن امر به معروف و نهي از منكر مي‌توان جامعه را به سمت خير و صلاح هدايت كرد.
وي با تقسيم امر به معروف و نهي از منكر در دو شاخه دولتي و مردمي تاكيد كرد: هرچه برجنبه‌هاي مردمي اين فريضه تاكيد شود فوايد بيشتري به همراه خواهد داشت و بايد تلاش شود در مردم فرهنگي ايجاد شود تا در مقابل بدي‌ها و رفتارهاي ناپسند و خلاف بي‌تفاوت نباشند.
هاشمي رفسنجاني از مسوولان ستاد احياي فريضه امر به معروف و نهي از منكر خواست تا با كمك گرفتن از تحقيق نسبت به تدوين و تنظيم دائره‌المعارف امر به معروف و نهي از منكر در اسلام اقدام كنند.
گفتني است در ابتداي اين ديدار حجت‌الاسلام والمسلمين زرگر دبير ستاد احياء فريضه امر به معروف و نهي از منكر با ارائه گزارشي از فعاليت‌هاي اين ستاد؛ ذهنيت‌زدايي منفي از فريضه امر به معروف و نهي از منكر در جامعه، اقدامات فرهنگي و تاكيد بر قانونگرايي در اجراي اين فريضه را از مهمترين اهداف اين ستاد براي احياء فريضه امر به معروف و نهي از منكر در جامعه عنوان كرد.

اختصاصی جرس / هنگامه شهیدی به حکم صادره اعتراض کرد

تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۸۸
لایحه تجدید نظر نسبت به حکم این روزنامه نگار، امروز به شعبه 26 دادگاه انقلاب ارائه شد
جنبش راه سبز (جرس): هنگامه شهیدی ، امروز با حضور در شعبه 26 دادگاه انقلاب ، لایحه تجدید نظر نسبت به حکم صادره علیه او را ارائه داد.
به گزارش خبرنگار جرس ، این روزنامه نگار به 6 سال و سه ماه و یک روز حبس تعزیری محکوم شده است.
آزاده شهیدی، خواهر هنگامه شهیدی در گفتگو با جرس از رد تمامی موارد اتهامی توسط این روزنامه نگار خبر داده و گفت: هنگامه کلیه اتهامات را رد کرده و فقط شرکت در تجمعات 25 و 27 خرداد و مصاحبه با بی بی سی را پذیرفته است.
وی افزود: هنگامه به موارد اتهامی مطرح شده ازجمله نامه جعلی به اکبر گنجی که به او نسبت داده شده و همچنین تبلیغ علیه نظام ، توهین به رئیس جمهور از طریق یک مطلب جعلی که در مصاحبه با سایت صدای زنان بوده و در آن ادعا شده هنگامه به احمدی نژاد ، رئیس جمهور بی خرد گفته است و همچنین تبانی به قصد بر هم زدن امنیت کشور از طریق عضویت در حزب اعتماد ملی که قصد بر هم زدن امنیت کشور را داشته است اعتراض کرده و تمامی این موارد را رد کرده است.

به گفته آزاده شهیدی، این روزنامه نگار در لایحه اعتراضی خود در خصوص مصاحبه با تلویزیون بی بی سی و امضای بیانیه های کمپین هم توضیح داده که قصد تبلیغ علیه نظام را نداشته و شامل بند قانونی آن نمی شود.

براساس همین خبر، هنگامه شهیدی به پیرعباسی ، قاضی شعبه 26 دادگاه انقلاب اعتراض کرده است که چرا قبل از اخذ دفاع آخر از او، حکم را صادر کرده است که پیرعباسی گفته است دفاع آخر اخذ شده است.
این در حالی است که حکم صادره قبل از اخذ آخرین دفاع از این روزنامه نگار صادر شده است.

تظاهرات حکومتی تهران؛ شکست دیگری برای رژیم

ايران پرس نيوز
یکی از خوانندگان از تهران: به سرعت خودم را به خانه رساندم تا آنچه را که دیدم از تظاهرات نماز جمعه بنویسم. واقعا افتضاح بود تظاهرات میلیونی !!!!! طرفداران دولت. از تقاطع 16 آذر - 12 فروردین در خیابان انقلاب شروع شد و 300 متر آن طرف تر نرسیده به وصال تمام شد. جمعیت حتی به خیابان وصال هم نرسید و سر کوچه اسکو بغل سینما سپیده پراکنده شدند. حداکثر 10 هزار نفر بودند. خبرنگار صدا و سیما می گفت خیابانها پر از جمعیت بود. اگر بود پس چرا نشان نمی دهید. پس هلی کوپترها چرا تصویر هوايی نشان نمی دهند. دروغ دروغ و مثل همیشه دروغ. خواهش می کنم ایمیل مرا در سایت قرار بدهید تا مردم واقعیت این بازی کثیف آنها را بدانند. به امید تظاهرات 5 میلیونی سبزها در ماه محرم
نیما 29 ساله از تهران


برخورد شدید با فتنه گران
تلویزیون رژیم: نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران گفت : دستگاه قضایی باید به شدیدترین وجه با فتنه گران برخورد کند. حجت الاسلام رحیمیان در جمع شرکت کنندکان در تظاهرات محکومیت اهانت به ساحت امام راحل گفت، عوامل و عناصری زمینه این جسارت را فراهم و آتش فتنه را روشن کردند و به آن دامن زدند و کار را به جایی رساندند که عده ای معدود در ماه رمضان تظاهر به روزه خواری کنند. این عده در روز قدس علیه جمهوری اسلامی، تمام ارزشها، یادگارها و میراث گرانقدر امام شعار دادند. این اقدامات زیر پرچم سبزی صورت گرفت که منافقان برافراشته بودند و این گناه از پاره کردن عکس امام هم بزرگتر است. کسانی که مدعیان خط امام هستند باید هرچه زودتر خود را از جریان فتنه که با اشاره آمریکا فتنه گری می کنند جدا کنند. اگر فتنه گران آمدند و اظهار ندامت کردند و حسابشان را از آمریکا و اسراییل و برانداز جدا کردند مصداق جذب حداکثری هستند و باید به بدنه انقلاب بازگردند و مورد پند و موعظه قرار گیرند. در غیر این صورت دستگاه قضایی باید به شدیدترین وجه با آنان برخورد کند.

حسین کروبی: هاشمی به مردم ملحق شود

تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۸۸

مریم محمدی
راديو زمانه : موضوع اهانت به عکس آیت‏الله خمینی، هم‏چنان مورد بحث محافل سیاسی دو جناح رقیب در ایران است. در حالی که محافل هوادار حکومت، مشغول برگزاری مجالس و آیین‏ها در محکوم کردن این عمل هستند، مخالفان و منتقدان دولت و هواداران جنبش سبز اعلام کرده‏اند که این عمل را توطئه‏ای از جانب دستگاه حکومتی برای برخورد با جنبش سبز می‏دانند.

Download it Here!
در همین ارتباط، نهادها و شخصیت‏های شناخته شده‏ی اصلاح‏طلبان از وزارت کشور تقاضای برگزاری راه‏پیمایی کرده‏اند تا به نوبه‏ی خود این عمل را محکوم کرده و اعلام برائت کنند. اما وزارت کشور تا کنون به هیچ‏یک از آنان اجازه‏ی راه‏پیمایی نداده است.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برپایی یک راه‏پیمایی سراسری را برای روز جمعه، ۲۷ آذر در ارتباط با همین مساله اعلام کرد و این در حالی است که تا کنون به تقاضای راه‏پیمایی آقایان کروبی و موسوی و مجمع روحانیون مبارز، پاسخی داده نشده است.
در این ارتباط با آقای حسین کروبی، فرزند مهدی کروبی گفت‏وگو کرده‏ام.
آقای کروبی، گویا آقایان موسوی و کروبی تقاضایی برای برگزاری راه‏پیمایی در محکوم کردن اهانت به عکس آیت‏الله خمینی داده‏اند؛ در این صورت چه پاسخی گرفته‏اند؟
آقای کروبی و آقای موسوی نامه‏ای به وزرات کشور نوشته‏اند و درخواست راه‏پیمایی کرده‏اند. ولی زمان آن را مشخص نکرده‏اند.
چرا زمانی را مشخص نکرده‏اند؟
چون اگر زمان مشخص شود و وزرات کشور موافقت نکند، موجب برخورد با مردم می‏شود و ممکن است عواقب بدی برای مردم پیش بیاید. آن‏ها منتظرند وزارت کشور پاسخ آن‏ها را بدهد، بعد زمان راه‏پیمایی را مشخص کنند.
«مجمع روحانیون مبارز» نیز تقاضای راه‏پیمایی کرده است. آن‏ها برای چه روزی تقاضا کرده‏‏اند و تا کنون چه پاسخی گرفته‏اند؟
مجمع روحانیون مبارز نیز زمانی را تعیین نکرده‏اند. آن‏ها هم درخواست کرده‏اند که وزارت کشور زمانی را به آن‏ها بدهد که تا کنون پاسخ نگرفته‏اند. آقای کروبی و آقای موسوی تقاضای راه‏پیمایی را به طور رسمی به وزارت کشور فرستاده‏اند و الان نیز منتظر پاسخ این وزارت‏خانه هستند.
با توجه به توضیح وزارت کشور مبنی بر این که اجازه‏ی راه‏پیمایی به احزاب داده می‏شود و نه اشخاص، چرا «حزب اعتماد ملی» تقاضای راه‏پیمایی نمی‏کند؟
تا آن‏جایی که در جریان هستم، «حزب اعتماد ملی» نیز درخواست راه‏پیمایی کرده بود. اما پس از آن که آقای کروبی و آقای موسوی درخواست نوشتند، حزب درخواست خود را به وزارت کشور نفرستاد.
هرچند برگزاری راه‏پیمایی طبق اصل ۲۷ قانون اساسی نیازی به درخواست ندارد. اما به خاطر جو حاکم، موقعیتی که آقای کروبی و آقای میرحسین دارند و مهم‏تر از هرچیز به خاطر این که مردم آسیب نبینند، این آقایان درخواستی به وزارت کشور نوشته‏اند. وگرنه هیچ درخواستی لازم نیست.
ولی اطلاع دارید که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ارتباط با همین موضوع، برای روز جمعه اعلام راه‏پیمایی کرده است. به نظر شما، در حالی که به رهبران جنبش سبز اجازه‏ی برگزاری راه‏پیمایی داده نمی‏شود، در همین شرایط، اعلام یک راه‏پیمایی وسیع از جانب سپاه پاسداران چه معنایی دارد؟
متاسفانه چون همه‏چیز را حکومتی کرده‏اند، فکر می‏کنند طرف‏‏داری از امام نیز باید حکومتی و تصنعی باشد. همان‏گونه که می‏خواهند اسلام، انقلاب و امام را برای خودشان مصادره کنند و بگویند همه چیز متعلق به ما است و طرف مقابل هیچ‏گونه سنخیتی با اسلام، انقلاب و امام ندارد، مجوز نمی‏دهند و این‏طور رفتار می‏کنند.


آن‏چه برای روز جمعه به راه‏ انداخته‏اند کاملا تصنعی و حکومتی است و هیچ‏گونه ارزش مردمی ندارد. زمانی این راه‏پیمایی‏ها ارزش مردمی دارد که به سران اصلاحات نیز مجوز بدهند و با درخواست آنان نیز موافقت کنند تا مشخص شود هرکدام از طرفین چه میزان جمعیت می‏توانند برای پشتیبانی از امام به خیابان بیاورند.
مردم خودشان کاملا روشن هستند که راه‏پیمایی جمعه کاملا حکومتی است. ولی اگر به سران اصلاحات مجوز بدهند، آن‏وقت مشخص می‏شود که مردم تا چه حد پشتیبان امام هستند.
فکر می‏کنید، پس از برگزاری راه‏پیمایی فردا سرانجام به طرف‏داران جنبش سبز هم اجازه‏ی راه‏پیمایی خواهند داد؟
خیر، فکر نمی‏کنم مجوز بدهند. چون می‏دانند که اگر مجوز بدهند چند میلیون نفر به خیابان‏های تهران خواهند ریخت و به دفاع از امام شعار خواهند داد. به همین دلیل هیچ‏وقت اجازه نمی‏دهند.
در شرایط فعلی با توجه به حملاتی که به آقای هاشمی رفسنجانی می‏‏شود و نقشی که ایشان می‏تواند داشته باشد، به نظر شما آقای رفسنجانی چه سیاستی را اتخاذ خواهد کرد یا باید اتخاد کند؟
آقای هاشمی باید خیلی زودتر از این‏ها وارد میدان می‏شد و حساب خود را از این‏ها جدا می‏کرد. الان دارند بدترین تهمت‏ها و بدترین حرف‏ها را نسبت به شخص ایشان و خانواده‏اش بیان می‏کنند.
به نفع خود ایشان است که هرچه زودتر راهش را از آن‏ها جدا کند و به مردم ملحق شود. به نظر من راهش همین است که آقای هاشمی خود را به مردم ملحق کند. انتظار مردم هم از ایشان همین است.

اختصاصی جرس/ مأیوس شدن علمای دین از رهبری نظام

تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۸۸
شبکه جنبش راه سبز(جرس): به گزارش خبرنگار جرس؛ برخی از شخصیت‌های برجسته‌ دینی ایران (مقیم تهران و قم)  در چند هفته‌ اخیر با رهبر جمهوری اسلامی دیدارهایی مهم داشته‌اند. این علمای «غیرسیاسی» و چهره‌های شناخته‌شده‌ مذهبی و مورد وثوق و مراجعه‌ مردم، در دیدارهای خود با رهبری نظام، مشاهدات خود را از انتخابات و حوادث پس از آن و نیز رویکرد کلی مردم منطقه‌ خود را به رهبری منتقل کرده‌اند.


در این دیدارها ازجمله تاکید شده است که بسیاری از مومنان و متدینان در انتخابات 22 خرداد به مهندس موسوی رای داده‌اند و اینان به‌هیچ‌وجه نتایج اعلام شده را صحیح و حقیقی نمی‌دانند. همچنین به رهبری نظام گفته شده است که بسیاری از مقلدان وی (حتی از نیروهای نظامی و شبه‌نظامی حکومت)، به‌دنبال حوادث و خشونت‌های بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری، در پی انتخاب مرجعی جدید برای پاسخ به پرسش‌ها و مسائل دینی خود هستند. در این دیدارها همچنین از سرکوب‌های پس از انتخابات انتقاد شده است.

مطابق شنیده‌های خبرنگار جرس، رهبری نظام واکنشی سرد، «از موضع بالا» و تعجب‌برانگیز در برابر این نقدها و گزارش‌ها از خود بروز داده و موجب تاسف شدید و نیز ناامیدی این چهره‌های برجسته‌ حوزه و فقیهان مورد وثوق مردم، از اصلاح روندهای مسلط در نظام شده است.

جوابیه هواداران جنبش سبز خارج از کشور خطاب به سپاه پاسداران

تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۸۸
با تمام ظرفیتمان برای احقاق حقوق ملت تلاش می کنیم
شبکه جنبش سبز (جرس): گروههای مختلف از هم میهنان و هواداران جنبش سبز مقیم اروپا طی بیانیه ای خطاب به معاونت سیاسی سپاه پاسداران تاکید کردند: تهدیدهای مکرر فرماندهان نیروهای نظامی و انتظامی، نه تنها هموطنانمان را دلسرد نکرده است، بلکه دامنه اعتراضات اخیر را به خصوص از ۱۳ آبان، با وجود شروع دوره جدید تهدیدها،افزایش داده است.
در بخشی از این بیانیه همچنین آمده است:از فردای صدور حکم نابخردانه آقای خامنه ای مبنى بر سرکوب ناجوانمردانه یاران دبستانی مان، نه تنها دست از مبارزه نکشیده ایم بلکه متعهد شده ایم، که تا با استفاده از تمام ظرفیت هایمان تا باز پس گیری وطن مقدسمان و احقاق حقوق همه جانبه مردم ایران از پای ننشینیم.

به گزارش جرس، متن کامل جوابیه جنبش سبز خارج از کشور خطاب به معاونت سیاسی سپاه پاسداران به این شرح است:
طی  آخرین تهدید سپاه پاسداران از زبان مسعود جزايرى، معاون فرهنگی این ارگان، مبنی بر "به چالش کشاندن فعالین جنبش سبز در خارج از کشور" بر آن شدیم تا نکاتی چند را به اطلاع عموم مردم عزیز ایران برسانیم:
به گفته ایشان جنبش خودجوش خارج از کشور همچون جنبشی که در داخل مرزهای ایران جریان دارد، با دقت تمام تحت نظارت مامورین و دستگاه مخوف اطلاعاتی نظامی این سازمان قرار دارد و این خود در درجه  اول اعتراف ایست به جاسوسی و نشانی است از آشفتگی در سطح مدیریتی فرماندهان سپاه، چرا که اگر نظارتی هم در خارج از مرزهای ایران در جریان است، بیان آن تنها دلیلی است بر ناپختگی گوینده که مقامی مهم در ارگان سیاسی نظامی کشور دارد.
گفته های ایشان، همچنین بیانگر اقتدار جنبش سبز خارج از کشور در معادلات داخلی ایران و ضعف این دستگاه در خنثى کردن آن دارد، تا آنجایی که مقامات بالای این سازمان ضد مردمی را به جایی رسانده است که بر خلاف تمامی عرفهای بین المللی حق جاسوسی و ترور را برای حذف مخالفین خود در نظر میگیرد. غافل از آنکه جنبش خارج از کشور چون قلب تپنده آن در داخل باکی از این صحبتهای متوهم حامیان کودتا و دولت نامشروع بر سرکار ندارد.

چنان که مشاهده می کنید تهدیدهای مکرر فرماندهان نیروهای نظامی و انتظامی، نه تنها هموطنانمان را دلسرد نکرده است، بلکه دامنه اعتراضات اخیر را به خصوص از ۱۳ آبان، با وجود شروع دوره جدید تهدیدها،افزایش داده است.

آقای جزایری در قسمت دیگر از سخنانشان تاکید می کنند که فعالین خارج از کشور می بایست تجمعات خود را منطبق با قوانين جمهوری اسلامی و آن دولت نا مشروع برگزار کنند که این حرف به مزاحی بیشتر شبیه است تا حرفی بر اساس اصول و ساختارهای موجود، گويا از یاد برده اند که از فردای کودتا بزرگترین راهپیمایی های ضد دولتی بدون مجوز با حضور میلیونها نفر در خیابانهای تهران و شهرهای بزرگ انجام گرفته.
و اما، ما سبزهای خارج از کشور که یکی از اصلی ترین اهدافمان همانا فشار به دولتهای کشورهای محل اقامتمان بوده تا دولت دروغ احمدی نژاد را به رسمیت نشناسند چه رسد به آنکه بخواهیم از کودتا چیان در خواست مجوز هم کنیم.

در ادامه، این مسول سپاه از سران جنبش خارج از کشور به عنوان کسانی نام برده است که به گفته ی او " نام و نشان خود را ز انقلاب اسلامی دارند"و " نمک خورده و نمکدان میشکنند"، آری تردیدی نیست که نه تنها اینان نام و نشان خود را از انقلاب دارند که حتى انقلاب دست آورد پایمردی های آنها و دیگرانی در داخل چون بهزاد نبوی، محسن میر دامادی، زیدا آبادی و تاجزاده ها است که اکنون در زندانهای قرون وسطی اى شما در وطنشان به سر میبرند.
ما دانشجویان، دگر اندیشان، هنرمندان، و روزنامه نگاران امضأ کننده این اعلامیه، بار دیگر اقتدار گریان را خطاب قرار داده و به آنها یاد آوری میکنیم که از فردای صدور حکم نابخردانه آقای خامنه ای مبنى بر سرکوب ناجوانمردانه یاران دبستانی مان، نه تنها دست از مبارزه نکشیده ایم بلکه متعهد شده ایم، که تا با استفاده از تمام ظرفیتهایمان تا باز پس گیری وطن مقدسمان و احقاق حقوق همه جانبه مردم ایران از پای ننشینیم. پس تهدیدهايى از این دست تنها عزممان را در کسب پیروزی نهایی استوار تر میکند
کمیته مستقل ضد سرکوب شهروندان ایرانی- پاریس
تشکل سبز وین - اتریش
move4iran - Paris
باشگاه دانشجویی حامیان جنبش سبز ایران- برمن
شبکه جوانان ایرانی - برلین
جمعی از سبزهای مقیم ایتالیا
تشکل حامیان جنبش دموکراسی ‌خواهی ایرانیان در لوکزامبورگ
حامیان جنبش سبز پراگ

بزرگترین راهپیمایی ضایع جمهوری اسلامی در ٣٠ سال اخیر



پس از روزها تبلیغات و پخش برنامه های تکراری بلاخره چند بسیجی و سپاهی با اوردن فک و فامیل خود به خیابان ابروی خود و این رژیم را با طرفداران مزدورش برد.اگر تماشاچیان را از این جمع جدا میکردید میماند لی لی و حوضش .این مثلاتظاهرات نشان دادکه این رژیم کارش تمام است و باید به قول امام برود.هر حکومت و رژیمی که پایگاه مردمی نداشته باشد سرنگونیش حتمی است و نمی تواند به زور سرنیزه حکومت کند.این رهبر که سر رادر برف فرو برده و اطراف رانمیبیند با اطرافیان بی سوادش که تعلیمات سیاسی و شکنجه را در سوریه و روسیه دیده اند نمی توانند این مردم اگاه را سرکوب کنند.دنیایی که به سرعت در حال حرکت وپیشرفت است با این رژیم عصر حجری نمیتواند به هیچ توافقی برسرد و به زودی هم شاهد سرنگونی این دیکتاتورها در سراسر جهان خواهید بود از سوریه گرفته تا سعودی و ایران
مردم سبز ایران تصمیم گرفته اند که این حرکت را خود اغازکنند و دیکتاتور رابه زمین بزنند دیکتاتورهایی مانند فیدل کاسترو و شاوز و خامنه ای به جزبدبختی و عقب افتادگی چیز دیگری برای مردم خود به ارمغان نمی اورند.دو سیستم مردم را در دنیا عقب افتاده نگه داشته و باعث پسرفت و عقب افتادگی انها شده اول سیستم شعاری کمونیستی و دوم سیستم قرون وسطایی اسلامی است این دو سیستم مخالف دموکراسی و پیشرفت جوامع است و لازم به توضیح بیشتر نیست نگاهی به کشورهای اسلامی و کمونیستی بیاندازید تا بفهمید که من چه میگویم , مثلا اقای کاسترو ٥٠ سال است که جا خشک کرده و کوبا را تبدیل به یک کشور جهان چهارم کرده , نگاهی هم به خامنه ای بیاندازید بر تخت سلطنت نشسته و مانند ضحاک مار به دوش مردم ایران را قتل عام میکند.هموطنان با غیرت ایرانی وقت سقوط این رژیم فرا رسیده و جنبش سبز پرچمدار انست متحد شوید واین دیو را از کشور بیرون کنید .ما پیروزیم چون باهوش و بیشماریم
به نقل از : U-TOO

اختصاصی جرس/ پایمردی و مقاومت موسوی در برابر تهدیدها و فشارها

تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۸۸
شبکه جنبش راه سبز(جرس): به گزارش خبرنگار جرس، در محافل سیاسی ایران گفته می‌شود که مهندس میرحسین موسوی، پیش از روز دانشجو (شانزدهم آذر) توصیه‌ها و تهدیدهای مستقیم و غیرمستقیمی را دریافت کرده است. مطابق این شنیده‌ها، فشارهای یادشده بر این نکته متمرکز بوده که او از انتشار بیانیه در مورد شانزدهم آذر خودداری کند، و یا دست‌کم مضمون آن را بسیار تعدیل شده تنظیم و منتشر کند. ظاهرا" یکی از مقام‌های ارشد قضایی واسطه‌ این تهدیدها و تذکرها بوده است. بی‌توجهی مهندس موسوی به تهدیدها و فشارهای مورد اشاره، در بیانیه‌ مهم وی در آستانه‌ شانزدهم آذر، به‌طور مشخص و محسوسی متبلور شده است.

خبرنگار جرس افزوده است که همین «اصول‌گرایی» موجب برآشفتگی شدید و واکنش خشم‌آلود مقام‌های ارشد قضایی شده است.

افزون بر این، خبرنگار جرس می افزاید: برخی «واسطه»‌ها ،«پیغام‌های تهدیدآمیزی» را به موسوی منتقل کرده و از وی خواسته‌اند در ایام شانزدهم آذر، بروز و ظهور حساسیت‌برانگیزی نداشته باشد؛ درغیراین‌صورت با برخی واکنش‌ها و اتفاقات ناگوار مواجه خواهد شد.

گفته می‌شود «غائله» آتش زدن عکس امام خمینی و پخش تعجب‌برانگیز تصاویر مربوط به این حادثه‌ مشکوک، یکی از واکنش‌های خصمانه و خشم‌آلود طراحان و دست‌اندرکاران کودتای 22خرداد، به کنش مصمم و رفتار بی‌ترس و مومنانه‌ موسوی، است.

دستورات سركوبگرانه ماه محرم به تكايا ابلاغ گرديد


آژانس ايران خبر - ۱۳۸۸/۹/۲۸
بنا بر گزارش خبرنگارآژانس ايران خبر , به تمامي تکايايي که اجازه فعاليت گرفته اند اعلام شده که از خروج بلندگو در شب هاي محرم و بردن آن به خيابانها, به شدت خودداري كنند و در صورت مشاهده,برخورد خواهد شد .
خروج طبل و آلات موسيقي به شدت محدود شده است. بسياري از تکاياي قديمي تهران که معمولاً مرتبط با سران اصلاحات و معترضين احمدي نژاد مي باشد اجازه فعاليت ندارند مثلاً به حسينيه بهادري ها واقع در منيريه و حسينيه خميني هاي مقيم تهران و حسينيه آذري هاي مقيم تهران واقع در شهرک کيانشهر مجوز نداده اند . بااين حال اکثر تکاياي ممنوع الفعاليت شده چادر هاي عزاداري را بر پا کرده اند .به تکايا ابلاغ شده که در صورت حضور در خيابان ها , بايد قبل از خروج هيئت با پليس هاي مناطق هماهنگي کنند. 


مقاله : تاجزاده از قفس نپرید

سيدمسعود قريشي

نوروز : تاجزاده در قفس ماند تا بگوید آزادی بیرون این قفس نیز وجود ندارد. مصطفی تاجزاده از خود دفاع نکرد تا شریک جرم تمسخر قضای اسلامی نباشد. در محکمه ای که تنها چیزی که معنا ندارد عدالت است. دادگاهی که برای اتهام زدن علنی ولی برای دفاع متهم از خود غیر علنی برگزار می شود.
در میان همه خواسته های مطرح شده از سوی رهبران جنبش سبز، این خواسته یعنی جای «استقلال قوه قضاییه و سیاسی برخورد نکردن آن در مقوله عدالت» خالی بود که امروز تاجزاده سبز اندیش آنرا مطرح کرد.
این رفتار تاجزاده دو پیام مهم به همراه داشت. اول آنکه با این رفتار او نشان داد که همچنان بر اصلاحات همچون گذشته تاکید دارد و همانگونه که پیش از این جریانات نیز به بهانه های مختلف گفت و نوشت «تا وقتی که آیت الله احمد جنتی در دادگاه به شکایت تاجزاده پاسخ ندهد در هیچ دادگاهی از خود دفاع نخواهد کرد». این نشان می دهد که اوضاع سیاسی جدید و بحرانهای اخیر باعث نشده که مصطفی تاجزاده از اصلاحات اندکی عدول یا عبور نماید. زندان و فشار سیاسی او را تند و آوانگارد نکرده و از طرفی برای رهایی از بند اصول خود را زیر پا نمی گذارد.
دومین پیام این حرکت که مستقیما متوجه حاکیمت است این است که باید از میان راهکارهای موجود گزینه ای را که قبلا بکار نبسته بکار گیرد و یکی از کیسه ذخایر سرکوب خود را برای کنترل بحران جدید خرج نماید. اگر نگاهی به روش های حکومت برای کنترل بحران زندانیان سیاسی بیاندازیم به روشنی متوجه هزینه جدیدی که باید پرداخت کنند می شویم.
در موارد قبلی، عده ای از فعالان بعد از محاکمه در دادگاه بدوی به حبس های سنگین متهم شدند. از این دسته تعدادی در حالیکه شمشیرها داموکلس رجعت مجدد به زندان بالای سرشان است با وثیقه های چند صد میلیون تومانی آزاد شدند. این عده معمولا پس از خروج از زندان به حاشیه می روند و حکومت با اهداء آزادی به ایشان هزینه زندانی بودنشان را دیگر پرداخت نمی کند و به خواسته خود که همان سکوت ایشان (هرچند موقت) است نیز می رسد. در این میان یکی بهزاد نبوی می شود و این دور را بهم می زند پس حکومت دوباره کلی هزینه می کند تا او را به زندان بازگرداند تا چاره ای نو بیاندیشد. چاره نو همان روشی جدید است که باید هزینه کند. از یاد نبریم که بودن این همه فعال سیاسی در زندان خود نشانگر بحرانی بودن شرایط حکومت است و این خود هزینه ای ثابت دارد که حکومت روز به روز می پردازد. با آزاد کردن یک زندانی و سکوت او هزینه روزانه برای حکومت کم می شود. در مورد بهزاد نبوی هزینه ای که حاکمیت از بیرون بودن ایشان پرداخت می کرد بیشتر از زندانی بودنش است ولی باز هم نه در بلند مدت.
اکنون تاجزاده سوال جدیدی را روبروی حاکمیت گذاشته که نیاز به یک راهکار جدید و هزینه ای تازه دارد. مصطفی تاجزاده را پس از دفاع نکردن از خود در دادگاه نمی توان با هیچیک از روش های قبلی و با همان هزینه ها محاکمه کرد (حتی حکم سنگین و آزاد نکردن تا دادگاه تجدید نظر نیز که برای افرادی چون احمد زید آبادی نیز به کار بسته اند دیگر بسنده نمی کند). زندانی هزینه بیشتری پرداخت می کند و منطقا حکومت نیز هزینه بسیار گزافتری پرداخت خواهد کرد و این حاکمیت را یک قدم به رویارویی با بحران سرکوب نزدیکتر می کند. آنروز که کفگیر سرکوب ها و روش های کنترلی (چه در زندان و چه بیرون آن) به ته دیگش بخورد چه؟
برای تاجزاده و تمامی عزیزانی که در راه آزادی و عدالت هزینه پرداخت می کنند از درگاه خداوند استقامت مستدعی هستیم و بدانند مردم ایران این از خودگذشتگی ایشان را فراموش نخواهد کرد.

جمهوری اسلامی در آینه اسطوره: آغاز با روح خدا و پایان با جنگ بین علی و حسین؟


قصد ندارم وارد بحث و تعبیر عمیقی بشوم، اما این حکایت در نظرم بسیار جالب آمده است که ما مردم ایران با چه عمق و وسعتی نه فقط در طی تاریخ بلکه هنوز هم حس هویت و مفهوم زندگی جمعی خود را در اسطوره ها جسته ایم و یافته ایم.

حکایت جمهوری اسلامی را در نظر بگیرید مثلا، که از همان آغاز بر پشت تعابیر تطبیقی عمیقی با اساطیر، حکایات و تاریخ نگاری اسلامی، از داستانهای ابراهیم و پسر نوح گرفته تا حماسه عاشورا و بعثت محمد و هجرتش به دنیا آمد و به راه افتاد، و با اصرار عجیب و اسرار آمیزی به بازپرداخت رقابتهای سیاسی، اجتماعی و خانوادگی آل محمد بر سر خلافت، و بحث و شکافهای سیاسی و تاریخی حاصل از آن بین شیعیان و دیگر مسلمانان همچون حکایت خلافت علی و خروج خوارج و غیره پیش رفت. در این مورد جای نوشتن بسیار زیاد است و هنوز هیچ ننوشته ام، اگرچه در این یادداشت اشاره مختصری به یکی از جنبه های این موضوع کرده ام. اما نکته ای که میخواستم امروز اشاره کنم این پدیده جالب است که جمهوری اسلامی اکنون حتی در مسیر سرازیر افول و غروب خود نیز مشغول به کند و کاو، یافتن و استفاده از مدل های مناسب حال خود در پیچ پیچ اسطوره هاست.

طرفداران موسوی را در نظر بگیرید، که از همان آغاز با تکیه بر یکی از اسطوره های محوری شیعی، یعنی زندگی و مرگ امام حسین، اسم میر حسین موسوی را با امام حسین منطبق کرده اند و بر این انطباق تاکید و تلویح بسیاری بنا کرده اند، تا حدی که با نزدیک شدن ماه محرم و دهه عاشورا نوعی احساس هیجان جمعی رو به افزایش در میان سبزها به راحتی قابل مشاهده است، هیجانی مبتنی بر این اندیشه و احساس که محرم ماه سبزهاست و بنا بر این با خود نقطه عطف مهمی خواهد آورد و پیروزی بزرگی نصیب طرفداران میر حسین خواهد کرد (به عنوان نمونه اینجا را ببینید، یا اینجا را، یا اینجا را).

این در حالی است که در سوی دیگر این داستان، حامیان خامنه ای با تلاش های گسترده ای مدتهاست سعی کرده اند تا وی را بر دیگر اسطوره بزرگ شیعیان، یعنی امام علی (یا همان مولا علی) تطبیق دهند و به این ترتیب حمایت مطلق و وسیع جامعه شیعه ایرانی را خواستار شده اند. اصرار و تلاش اخیر این گروه بر «امام علی خامنه ای» خواندن ایشان و نیز تاکیدی که تظاهرات امروز بر «مولا » خوانده شدن ایشان انجام گرفت را (عکس ضمیمه و نیز عکسهای دیگر از این تظاهرات را ببینید) نباید با این تلاش انطباق بی ارتباط دانست.

این که کدام یک از این دو طرف در تلاش برای انطباق و قانع کردن مردم به پشتیبانی از اسطوره خود موفق تر بوده اند به نظر میرسد پاسخ روشنی داشته باشد، چرا که موج خودجوشی که در پشتیبانی از جنبش سبز ایجاد شده است بارها از موجهای دست ساز حامیان ولایت فقیه پر قدرت تر و گسترده تر به نظر میرسد. اما در هر صورت موضوعی که شاید از این سئوال مهم تر باشد این است که در دراز مدت نتیجه و تاثیرات چنین قدرت آزمائی با استفاده از دو اسطوره اساسی تفکر شیعی بر جامعه مذهبی ایران چه خواهد بود، و این تبادلات در ترکیب تصویر بزرگتر اجتماعی و حرکت کلی جامعه ایرانی به سوی سکولاریسم چه نقشی خواهند داشت.
به نقل از : I Want My Country Back


تقدير از محمد قوچانی در دهمين دوره جايزه نويسندگان و منتقدان مطبوعات، قوچانی: اميدوارم بتوانم روزنامه نگار بمانم، جرس

شبکه جنبش راه سبز (جرس): در دهمين دوره جايزه نويسندگان و منتقدان مطبوعات از محمد قوچانی تقدير شد.
محمد قوچانی هنگام دريافت جايزه نويسندگان و منتقدان مطبوعات خود را يک روزنامه‌نگار خواند و برای خود و ديگر روزنامه‌نگاران با شرافت آرزو کرد که بتوانند روزنامه‌نگار بمانند.
اين برای نخستين بار بود که محمد قوچانی پس از آزادی موقت از زندان، در يک مراسم رسمی شرکت می‌کرد و سخن می‌گفت.
در دهمين دوره جايزه نويسندگان و منتقدان مطبوعات که عصر روز گذشته در دفتر روزنامه تعطيل شده شرق برگزار شد، از محمد قوچانی روزنامه‌نگار ايرانی به پاس خدمات او برای ايجاد فضای بهتری برای معرفی کتاب و مباحث فرهنگی در مطبوعات ايران، تقدير شد و لوح تقدير و قلم زرين اين جشنواره توسط محمود دولت‌آبادی به او اهدا شد.
قوچانی پس از دريافت جايزه منتقدان مطبوعات، از آن به عنوان «سرفصل مهمی در زندگی حرفه‌ای» خود ياد کرد و آن را برای تقدير از همه زنان و خانواده‌های افرادی که در ماه‌های گذشته در بند بوده‌اند، به همسرش مريم باقی تقديم کرد.
سردبير روزنامه اعتماد ملی که پس از وقايع انتخابات رياست جمهوری ايران ماه‌ها در بند بود، در بخشی از سخنانش به خاطرات زندان و دسترسی دشوار به کتاب و مجله در زندان اشاره کرد و از اين خاطرات به عنوان يکی از منابع تاريخی و فرهنگی ياد کرد.
قوچانی ابراز اميدواری کرد که در مطبوعات و جايزه منتقدان مطبوعات عنوان جديدی برای بازتاب خاطرات زندان و تقدير از آن به‌وجود آيد.
در اين دوره از جايزه منتقدان مطبوعات برای نخستين بار از روزنامه‌نگارانی که برای بالا بردن سطح فرهنگ و ايجاد فضايی که به کتاب و مطالب پيرامون آن در مطبوعات کوشيده‌اند، قدردانی شد.
حسن کيائيان، مدير نشر چشمه نيز که در اين دوره از جايزه برای مبارزه با سانسور و به وجود آوردن شرايط انتشار ادبيات داستانی مورد تقدير قرار گرفت، تنديس و جايزه نقدی خود را به محمد قوچانی اهدا کرد.
به گفته مدير نشر چشمه، روزنامه‌نگاران و خبرنگاران فرهنگی با نگارش و انتشار مطالب درباره کتاب، جامعه را به سوی کتاب خوانی سوق می‌دهند.
در بخش ديگر اين جشنواره، از علی شروقی، روزنامه‌نگار به عنوان «حامی کتاب» تقدير شد. اين بخش نيز برای نخستين بار در جايزه منتقدان مطبوعات گنجانده شده است.
همچنين در بخش ديگر جايزه نويسندگان و منتقدان مطبوعات، از مجموعه داستان «تمام زمستان مرا گرم کن» نوشته علی خدايی و «همنوايی شبانه‌ ارکستر چوب‌ها» نوشته رضا قاسمی به ترتيب به عنوان بهترين مجموعه‌ داستان و رمان دهه و «برف و سمفونی ابری» نوشته پيمان اسماعيلی و «نگران نباش» نوشته مهسا محب‌علی به ترتيب به عنوان برگزيدگان مجموعه‌ داستان و رمان سال اين جايزه تقدير شد.
داوری اين دوره از جايزه‌ نويسندگان و منتقدان مطبوعات را يونس تراکمه، سيدرضا شکراللهی، محمدحسن شهسواری، احمد غلامی، حسن محمودی، عليرضا محمودی ايرانمهر و مهدی يزدانی‌خرم برعهده داشتند.

برداشت یک میلیارد دلاری سپاه از ذخیره ارزی

تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۳۸۸
راديو زمانه : سپاه پاسداران برای طرح توسعه فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی، مجوز برداشت یک میلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی را دریافت کرده است.
هزینه اجرای این دو فاز، دو میلیارد دلار برآورد شده است.
سرتیپ رستم قاسمی، فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیاء (وابسته به سپاه) امروز شنبه به خبرگزاری مهر گفت که این مجوز به منظور تامین بخشی از «مشکلات مالی» این پروژه‌ها از سوی شورای اقتصاد صادر شده است.


به گفته آقای قاسمی، مراحل اداری برداشت از حساب ذخیره ارزی از سوی بانک مرکزی در حال انجام است.
این فرمانده سپاه افزوده که برداشت منابع مالی از حساب ذخیره ارزی، به اجرای این پروژه‌ها شتاب بیشتری خواهد داد.

قاسمی همچنین از اعلام آمادگی قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء برای مشارکت در فازهای جدید میدان پارس جنوبی خبر داد و گفت: «اگر وزارت نفت عنایت کند، قطعا در فازهای جدید پارس جنوبی حضور می‌یابیم.»
آن‌طور که خبرگزاری مهر گزارش کرده است، عملیات ساخت پنج فاز ۱۲، ۱۵، ۱۶، ۱۷و ۱۸ پارس جنوبی در حال اجرا است که با توجه به «عدم تامین به موقع منابع مالی»، اجرای این فازها هر یک با تاخیرهایی همراه هستند.
به گفته سرتیپ قاسمی، قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء تاکنون در حدود ۵۰۰ میلیون دلار از منابع داخلی خود در طرح توسعه فازهای ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی هزینه کرده است.
میدان پارس جنوبی، بزرگترین میدان گازی جهان است که نزدیک به ۵۰ درصد گاز ایران و ۹ درصد گاز جهان را در خود دارد.

ذخیره این میدان، ۱۴ تریلیون مترمکعب گاز، حدود ۱۷ میلیارد بشکه میعانات گازی و ۵ میلیارد بشکه نفت برآورد شده است.
ایران برای بهره‌برداری از این میدان گازی ۱۸ فاز در نظر گرفته است که فاز‌های ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبی برای استحصال گاز شیرین در نظر گرفته شده‌اند.
آن‌طور که فرماندهان سپاه اعلام کرده‌اند‌، چهار درصد از پروژه‌های کشور در دست قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیاء است.
این قرارگاه تاکنون بیش از ۱۵۰۰ پروژه بزرگ و نیمه بزرگ را در ایران به انجام رسانده است.



حسین شریعتمداری: موسوی و خاتمی بدسابقه و بی‌ریشه‌اند/ زمان محاکمه آنها نزدیک است

زمان انتشار: جمعه 27 آذر 1388 - 22:34:20
خبر آنلاين : سیاست > چهره ها  - مدیر روزنامه کیهان در پاسخ این سوال که مگر موسوی در دوران حضرت امام(ره) نخست وزیر نبود؟ گفت: تأسف آور است اما عجیب نیست، مگر «شریح» در دوران حضرت امیر علیه السلام قاضی دارالخلافه حضرت نبود؟
به گزارش کیهان شریعتمداری که در جمع گروهی از بسیجیان سخن می گفت افزود:
افراد بدسابقه و بی ریشه نظیر موسوی و خاتمی که حتی یک سیلی هم برای انقلاب نخورده اند و یا کسانی که سابقه گروهکی در پرونده خود دارند، شایسته مدیریت جامعه و یا تصدی پست های کلیدی نیستند و از سوی دیگر داشتن سابقه خوب به تنهایی کافی نیست بلکه به قول امام راحل(ره) «میزان حال فعلی افراد است» و از قضا حضرت امام(ره) که به یقین از خیانت برخی از خواص باخبر بود این معیار را در وصیت نامه خویش و بعد از اشاره به افرادی که به گونه ای در یک مقطع زمانی مورد تائید ایشان بوده اند، بیان فرموده است.

شریعتمداری در پاسخ این پرسش که چرا علی رغم خیانت موسوی و کروبی و خاتمی دستگاه قضایی آنها را محاکمه و مجازات نمی کند؟ گفت؛ طی چندماه گذشته غبارها فرو نشسته و محکومیت سران فتنه در افکارعمومی قطعی شده است بنابراین به نظر می رسد که نوبت محاکمه و پیگرد قضایی سران فتنه فرا رسیده است. و افزود، اظهارات اخیر رئیس قوه قضائیه از نزدیکی زمان محاکمه آنان خبر می دهد.

مدیرمسئول کیهان در پاسخ به سوالی پیرامون مواضع حجت الاسلام سیدحسن خمینی گفت؛ انتظار آن بود که ایشان علیه اهانت های پی درپی سران فتنه و عوامل آنها به ساحت مقدس حضرت امام(ره) و تحریف آشکار نظرات مبارک آن حضرت که با نفی آشکار آموزه های امام راحل(ره) همراه بود خروش بردارند ولی متاسفانه نه فقط صدایی به اعتراض بلند نکردند، بلکه در مواردی نیز با این جماعت همخوانی داشتند که انشاءالله این برداشت صحیح نباشد، ضمن آن که موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) تقریباً به طور کامل با فتنه انگیزان همصدا بود.
مدیرمسئول کیهان درباره اظهارات  هاشمی رفسنجانی در مشهد  گفت؛ اینکه آقای هاشمی بخشی از اظهارات منتشر شده خویش در مشهد را تکذیب کرده اند جای خوشوقتی است ولی سوال این است که چرا این تکذیب با یک هفته تاخیر صورت پذیرفته است؟

بیانیه دانشجویان شریف (تعطیلی کلاسها در صورت عدم آزادی دوستان در بندمان)

براي مشاهده تصوير در اندازه واقعي بر روي آن كليك كنيد .


استراتژی شرکت در برنامه‌های محرم


جمعه ۱۸ دسامبر ۲۰۰۹

نداي سبز ايران :  

1- از نمادهای سبز، خصوصاً پرچم سبز «یا حسین» استفاده کنید.
2- هسته‌های 10 نفره (5 پسر + 5 دختر) تشکیل دهید.
3- هر شب یک محله را انتخاب کنید و به شلوغ‌ترین محل عزاداری بروید.
4- شب‌های اول محرم را با مناطق مرکزی شهر (مثلاً امیرآباد در تهران) شروع کنید و شب‌های بعد به مرور سر به حاشیه‌ها بزنید.
5- با هماهنگی هم، شعار بی‌خطری مثل «الله اکبر»، «یا حسین»، و «هیهات منا الذلة» سر بدهید و جمعیت را با خود هم‌راه کنید.
6- اگر اوضاع مناسب بود، سراغ شعارهای رادیکال‌تر بروید، اما هرگز شعار توهین‌آمیز ندهید.
7- می‌توانید کار را از مسجد یا تکیه آغاز کنید، و سپس سعی کنید تظاهرات را به خیابان بکشید. اما هرگز در اماکن خصوصی تجمع نکنید تا باعث دردسر مردم نشوید.
8- جداً از هر گونه درگیری اجتناب کنید.
9- از تظاهرات پراکنده برای اطلاع‌رسانی در مورد تظاهرات متمرکز روزهای تاسوعا و عاشورا استفاده کنید.
10- قرار اصلی را برای ظهر تاسوعا و عاشورا بگذارید. در این روزها مردم در هر شهر به محور اصلی (خ ولی عصر یا خ انقلاب-آزادی در تهران) می‌آیند و تجمع میلیونی می‌کنند.
11- هرکجا که هستید، بانگ «الله اکبر» ساعت 10 را فراموش نکنید.
12- برای شام غریبان، پوسترهایی از شهدای جنبش را تهیه کنید.

سبز‌ترین محرم تاریخ را رقم خواهیم زد.


ايران من : هم‌میهن مسلمان من!
من نیز با تو خواهم آمد؛ با تو خواهم آمد تا با کمک هم، بنیان ایرانی آزاد و سکولار را پایه ریزی کنیم، بنیانی که در آن به هیچ گروهی اجازه داده نخواهد شد که دین تو را در خدمت اهداف سیاسی خویش گرداند.
هم‌میهن مسلمان من!
من با تو خواهم آمد تا ما دوشادوش همدیگر، پایه‌ی ایرانی را بریزیم که تو در اجرای مناسک دین خویش کاملاً آزاد هستی، هیچ نیروی سیاسی نخواهد توانست در چگونگی پرستش خدایت دخالت نماید و از تو هم انتظار دارم بپذیری که این کشور تنها متعلق به تو نیست، از تو می خواهم که به عقاید دیگر هم‌میهنان غیر مسلمان خویش احترام بگذاری، همان گونه که انتظار داری به عقیده‌ات احترام بگذارند.
از تو انتظار دارم انتظار نداشته باشی که تنها قوانین دین تو حاکم بر این مملکت باشد.
از تو انتظار دارم بپذیری که در سیاست کلی کشور تنها و تنها منافع ملی در نظر گرفته شود.
هم‌میهن مسلمان من!
دربار کنونی حاکم، با مغالطه، تو را از کلمه ی سکولار می‌ترساند؛ ولی بدان که سکولاریسم هیچگاه در مقابل دین نیست.
همان گونه منافع ملی ما، در حجاب اجباری نیست؛ در بی‌حجابی اجباری نیز نخواهد بود!
هم‌میهنم!
من و تو به کمک هم، بنیان ایرانی را پی‌ریزی خواهیم کرد که همه‌ی ایرانیان خودی هستند و متعهد به کشور خویش.
پس من هم در این محرم به تو خواهم پیوست و با کمک هم آنرا به سبز‌ترین محرم تاریخ تبدیل خواهیم کرد و همگان خواهند دید که چگونه تعقل بر تعصب پیروز گردید!

به بهانه ی ۳۰ سال زندان - امیرانتظام: همراه مردم تا پای جان ایستاده‌ام


مهندس عباس امیرانتظام روز ۲۸ آذر به بهانه سی امین سال زندان خود پیامی خطاب به مردم ایران منتشر کرده است ...


اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
آدينه  ۲۷ آذر ۱٣٨٨ -  ۱٨ دسامبر ۲۰۰۹

اخبار روز: مهندس عباس امیرانتظام، سی سال پیش در روز ۲٨ آذر نخستین روز زندان خود را تجربه کرد. از آن روز، سی سال گذشته است. آقای امیرانتظام به مناسبت سی امین سال زندان خود پیامی تحت عنوان «همراه مردم تا پای جان ایستاده ام» خطاب به مردم ایران منتشر کرده است:


در تاریخ ۲٨/۹/۱٣۵٨ اولین روز زندان را تجربه کرده و وارد دنیایی شدم که هیچ شباهتی با دنیای آشنای من نداشت. از همان لحظه‌ی اول خیالات زیادی با تنهایی من همراه شد. گذراندن ۵۵۰ روز در سلول انفرادی زندان، لحظات با خود زیستن را به من آموخت. با فضای فیزیکی زندان به سرعت کنار آمدم. روحم اما از فراز سر نیزه های زندانبانان به پرواز درآمد و آزادی مرا بیمه کرد. من آزاد بودم چون روحم آزاد بود، آزاد بودم چون شرف و غرور انسانیم در مسلخ خصم ذبح نشده بود. نبرد سرنوشت ساز و طاقت فرسای من با دست های خالی با زندانبانان آغاز شده بود. فریاد خشن و زمخت کارگزاران جهل و جور در گوشم طنین انداخت، تسلیم شو ای اسیر، تو هیچ نیستی و من ایستادم چون اسیر نبودم بلکه کسی بودم آری یک ایرانی بودم. بارها و بارها مرا در فضای اعدام های ساختگی قرار دادند و شب های زیادی را در سلول مخصوص زندانیان سپری کردم. شکنجه از پس شکنجه، ضرب و شتم، تحقیر و توهین، ناسزا، انفرادی و محرومیت از دیدار فرزندان را تحمل کردم. دفاع از شرف انسانی هزینه سنگینی دارد و من آماده پرداخت آن بودم و پرداختم و تا نفس دارم از پرداخت هیچ هزینه ای برای دفاع از شرف ایرانی و انسانی خود دریغ نخواهم کرد. من ایستادم و پایداری را آموختم. با عشق و پایداری به دل‌ها راه یافتم و عزیزترین عزیزانم را در سخت ترین روزهای زندان و در میان سلول‌ها یافتم. زلال و روان، عشق ورزیدن با عاشقان راه آزادی را تجربه کرده و خود را شناختم. در پی پرواز عاشقانه یاران در بند طی سال‌های سیاه، که مملو از خشونت و نفرت بود، خون گریستم و در خشم و اندوه خود فرو رفتم و اما چون تندر ایستادم و با خود عهد بستم که در هر فرصتی خطر کرده و جنایات دژخیمان را افشاء نمایم و صدای خاموش یارانم را با تمام وجود فریاد بکشم. برای آزادی جسم خود، روح خود را قربانی نکرده و در انجام وظیفه وجدانی خود یک دم کوتاهی نکردم. سی سال لحظه به لحظه درس پایداری و عاشقی آموختم و با الهام از سرچشمه‌ی زلال شرف و عزت ایرانی در مقابل تعدی و تهاجم به غرور ایرانی در کنار کوشندگان راه آزادی ایستادم و خطر کردم.
و امروز بسی خوشحال و سرافرازم که در دریای خروشان مبارزات مردم ایران همچون قطره ای روان و جاری هستم. من برای رسیدن به این دریای امید و حیات، سی سال و لحظه به لحظه شرایط سخت زندان را زندگی کرده و منزلت آزادی را ارج گذاشته ام و چه سعادتی بالاتر از این که از نفس نیافتاده و همراه مردم سلحشور و شجاع ایران همچنان پا برجا هستم.
سی سال پیش جامعه‌ی ما تصویر بسیار متفاوتی از امروز داشت. خیابانهای ملتهب کشور زیر پای مردان و زنانی که اعدام من و دیگر وطن پرستان ایران را فریاد می‌کشیدند تسلیم شده بود. اما امروز فضای کشور از رنگ غرور و امید و دانایی پر شده و دنیا چهره ایران واقعی را به تماشا نشسته و دانایی و شهامت ایرانی را تحسین می کند. در سی سال پیش گوش‌ها از هیاهو و غوغای فریبکاران پر بود و جایی برای شنیدن فریاد من نبود. من فریاد میزدم که ملت ایران شایسته سرنوشت بهتری است. برای حق تعیین سرنوشت خود، این ملت، آمادگی کامل دارد و قانون اساسی باید در مجلس موسسان منتخب ملت تصویب شود و مجلس خبرگان باید منحل گردد. طوفان تند انقلاب چشم و گوش‌ها را بسته بود.
دلایل بازداشت من به دست دانشجویان کم دانش و بی تجربه ساخته شده بود و خیابانهای پر التهاب کشور نیز بر صندلی قضاوت تکیه زده بود. حکم اعدام من بی هیچ محاکمه‌ای صادر شده بود و گریزی از سرنوشت نبود. من خطر کرده بودم و انقلاب از منطق خود پیروی می‌کرد. من می‌بایستی برای آزمونی سخت خود را آماده می‌کردم. هیچ آموزگاری وجود نداشت، باید از خود و یاران دربندم می‌آموختم و آموختم که هر انسانی کوهی از مقاومت و پایداری است. اطمینان از بی گناهی‌ام منبع قدرت روحی من گشته و من لحظه به لحظه با این کوه پایداری در قله های روح خود آشنا می‌شدم. این چنین بود که در طول سی سال گذشته من هزاران بار در وجود خود متولد شده و برای مقاومت و پایداری بیشتر آمادگی کسب نمودم.
در سال سی‌ام مقاومت، من با احساس جدیدی روبرو بوده و زندگی متفاوتی را تجربه می‌کنم. من در کمال مسرت شاهد یکی از زیباترین دوران زندگی سیاسی ایران هستم و جوانه زدن شادابی و طراوت زندگی به دست فرزندان شایسته و غرور آفرین کشورمان ایران به من جان دوباره بخشیده است تا آنجا که خود را در کنار این موج خروشان، خوشبخت تر از هر زمان دیگری می بینم. در طی این روزها در احساس دوگانه ای به سر برده‌ام. اشک شوق و اشک سوگواری، شادی و اندوه تا اعماق وجودم را تکان داده است. از یک سو در کنار این درخت ستبر و تنومند می‌بالم و قد می‌کشم و در سوی دیگر در غم و اندوه شکنجه و قتل یارانم می‌خروشم و می‌سوزم. ایران سراسر شور است و شعور. عشق است و غرور. بیم است و امید. بدون هیچ اغراقی من چون قطره‌ای بی قرار به دنبال سیل خروشان روان هستم و از اینکه سی سال از عمر خود را در رویای این روزها سپری کرده‌ام، سرشار از لذت و غرور هستم. من هم به شیوه‌ی خود با این مبارزات مدنی و جهت گیری و غایت آن با جان و دل همراه می‌باشم. من در اعلامیه‌ها و بیانیه‌های خود در گذشته از این شیوه‌ی مبارزاتی و حق تعیین سرنوشت مردم بسیار گفته‌ام (به ویژه در "رفراندوم، چرا و چگونه؟"، "اصول میثاق ملی ایران برای شکل دهی حکومت دموکراتیک"، "گام به گام به سوی اجرای میثاق ملی"، "دعوت برای تشکیل کنگره ملی"، "گذار مسالمت آمیز به دموکراسی"، "نامه به دبیرکل سازمان ملل").
تعدادی از دوستان با احساس مسوولیت و از سر دلسوزی، به من خرده گرفته اند که چرا سکوت کرده ام. در پاسخ باید بگویم آنچه که در طی سال‌های گذشته انجام داده یا از انجامش خودداری نموده ام، همه و همه با احساس مسوولیت شدید نسبت به سرنوشت جنبش ملی رو به رشد مردم ایران می‌باشد. ارزیابی من این بوده و هست که رفتار و عملکرد نسنجیده من در این شرایط نه تنها موجب تقویت جنبش نمی‌شود، بلکه با توجه به نحوه‌ی شکل گیری و ساختار و مدیریت جنبش ورود مستقیم و متمایز من می‌تواند آن را در معرض تهدیدات و تهاجمات بیشتری قرار دهد و هزینه‌های آن را به شدت افزایش دهد، این خطر نیز وجود دارد که شکاف‌هایی در صفوف مبارزان ایجاد کند و از طرف دیگر ممکن است این سوء تفاهم را دامن زند که من به دنبال سهم خواهی و طرح مطالبات خود هستم. و همه اینها در شرایط موجود به ضرر جنبش ملی ایران می‌باشد. من این سکوت معنی دار، سنگین و دردناک را (اگر اسمش را بتوان سکوت گذاشت) با عشق و امید به پیروزی جنبش بر خود تحمیل کرده ام. در مقابل فشارها، تهمت‌ها و کنایه‌ها ایستاده و با الهام از روح بلند و استوار این خیزش تاریخی بر احساسات خود غلبه کرده و بسیار خوشحال هستم که در پرتو درس‌های این حرکت پر خروش، نگاهم را به زندگی و آینده، نو کرده ام. یکی از ویژگی‌های این جنبش و شادابی آن این است که همه اعضای آن به صورت برابر و بدون هیچ تشخص و تمایزی و بدون تعلقات حزبی و گروهی، همانند اعضای یک پیکر بهم پیوسته می‌باشند. چه افتخاری بالاتر از اینکه من هم عضو کوچکی از این پیکر ستبر و تنومند باشم. هر پنداری غیر از این موجب سردرگمی در دفاع از حق حاکمیت و حق سرنوشت ملت ایران است.
جنبش کنونی ایران در امتداد انقلاب مشروطیت و نهضت ملی شدن صنعت نفت بوده و از پشتوانه بسیار قوی برخوردار است. بیش از یک قرن است که ملت ایران برای حق تعیین سرنوشت دموکراتیک مبارزه می‌کند و از کلیه‌ی شیوه‌های مبارزاتی در این مسیر بهره برده است ولی با درس آموزی از تجارب گذشته و انتخاب مسالمت آمیزترین شیوه مبارزاتی، هم اکنون تحسین جهان را برانگیخته است. باید مراقب بود که آفت احساسات خام، شتابزدگی و بی تدبیری عظمت این جنبش را کم رنگ نکند. حرکت تاریخی مردم ایران از ظرفیت و قابلیتی برخوردار است که با شیوه‌ی مدنی به پیروزی برسد.
امروز و در این شرایط تاریخی، امیرانتظام نیز نامی است همچون بی شماران نامی که هر روز خطر کرده و در این دریای خروشان جاری می‌شوند. میلیونها ندا و سهراب با جان فشانی و شجاعت در کمال فروتنی و گمنامی، تصویر بسیار زیبا و غرور آفرین از ایران در دنیا خلق نموده و می‌نمایند. این جنبش با نام و جان جوانان وطن، پر آوازه و شکست ناپذیر شده و در مسیر رسیدن به نتیجه نهایی از خلاقیت و ابتکار جوانان آینده‌ساز بهره گرفته و به پیش می‌تازد. این جنبش در کمال پختگی از خرد و مدیریت جمعی بهره گرفته و متناسب با شرایط زمان، خود را سازماندهی می‌کند. من هم در حد توان و تجربه خود در خدمت مبارزات سرنوشت ساز ملت ایران هستم. پایداری، اتحاد و همبستگی هوشمند ما ضامن پیروزی این جنبش می‌باشد. پیروزی‌های بدست آمده نباید ما را مغرور نماید، هنوز راه درازی در پیش است. این کار بزرگ دشواری‌های خود را دارد. آگاهی به این دشواری‌ها، توان مبارزه را بالا می‌برد. هر کسی در هر مقام و موقعیتی باید امیدوار باشد که نفع او و خانواده اش در پیوستن به صف‌های جنبش می‌باشد و راه ورود به آن برای هیچ ایرانی بسته نیست. کسانیکه در مقابل مردم قرار دارند و افرادی که در پیوستن به صف‌های مردم هنوز دچار تردید و دو دلی هستند، بدانند که فرصت‌ها به سرعت از دست می‌رود و پشیمانی فردا سودی برای آنها نخواهد داشت.
از فرصت استفاده کرده و یاد همه جان باختگان راه آزادی را گرامی داشته و در کمال فروتنی به همه‌ی آنها ادای احترام می‌کنم. به عنوان نمادی از کاروان سرافراز عشق و ایثار از سه آذر اهورایی شهید قندی، رضوی و بزرگ‌نیا یاد نموده و به روح پر فتوت عزیزان دلبندم پروانه و داریوش فروهر درود فرستاده و یاد کوشندگان راه آزادی، پوینده و مختاری و همه شهدای سی سال گذشته در قلبم همیشه زنده و پر فروغ خواهد ماند. بهترین درودها و آرزوهای خود را به زنان و مردان پر شور و شجاعی که در آذر ماه امسال حماسه آفریدند، تقدیم می‌کنم.
ای هم میهن، صبح پیروزی دمیده است و آفتاب امید لحظه به لحظه آسمان ایران را فرا می‌گیرد. حق تعیین سرنوشت بدست فرزندان آگاه و دلیر این مملکت تحقق می‌پذیرد. شکوفه‌های انقلاب مشروطیت و نهضت ملی شدن نفت، نوید بهار پر طراوت آزادی را می‌دهد.
دشمن زخمی و خشمگین است. اقدامات تحریک آمیز هزینه ها را افزایش می‌دهد. روح این جنبش در تمامی دستگاه‌ها و نهادهای حکومتی ریشه دوانده است. آغوش جنبش برای جذب فرزندان ایران باید همیشه باز باشد. بسیاری از افرادی که امروزه در زندان و یا در میان مبارزان هستند در گذشته نه چندان دور در صف حکومتگران قرار داشتند. لکن امروز در میان ما و شما هستند. مطمئن باشید که هر لحظه بر تعداد مبارزان افزود می‌شود و صف‌های سرکوبگران هر لحظه تهی و خالی می‌گردد. این وحشت زیادی در میان حاکمان ایجاد کرده است. بردباری و گذشت شما میوه‌های شیرینی پرورش می‌دهد. با غلبه بر احساسات خود، کاری بکنیم که همه ایرانیان بدون توجه به رفتارهای گذشته خود، برای رسیدن به فردای بهتر در این جنبش بزرگ سهیم شده و از همین امروز برای پیوستن به صف‌های جنبش از یکدیگر سبقت بجویند. ما باید در اندیشه توسعه، آزادی و آبادانی کشورمان باشیم و با حس انتقام جویی مقابله کرده و اجرای عدالت را به دستگاه عدالت در ایران آزاد واگذار نماییم.

پاینده باید ایران.
سرافراز باد مردم دلیر و شجاع ایران، که پویندگان واقعی راه آزادی و آزادگی می‌باشند.
عباس امیرانتظام
۲٨/۹/۱٣٨٨

ما همه ايرانی هستيم، گفت‌وگوی نوشابه اميری و حسين باستانی با برنار کوشنر، وزير خارجه فرانسه، روزآنلاين


خبرنامه گويا : همه‌ی کشورهای جهان به دقت آن‌چه در ايران می‌گذرد را زير نظر دارند. اين يعنی به نوعی، ما همه ايرانی هستيم. ما همه خواهان يک ايران صلح‌جو، آزاد و مدرنيم. آيا مواضع رهبر جمهوری اسلامی با مواضع روحانيون عالی رتبه شيعه هم‌سو است؟ نمی‌دانم، از ظواهر امر پيداست که چنين نيست. آيا آقای احمدی‌نژاد با مراجع تقليد کشور توافق دارد؟ ظاهراً که اين طور نيست. آيا ما مسؤول آن هستيم؟ خير. ولی بی‌شک نگران وضعيت هستيم. مردمی که در سراسر جهان برای آزادی به تظاهرات می‌پردازند بايد بدانند که می توانند روی ما حساب کنند .
برنار کوشنر، وزير امور خارجه فرانسه، در مصاحبه ای اختصاصی با روز از نگرانی های اروپا در مورد سياست داخلی و خارجی دولت احمدی نژاد سخن گفته است. کوشنر خطاب به دولتمردان جمهوری اسلامی می گويد: "تظاهرکنندگان معترض نماينده اکثريت مردم ايران هستند. آنان مهم ترين بخش ها و قلب جامعه را تشکيل می دهند." کوشنر خطاب به مردم ايران تأکيد می کند: "همه کشورهای جهان به دقت آنچه در ايران می گذرد را زير نظر دارند. اين يعنی به نوعی، ما همه ايرانی هستيم، و همه به دنبال يک ايران صلح طلب، آزاد و مدرنيم." او می افزايد: "مردمی که برای آزادی در جهان تظاهرات می کنند، بايد بدانند که می توانند روی ما حساب کنند." اين مصاحبه را در زير می خوانيد.
اجازه دهيد با با سؤالی شروع کنيم که در ذهن بسياری از ايرانيان وجود دارد: آيا شما همان قدر که راجع به برنامه هسته ای جمهوری اسلامی حساست داريد، نسبت به رعايت حقوق بشر در ايران نيز نگران هستيد؟
بين اين دو نمی توان يکی را انتخاب کرد، چون هر دو مهم اند. در مورد حقوق بشر بايد بگويم که ما نسبت به وضعيت حاکم بر مردم ايران و شيوه برخورد دولتمردان جمهوری اسلامی با تجمعات مسالمت آميز پس از انتخابات بسيار نگرانيم. به عنوان دوست ايران، ما نگرانيم، و اين درحالی است که تجمعات مردم در خيابان ها به خاطر اعتراض به نتيجه انتخابات رياست جمهوری است؛ زيرا آنها معتقدند که مسوولان کشور در نتيجه انتخابات دستکاری کرده اند. ما خواستار رعايت موازين کلی برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه و تامين حق مسلم تجمعات مسالمت آميز، بدون ترس از زندانی شدن، شکنجه يا تجاوز هستيم.
ما، همچنين به همراه جامعه بين المللی، نگران برنامه اتمی تهران هستيم. اجازه بدهيد واضح تر بگويم: ايران اين حق را دارد که برنامه صلح آميز اتمی داشته باشد. ولی نگرانی ما از اين بابت است که دولتمردان جمهوری اسلامی پاسخ مناسبی به سوالات آژانس بين المللی انرژی هسته ای نمی دهند. سؤالاتی که آژانس پرسيده بسيار ساده اند. نگرانی جامعه بين الملل به واقع بجاست: ما در مورد امکان توليد سلاح های هسته ای توسط تهران نگرانيم. اين برای همه به مثابه يک تهديد است. خاورميانه حتی هم اکنون يک منطقه خطرناک و قابل انفجار محسوب می شود؛ ما نمی خواهيم شاهد ظهور يک منبع تنش جديد باشيم. ما به مردم ايران می گوييم که شما حق توليد سوخت هسته ای با مصارف صلح آميز را داريد و ما به هيچ وجه با آن مخالف نيستيم. ولی دولت با توجه به اينکه پيمان منع گسترش اتمی را امضا کرده، هيچ حقی برای توسعه يک برنامه هسته ای نظامی ندارد. اين خطر نه تنها کل منطقه، بلکه کل جهان را تهديد می کند، زيرا در نتيجه اين کار، روند منع گسترش جنگ افزارهای های اتمی زير سؤال می رود.
به طور خلاصه، نگرانی ما در مورد برنامه هسته ای و نقض حقوق بشر يکسان نيست. ما واقعاً تحت تأثير شجاعت مردم ايران قرار گرفته ايم که تحت اين شرايط سخت، با شهامت زياد در تظاهرات شرکت می کنند.
اگر تهران فردا اعلام کند حاضر است بلافاصله فعاليت های غنی سازی اورانيوم را به طور کامل متوقف کند، به شرطی که غرب ديگر نسبت به "امور داخلی" ايران حساسيت نشان ندهد، عکس العمل شما چه خواهد بود؟
ابتدا بايد بگويم که دولتمردان جمهوری اسلامی هرگز چنين پيشنهادی نکرده اند. دوم آنکه نگرانی های ما در مورد برنامه هسته ای از قبل از به راه افتادن تظاهرات اعتراضی مردم وجود داشته است. سوم اينکه ارتباطی ميان وضعيت حقوق بشر در ايران و ظرفيت های آژانس برای انجام وظايفش در اين کشور وجود ندارد. حقوق بشر، يکی از نگرانی های ماست، نگرانی جامعه بين المللی، از جمله سازمان ملل و سازمان های غيردولتی.
ما خيلی خوشحال خواهيم شد که تهران فعاليت های غنی سازی خود را متوقف کند. ولی اين آژانس اتمی است که بايد بگويد آيا ايران اين فعاليت ها را متوقف کرده يا خير. بايد يادآوری کنم فرانسه و روسيه به دولتمردان جمهوری اسلامی پيشنهاد کرده اند که اورانيوم ايران را از ميزان تقريبا ۵ درصدی فعلی تا حد ۱۹ درصد غنی سازی کنند. اين يک پيشنهاد خوب بود، ولی تهران آن را رد کرد.
فرانسه از پيشنهاد دولت اوباما مبنی بر انجام مذاکرات سياسی با مسوولان ايرانی حمايت می کند. ولی دولت جمهوری اسلامی هنوز درحال غنی سازی اورانيوم در داخل کشور است و قصد دارد ۱۰ مرکز ديگر نيز به اين منظور تأسيس کند. اين به واقع يک اقدام تحريک آميز است. آنها دنبال چه هستند؟
آيا فکر می کنيد دولت احمدی نژاد آن قدر ثبات دارد که توافقاتش با جامعه بين المللی مورد قبول دولت آتی ايران نيز باشد؟ و آيا فکر می کنيد اين دولت از مشروعيت کافی برخوردار است؟
درحال حاضر ضرورتی برای صحبت از دولت آتی ايران وجود ندارد. انتخابات اخير بی شک مورد اعتراض مردم ايران است و ميزان اين اعتراضات تا حدی است که جامعه بين الملل نيز هوشيار شده. همان دولتی که متهم به توسعه و گسترش برنامه هسته ای نظامی است، متهم به تقلب در انتخابات و سرکوب خشونت بار تظاهرات مسالمت آميز نيز هست.
آنچه به وضوح ديده می شود اين است که دولت احمدی نژاد از سوی مردم خود ايران مورد اعتراض قرار گرفته و مشروعيت آن را قبول ندارند. برخی می گويند کسانی که اعتراض می کنند زنان و جوانان هستند و اعتراضات فقط در شهرهاست. ولی خوب همين افراد، سه چهارم جمعيت ايران را تشکيل می دهند! عکس العمل رييس جمهور احمدی نژاد نسبت به مردم کشورش و تهديدهايی که عليه ديگر کشورها انجام می دهد به هيچ وجه قابل قبول نيستند.
احساس شخصی شما در مورد جنبش سبز ايران و موضع رسمی تان در اين باره چيست؟
من احساس شخصی در اين مورد ندارم. ما از دولت جمهوری اسلامی خواسته ايم که مردم خود را سرکوب نکند و حق برگزاری گردهمايی های مسالمت آميز توسط مردم را رعايت نمايد. ما فکر می کنيم بسياری از مردم اين کشور با نتيجه انتخابات موافق نيستند. همان طور که گفتم، ما از کسانی که با شجاعت و اراده در راه احقاق حقوق اوليه خود مبارزه می کنند قاطعانه حمايت می کنيم.
به نظر شما در صورتی که دولت جمهوری اسلامی نامزدهای رقيب آقای احمدی نژاد، يعنی آقايان کروبی و آقای موسوی را دستگير کند، واکنش جامعه بين الملل چه خواهد بود؟ يا اگر اين دولت به عنوان مثال ۱۰۰ نفر از شرکت کنندگان در يک راهپيمايی را به قتل برساند؟
من مايلم نيستم چنين وقايع خونباری را امکانپذير تلقی کنم. من می خواهم از وقوع چنين رويدادهايی جلوگيری شود. می خواهم به دولتمردان جمهوری اسلامی بگويم که دست از سرکوب بردارند. تظاهر کنندگان معترض نماينده اکثريت مردم ايران هستند. آنان مهم ترين بخش ها و قلب جامعه را تشکيل می دهند.
مطمئناً دستگيری نامزدهای رقيب عملی غيرقابل قبول است. آنها در واقع نامزدهای مشروع انتخابات و مورد تأييد جمهوری اسلامی بودند. به سخنان برخی از روحانيون عالی رتبه شيعه در اين زمينه ها نگاه کنيد؛ اينها نشانه های مهمی هستند.
و آخرين سؤال در مورد کلوتيلد رايس است. شما برای آزادی او حاضر به انجام چه کارهايی هستيد؟ آيا حاضريد در اين مورد با جمهوری اسلامی معامله کنيد و به عنوان مثال او را با زندانيان ديگر مبادله نماييد؟
هيچ معامله ای انجام نخواهد شد. کلوتيلد رايس يک فرد بی گناه است. او يک محقق جوان است که به جاسوسی متهم شده. او در زمان تظاهرات با تلفن دستی اش چند عکس گرفته؛ کاری که هزاران نفر کرده اند. اتهام جاسوسی او نادرست بود. خوشبختانه او به قيد وثيقه آزاد شد. ما اطمينان داريم که قوه قضاييه ايران هرچه سريعتر بی گناهی او را می پذيرد و او را آزاد خواهد کرد...
در پايان گفت و گو، مايلم خاطرنشان کنم که همه کشورهای جهان به دقت آنچه در ايران می گذرد را زير نظر دارند. اين يعنی به نوعی، ما همه ايرانی هستيم. ما همه خواهان يک ايران صلح جو، آزاد و مدرنيم. آيا مواضع رهبر جمهوری اسلامی با مواضع روحانيون عالی رتبه شيعه همسو است؟ نمی دانم، از ظواهر امر پيداست که چنين نيست. آيا آقای احمدی نژاد با مراجع تقليد کشور توافق دارد؟ ظاهراً که اين طور نيست. آيا ما مسؤول آن هستيم؟ خير. ولی بی شک نگران وضعيت هستيم. مردمی که در سراسر جهان برای آزادی به تظاهرات می پردازند بايد بدانند که می توانند روی ما حساب کنند.

سازمان قضایی نیروهای مسلح: روح‌الامینی، کامرانی و جوادی‌فر بر اثر ضرب و جرح ماموران کهریزک جان باختند

تاریخ انتشار: ٢٨ آذر ١٣٨٨
پارلمان‌نیوز: بعد از گذشت بیش از چهار ماه از وقایع تلخ بازداشتگاه کهریزک، سرانجام سازمان قضایی نیروهای مسلح با صدور اطلاعیه‌ای توضیحاتی را در خصوص پرونده كهریزک ارائه كرد.
به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، متن این اطلاعیه بدین شرح است:
ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن ایام سوگواری سیدالشهدا(ع) و یاران باوفایش، به اطلاع می‌رساند، پرونده بازداشتگاه کهریزک با صدور کیفرخواست علیه 12 متهم به دادگاه ارسال گردید.
براساس تحقیقات به عمل آمده، به دنبال وقوع حوادث و ناآرامی‌های پس از انتخابات، از تاریخ 25/3/1388 تا 3/4/1388 تعداد 23 متهم و در تاریخ 19/4/1388 تعداد 145 متهم با دستور مقام قضایی با بازداشتگاه کهریزک اعزام می‌شوند.
در پی وصول گزارش‌هایی مبنی بر نقض حقوق شهروندی منجر به فوت سه نفر از متهمان بازداشتگاه مذکور، مقام معظم رهبری دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک و برخورد دقیق و قانونی با عوامل تعرض به حقوق شهروندی را صادر و در این خصوص هیات ویژه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تحقیقاتی را آغاز می‌کند.
با پیشنهاد این هیات و گزارش هیات نظارت و بازرسی حقوق شهروندی قوه قضائیه و دستور مقامات عالی قضایی، پرونده‌ای در دادسرای نظامی تهران تشکیل می‌شود که آخرین نتایج رسیدگی به این پرونده پس از 4 ماه تحقیقات مداوم و پیگیر، به شرح ذیل به اطلاع مردم شریف ایران می‌رسد.
1- پس از ارجاع پرونده به شعبه اول بازپرسی دادسرای نظامی تهران، با همکاری ضابطین قضایی بررسی‌های جامعی در این ارتباط آغاز و بخش‌های مختلف بازداشتگاه کهریزک مورد بازدید و بازرسی دادستان نظامی تهران و قاضی پرونده قرار می‌گیرد. در ادامه با اخذ لیست کامل اسامی متهمان اعزامی به بازداشتگاه کهریزک در جریان حوادث بعد از انتخابات، تمامی آنان شناسایی و 98 نفر شکایت خود را به دادسرای نظامی تهران اعلام می‌کنند و مصدومان به پزشکی قانونی معرفی می‌شوند.
2- در روند رسیدگی به پرونده، با تدبیر دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی و پرداخت خسارت و دلجویی از شاکیان، در نهایت تعداد 51 نفر از آنان، رضایت خود را اعلام می‌نمایند.
3- به دلیل جان باختن 3 نفر از بازداشت‌شدگان، به نام‌های مرحوم محسن روح‌الامینی، مرحوم امیر جوادی‌فر و مرحوم محمد کامرانی و شکایت اولیاء دم، تحقیقات جامعی در این خصوص از متهمان، شهود و مطلعین صورت گرفت و از پزشکی قانونی خواسته شد که با توجه به معاینه اجساد، ضمن اخذ نظر هیات تخصصی پزشکی قانونی، نظر خود را درباره علت تامه فوت آنان اعلام نماید. پزشکی قانونی در نظریه خود ضمن رد فوت نامبردگان به لحاظ ابتلاء به بیماری مننژیت، با تایید وجود آثار متعدد ضرب و جرح بر روی اجساد، علت درگذشت متوفیان را مجموع صدمات وارده اعلام می‌نماید.
4- تحقیقات به عمل آمده نشان می‌دهد؛ بازداشتگاه کهریزک از شرایط نامناسبی به لحاظ زیستی، بهداشتی و تغذیه برخوردار بوده و شکات نیز بدون رسیدگی‌های لازم پزشکی در کنار برخی افراد سابقه‌دار و شرور نگهداری می‌شدند و به دلیل ظرفیت محدود بازداشتگاه، تعداد زیادی از دستگیرشدگان در فضایی محدود و وضعیتی سخت، ایام بازداشت خود را سپری کرده‌اند. در مجموع بازداشتگاه کهریزک فاقد استاندارهای لازم برای نگهداری متهمین بوده و برخوردهای ناهنجار و تنبیهات بدنی مامورین نیز این شرایط بد را تشدید کرده است.
5- پس از تحقیقات اولیه، عوامل دخیل در پرونده به عنوان متهم به دادسرای نظامی احضار و از آنان بازجویی به عمل آمده و تا پایان تحقیقات در مجموع 22 نفر از رده‌ها و قسمت‌های مختلف نیروی انتظامی و افراد مرتبط، به عنوان متهم تحت تعقیب قرار گرفته‌اند.
6- دادسرای نظامی تهران در نهایت پس از تحقیقات جامع، با توجه به اقاریر و اظهارات متهمان، گواهی شهود، مدارک و اسناد موجود، اظهارات شکات و مطلعین، معاینه محل وقوع جرم، استعلامات متعدد از مراجع ذی‌ربط، نظریات پزشکی قانونی در خصوص چگونگی و میزان جراحات و صدمات وارده به شاکیان و علل فوت متوفیان، مواجهه حضوری و سایر قرائن موجود، در مجموع 12 نفر از متهمان را مجرم شناخته و در خصوص آنان کیفرخواست صادر و نسبت به سایر متهمان حسب مورد، قرار منع پیگرد و موقوفی تعقیب صادر نموده است.
7- براساس مدارک و شواهد موجود و نظریات پزشکی قانونی، دادسرای نظامی تهران جان باختن مرحوم محسن روح‌الامینی، مرحوم امیر جوادی‌فر و مرحوم محمد کامرانی را به استناد بند «ب» ماده 206 «قانون مجازات اسلامی» از مصادیق قتل عمد تشخیص داده و در همین ارتباط از دادگاه نظامی برای 3 نفر از متهمان شاغل در بازداشتگاه کهریزک به اتهام مشارکت در ایراد ضرب و جرح منجر به قتل عمد سه نفر، درخواست مجازات نموده است.
8- سایر اتهامات منتسب به متهمانی که پرودنه آنان منتهی به صدور کیفرخواست در دادسرای نظامی شده، عبارت است از:
-آمریت و مشارکت در ایراد ضرب و جرح و اهانت به شکات.
-محروم کردن بازداشت‌شدگان از حقوق مقرر در قانون اساسی و عدم رعایت حقوق شهروندی موضوع ماده واحده قانون احترام به آزادی‌های مشروع.
-بی‌مبالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی در ارتباط با امور خدمتی منجر به تلفات جانی و صدمات بدنی به دلیل عدم مدیریت و نظارت لازم بر بازداشتگاه.
-آمریت و مشارکت در گزارش خلاف واقع در خصوص علت و نحوه در گذشت سه تن از متهمان بازداشتی در کهریزک.
لازم به ذکر است که سازمان قضایی نیروهای مسلح مطابق با مقررات قانونی، پس از صدور حکم قطعی، اسامی متهمان را اعلام خواهد کرد.
در پایان لازم است از مقامات عالی‌رتبه نظام، هیات سه نفر قوه قضائیه، هیات ویژه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، اعضای کمیته ویژه مجلس شورای اسلامی، اصحاب رسانه و مردم صبور و شریف ایران و تمامی کسانی که با رهنمودها و همکاری‌های خود دادسرای نظامی تهران را در رسیدگی به این پرونده یاری نمودند، تشکر نماییم. امید است که این همکاری‌ها تا پایان رسیدگی به این پرونده ادامه داشته باشد.
اطلاعات تکمیلی در خصوص نحوه برگزاری و زمان تشکیل اولین جلسه دادگاه متهمان پرونده، متعاقبا اعلام خواهد شد.

نتيجه تحريم نوكيا توسط جنبش سبز : کاهش ۶۵ درصدی ارزش واردات از فنلاند

در سال ۸۷ ارزش مجموع واردات از این کشور ۱۸۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار بوده، اما از ابتدای امسال تاکنون، تمام حجم واردات تنها ۶۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار بوده است. این یعنی بیش از ۱۲۰ میلیون دلار کاهش واردات از این کشور.

به تابستان برگردیم، در میان امواج پیاپی اخبار جدید، یک خبر مربوط به بازار تلفن همراه می بود. تیرماه این تیتر مورد توجه قرار گرفت:«واکنش بازار به اخبار سیاست: فروش نوکیا نصف شد» در بدو انتشار خبر، نقدهای زیادی مطرح شد و جامعه فارسی زبان با دیده شک به آن نگاه می کند. روزنامه اعتماد ملی در گزارش خود علت این امر را انتشار اخبار فروش دستگاه های خاصی به ایران عنوان کرد. در عین حال وجهه خاص واردکننده اصلی نوکیا به ایران نیز موجب قوت گرفتن این گمانه زنی شد.
حالا در آستانه زمستان هستیم، تنها یک فصل دیگر تا پایان سال باقی مانده است. نگاهی به مجموعه حجم واردات از فنلاند، زادگاه نوکیا نکاتی جالبی به همراه دارد.  در سال ۸۷ ارزش مجموع واردات از این کشور ۱۸۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار بوده، اما از ابتدای امسال تاکنون، تمام حجم واردات تنها ۶۴ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار بوده است. این یعنی بیش از ۱۲۰ میلیون دلار کاهش واردات از این کشور.

آقای نوکیا فقط در زمینه واردات و تجارت فعالیت نمی کند،  ابریشمچی در امور خیریه هم فعالیت هایی داشته است. از آن جمله می توان به پذیرایی از مهمانان در تمام طول سال در ویلاها و مهمانسراها در شمال و مشهد، اشاره کرد. همان چیزی که یکبار مورد نقد و حمله شدید روزنامه کیهان نسبت به او شد.

بدون شک اگر نقش شرکت نوکیا را از اقتصاد فنلاند حذف کنید، چیز زیادی از آن نخواهد ماند. نوکیا، فنلاند، واردات، ایران  که کنار هم بنشینند یک نام فامیل را کم دارند، «ابریشمچی» و در راس آن «احمد ابریشمچی» شرکت ایراتل و از اولین واردکنندگان تلفن همراه به ایران. کسی که بعدها به سمت واردات سایر اقلام مرتبط با صنعت مخابرات روی آورد و البته موسس و گرداننده اصلی خیریه امام هشتم(ع) نیز به شمار می رود.
شخصی که در برخی از مطبوعات از او با عنوان «الف.الف» یاد می شود و البته بعضا حاشیه های سیاسی و امنیتی نیز داشته است. البته او هرگز در صدد رد یا تایید این حاشیه ها برنیامده است.

واضح است که حجم عمده واردات ایران از فنلاند که قلاب یا نخ ماهیگیری نیست! دو قلم کالای صدر نشین (از نظر ارزش)وارد شده از فنلاند در سال ۸۸ عبارت است از: «سایردستگاههابرای سیستم های کاریر یا عددی باسیم بجز کارت مودم داخلی» و «دستگاههای گیرنده ، فرستنده تلفن همرا ه به ا ستثای (۱+۱+۱)BTS»
در سال ۸۷ نیز دو قلم کالای صدر نشین عبارت است از: «دستگاههای گیرنده ، فرستنده تلفن همرا ه به ا ستثای (۱+۱+۱)BTS» و «دیسک برا ی سیستم های قرا ئت لیزری برای پدیده پخش غیرا ز صدا یا تصویر»کاهش ارزش واردات از کشور فنلاند که اصلی ترین صادراتش به ایران چنانکه پیش از این نیز آمد اقلام مورد استفاده در صنعت مخابرات است به خوبی نشان میدهد که حجم مبادلات تجاری دو کشور در سال ۸۸ نسبت به سال ۸۷ کاهش چشم گیری داشته است.
الف.الف کیست؟
احمد ابریشم چی ، متولد سال ۱۳۱۷ قم از کسانی است که در واردات تلفن همراه و وسایل جانبی و دستگاه های مخابراتی یکی از چهره های شاخص در ایران به شمار می رود. همه نام او را در کنار ایراتل، نوکیا میشناسند.
آقای نوکیا فقط در زمینه واردات و تجارت فعالیت نمی کند،  ابریشمچی در امور خیریه هم فعالیت هایی داشته است. از آن جمله می توان به پذیرایی از مهمانان در تمام طول سال در ویلاها و مهمانسراها در شمال و مشهد، اشاره کرد. همان چیزی که یکبار مورد نقد و حمله شدید روزنامه کیهان نسبت به او شد.
در هفته اول اسفندماه سال ۸۵، و در جریان فرار شهرام جزایری، حسین شریعتمداری در یادداشتی به بررسی احتمال دست داشتن برخی از افراد در فرار شهرام جزایری می‌پردازد که به دلایلی از سوی برخی از افراد حمایت می‌شدند. در این یادداشت نامی از این افراد برده نمی‌شود و تنها به اشارتی از محل‌ها و مکان‌ها اکتفا می‌شود. ماجرای جزایری و حامیان او مسکوت می‌ماند تا فروردین همین امسال.
در ۲۲ فروردین سال ۸۸ حسین شریعتمداری در شماره ۱۹۳۳۲ در ستون «یادداشت روز» سرمقاله‌ای به امضای خود تحت عنوان «آنجا چه خبر است؟» نگاشت که تامل برانگیز بود و به موارد مورد ابهام در پرونده جزایری اشاره داشت. نامبرده در بندهفتم این یادداشت نوشته: کاش برخی از مسئولان محترم دستگاه قضایی به جای آنکه گذران اوقات فراغت خود – که متاسفانه خیلی هم زیاد هست! – به نقاط خوش آب و هوای کشور رفته و در خانه‌های اشرافی کلان سرمایه‌داران جا خوش کنند، بخشی از وقت خود – بخوانید وقت متعلق به ملت- را نیز صرف رسیدگی به امور قضایی بر زمین مانده مردم و بررسی هویت برخی از مدیران این دستگاه می‌کردند ـ البته به عنوان وظیفه خویش نه منت به مردم.
مثلا چرا تعطیلات نوروزی را در باغ رویایی! و چند ده هکتاری آقای «الف» – در منطقه خوش آب و هوای شمال سپری کرده و در ویلاهای آنچنانی و اشرافی این کلان سرمایه‌دار لم داده‌اند؟ که خدای نخواسته مجبور باشند بهای این «لم دادن»‌ها را از کیسه ملت هزینه کنند؟!
با توجه به اینکه این مدیر در یکی از شهرهای شمالی کشور، املاک زیادی دارد، برخی از منابع معتقد بودند احتمالا منظور شریعتمداری از «الف.الف» همان مدیر شرکت ایراتل است.آیا این گمانه درست است؟ احمد ابریشمچی بنیانگذار یک صندوق قرض الحسنه نیز به حساب می آید.
البته همه اینها یک طرف، وجهه ابریشمچی در واردات تلفن همراه به کشور طرف دیگر. شاید تمام این موقعیت از همان وجهه ابریشمچی به عنوان تاجری موفق در واردات تلفن همراه برآمده باشد.

نوکیا در ایران
یک دهه بعد از ظهور تلفن همراه در جهان در سال ۱۳۶۷ وزارت پست و تلگراف سابق اقدام به طراحی تلفن سیار کرد و با یک تجدید نظر در این طرح در سال ۱۳۷۲ تجهیزات آن خریداری شد و در مرداد ماه ۱۳۷۳ فاز اول این طرح به ظرفیت صد هزار شماره ایجاد شد.
طی سال‌‏های ۱۳۷۳ تا اوایل ۱۳۷۴ تعداد متقاضیان تلفن همراه بیشتراز ۱۵۰۰ نفر نبود. اما از همان ابتدا، نام نوکیا با تلفن همراه در ایران پیوند خورده بود چراکه اولین گوشی‌ها در ایران نوکیا بود و همچنان، نوکیا بیشترین سهم را در گوشی‌های بازار ایران دارد.
نوکیا، یکی از بزرگ‌ترین تولید‌کنندگان تلفن همراه در جهان است که در سال ۱۸۶۵ میلادی در جنوب غربی فنلاند کار خود را با تولید کاغذ آغاز کرد و در سال‌های بعد با تولید لاستیک و کفش، قطعات صنعتی، کت‌های بارانی و کابل‌های مخابراتی ادامه داد.
تا در سال ۱۹۸۲ و با صنعتی شدن این شرکت و قرار گرفتن آن در خط تولید ارتباطات راه دور telecommunications موفق شد، اولین تلفن همراه خود را با وزنی حدود ۸/۹ کیلوگرم با قابلیت استفاده در اتومبیل طراحی و روانه بازار کند تا نام نوکیا را در این صنعت جهانی کند.
در حال حاضر نیز نوکیا با بیش از ۲۶ سال سابقه در تولید تلفن همراه عنوان پر فروش‌ترین برند را در جهان به خود اختصاص داده و طبق آخرین آمار به دست آمده در تاریخ ۲۰ مه ۲۰۰۸، این شرکت حدود ۵۰ درصد از سهم شاخص جهان، ۵۵ درصد از سهم شاخص آسیا و ۳۸ درصد از سهم شاخص ایران را در اختیار داشته و صدر‌نشین جدول پرفروش‌ترین برند تلفن همراه جهان در سال ۲۰۰۷ و چهار ماهه نخست سال ۲۰۰۸ شناخته شده است.

شایعه فروش ابزار خاص به ایران
اواخر بهار امسال که ناآرامی ها در کشور به اوج خود رسیده بود، خبری مبنی بر اعتراف نوکیا به فروش برخی از سیستم های مخابراتی به ایران منتشر شد.  به نقل از برخی خبرگزاریها شرکت مخابراتی نوکیا-زیمنس (NSN) فروش تجهیزات شنود مکالمات تلفن همراه به ایران را تایید کرد، سخنگوی این شرکت گفت: «بخشIntelligent Solutions که تا ماه مارس سال جاری بخشی از شرکت نوکیا- زیمنس بود، نسخه محدود شده محصولی با نام Monitoring Centre را در نیمه دوم سال ۲۰۰۸ به ایران فروخته است.»
بن روم توضیح داد: «امکانات محصول مذکور به کاربران آن اجازه می‌دهد روی‌ایمیل، تماس‌های تلفنی، پیام‌های متنی، پیام‌های ارسال شده توسط ابزارهایی مانند یاهو مسنجر و شبکه‌های اجتماعی مانند فیس بوک «شنود قانونی» داشته باشند.» همین اظهارنظر کافی بود تا در کنار خبر افشای تولید‌کننده فناوری ایجاد پارازیت در امواج شبکه‌های ماهواره‌ای، نسبت به تولید‌کننده اینگونه فناوری‌ها که آنها را به صورت مخفیانه به ایران فزروخته بودند واکنش نشان داده شود. هنوز مردم ایران که اکثرشان مکالمات خود را با گوشی‌های نوکیا انجام می‌دادند در بهت بودند و این خبر را کاملا باور نکرده بودند.
بعد از اینکه سخنگوی شرکت فنلاندی – آلمانی «نوکیا زیمنس» فروش تجهیزات پیشرفته شنود تلفن را به ایران در سال ۲۰۰۸ تایید کرد، چارلز شامر سناتور دموکرات مجلس سنای آمریکا به همراه سناتور جمهوریخواه لیندسی گراهام در پی ارائه طرحی برای تصویب در سنا برآمدند که به موجب آن شرکت‌هایی که به دولت ایران ابزار پیشرفته شنود مکالمات تلفنی و کنترل فضای وب را فروخته‌اند در آمریکا مورد تحریم قرار بگیرند.
این دو مدعی شدند دلیل ارائه این طرح خود را متوقف کردن گردش آزاد جریان اطلاع رسانی از سوی دولت ایران در پی اعتراضات مردمی به نتایج اعلام شده پس از انتخابات ریاست‌جمهوری می‌دانند. روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال در آخرین هفته خردادماه با چاپ گزارشی نوشته بود که دولت ایران تجهیزات پیشرفته‌ای برای شنود مکالمات تلفنی و کنترل ارتباطات اینترنتی شهروندان خود از شرکت سازنده تجهیزات ارتباطی فنلاندی – آلمانی «نوکیا زیمنس» خریداری کرده است.
روزنامه گاردین نیز در تابستان امسال، مدعی شد که استقبال از مطرح ترین برند گوشی تلفن همراه در ایران یعنی نوکیا به طرز چشم گیری کاهش یافته است.

نوکیاهای ایرانی
چه کسانی نوکیا را به ایران آوردند. نوکیا تنها تولید کننده گوشی است که در ایران دفتر دارد. نه‌تنها گوشی، بلکه سایر تجهیزات مخابراتی نوکیا که بیشتر در زیرساخت‌ها مورد استفاده است در ایران مورد استفاده قرار می‌گیرند. یکی از نام‌هایی که با نوکیا در ایران پیوند خورده است، «ایراتل» است.
در روزهای اخیر، همزمان با جدی شدن بحث گوشی‌های ساخت نوکیا، گمانه‌زنی‌ها برسر اینکه ارتباط نوکیا با ایران از چه طریقی است نیز قوت گرفته است. از طرف دیگر، استفاده از شنودهای پیشرفته و امکانات امنیتی جدید در داخل شرکت ایراتل، دستاویزی برای کسانی شده است که واردکننده این دستگاه‌ها چه کسی است؟
 از طرفی بعد از اینکه تعرفه‌های واردات گوشی‌های تلفن همراه تغییر کرد، طی سال‌های گذشته، ایراتل به جای واردات گوشی‌های تلفن همراه و خدمات تعمیرات آن، بیشتر به سمت نصب آنتن‌ها و تجهیزات مخابراتی رفته است. این شرکت از اولین شرکت‌هایی بود که اقدام به واردات گوشی تلفن همراه و خدمات پس از فروش در ایران کرد اما علاوه بر این، نام مدیر شرکت بعضا در مباحث سیاسی دیده می‌شود.
ابریشمچی در خیرات، ابریشمچی در قرض الحسنه، ابریشمچی در پذیرایی از میهمانان در املاک وسیع و… ابریشمچی همه جا هست، اما این همه جا بیشک ارتباط قویی با ابریشمچی و نوکیا دارد.
 
 —————–
این گزارش در روزنامه پول به چاپ رسید.



وبلاگ اميرهادي انوري

خاتمی: اکثر مردم ناراضی هستند


هم ميهن : رئیس‌جمهوری پیشین ایران با تاکید بر اینکه به دلیل در پیش گرفتن روش‌های غلط برای اقناع و پاسخگویی مردم، اکنون نارضایتی در متن جامعه وجود دارد هشدار داد که هزینه‌دار کردن اعتراض و انتقاد یعنی زمینه‌سازی برای یک ناامنی درازمدت در جامعه و در نتیجه تضعیف نظام.
سیدمحمد خاتمی در جمع اعضای هیات علمی دانشگاه‌های بوعلی سینا و علوم پزشکی همدان با ابراز خوشحالی از حضور در این جمع، ازدانشگاهیان واهالی همدانی به عنوان مردمانی بزرگ، سرافراز و پرافتخار یادکرد.
وی افزود: «همدان یکی از کانون‌های درخشان فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی بوده و قبل و درجریان و بعد از انقلاب حضورو شایستگی پربار خود را در همه عرصه‌ها نشان داده است.»
رئیس‌دولت اصلاحات با اشاره به فرارسیدن ماه محرم اظهار داشت:«جایگاه محرم در جان، روح و تاریخ ما بی‌همتاست و محرم است که توانسته است مسلمانان و بخصوص ایرانیان را در جستجوی هدف آفرینش وبعثت پیامبران که استقرار نظمی مبتنی بر عدالت و قسط و با محوریت انسان آگاه و مختار و آزاد است پویا نگه دارد و امید را در دل‌ها زنده كند.»
رئیس بنیاد باران تصریح کرد:«با وجود همه مشکلاتی که در طول تاریخ به خصوص برای مردم ما و بسیاری از مردم جهان اسلامی با وجود حکومت‌های جبار و منحرف و بداخلاق و ضد مردمی پیش آمده، محرم روح نشاط و امیدواری را در دل مردم و ملت‌ها و بخصوص ملت ایران زنده نگه داشته است.»
به گزارش روابط عمومی دفتر خاتمی؛ وی یادآور شد:« واقعا هیچ عاملی به اندازه عاشورا و امام حسین(ع) در تحول و پویایی تاریخی ملت ما اثر نداشته است و بطور محسوس انقلاب اسلامی مدد گرفته ازارزش‌های عاشورا وگیرنده پیام آموزش و رهنمود اباعبدالله (ع) بوده است.»
وی ادامه داد:«یکی از عوامل موفقیت در دوران دفاع مقدس و آن همه فداکاری مردم هم عشق به عاشورا بود چرا که درس گرفتن از امام حسین (ع) برای ملت ما کاملا محسوس و ملموس است.»
رئیس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدنها با بیان اینکه«عشق به اهل بیت و بخصوص ابا عبدالله در هر ایرانی وجود دارد»، اظهار داشت:«این عشق ممکن است در افرادی وجود داشته باشد که حتی اعتقادات قوی نداشته باشد یا حتی مسلمان نباشد، ولی در ا مساله عشق به حسین(ع) همه مشترک هستند که این خود بحث‌های جامعه‌شناختی و روانشناسی اجتماعی بسیار دقیق و همه‌جانبه‌ای را می‌طلبد.»
وی تاکید کرد:«اگر عاشورا و خاطره آن و یاد امام حسین(ع) نبود، شاید ملت ما در مقابل طوفان‌ها، تنگناها و تندبادهای سهمگین خیلی زود از بین می‌رفت و از عرصه تاریخ مانند بسیاری از ملت‌ها و تمدن‌ها که حذف شدند، حذف می‌شد.»
رئیس بنیاد باران افزود:«روحیه ایرانی که روحیه‌ای خداجو،خداپرست، صاحب فرهنگ عظیم و عمیق و با سابقه تاریخی است با اسلام بارورتر و با گرایش به اهل بیت جلایی خاصی پیدا کرد و توانست تمدن و فرهنگ خود را علی‌رغم فشارها و حکومت‌های جبار و ظالمی که متاسفانه بسیاری از آن‌ها به نام دین حکومت می کردند، زنده نگه دارد.»
خاتمی در بخش دیگری از سخنانش به روز وحدت حوزه و دانشگاه اشاره کرد و گفت:«همه شما دانشگاهی هستید و به مناسبت شهادت یکی از چهره های برجسته حوزه و دانشگاه مرحوم آیت‌الله مفتح که از علاقه‌مندان به امام و نیزمتفکری بزرگ و مبارزی روشن‌بین بود روز وحدت حوزه و دانشگاه نام گذاری شد ؛مطمئنا اگر امروز آن عزیز در قید حیات بود بیشتر در جریان روشن‌بینی حضور داشت.»
وی ادامه داد:« امام هم نماینده جریان روشن‌بینی بود و امروز اگر مفتح بود تلاشش در جهت تقویت این جریان و تفکر بود اما دشمنان این اسوه‌ها را خیلی زود هدف قرار دادند و این عزیزان را از ما گرفتند.»
رئیس‌جمهور سابق کشورمان با اشاره به نامگذاری روز شهات شهید دکتر آیت‌الله مفتح به نام وحدت حوزه و دانشگاه، تصریح کرد:«وحدت این نیست که حوزه به جای دانشگاه بیاید و حوزه دانشگاه بشود.»
وی تاکید کرد:«آن اندیشه‌هایی که معتقد است 90 درصد دانشجویان ما منحرفند نمی‌تواند مدعی این باشد که می‌تواند وحدت را در دانشگاه و حوزه تحقق بخشد یا آن تفکری که بکلی از اسلام و انقلاب بیگانه است از او این انتظار نیست بخواهد نزدیک حوزه بشود و با حوزه وحدت پیدا کند.»
رئیس بنیاد باران با بیان اینکه«مشکل ما بحران تفکر است»، اظهار داشت:«معتقدم در این صدو پنجاه سال اخیر در ورای مسائل سیاسی که وجود داشته بحران تفکر داریم؛یعنی آمدن ارزش‌ها و معیارها که در تمدن غرب بوده و به هر حال در اینجا آمده یک آشفتگی در ذهن ما ایجاد کرده است.»
وی افزود:« از یک طرف مسایل بسیار مهم و جذابی در تفکر جدید وجود داشته و از سوی دیگر سنت فکری و فرهنگی خودمان و بخصوص اسلام یک سرچشمه بزرگی بوده است که ارزش‌ها و مفاهیم ارزنده‌ای را به ما می‌داده است.»
خاتمی ادامه داد:« در این میان ما ایرانی‌ها به دنبال این بودیم وهستیم كه چگونه ارزش‌ها ومعیارهای اصلی را از عوارض و ظواهرجدا بکنیم و در عین حال بتوانیم آنچه بشر در اثر پیشرفت‌های فکری و اجتماعی و تاریخی به دست آورده است را با بدست آوریم.»
وی به طرح مسئله مردم‌سالاری اشاره کرد و گفت:«این مساله مهمی است و نمی‌شود بگوییم دین اصلا کاری به مردم ندارد و چون وجدان بشر به دلیل تحولی که در آن ایجاد شده، دموکراسی را به عنوان مطلوب‌ترین و کم‌هزینه ترین شیوه برای اداره جوامع پذیرفته است.طبعا مردم مسلمان هم نمی توانند خود را از این دست آورد بزرگ بشری جدا كنند.»
رئیس موسسه بین‌المللی گفتگوی فرهنگ‌ها و تمدنها یادآور شد:«در شرق و غرب بشر از حکومت‌های مستبد و دیکتاتور رنج برده، و از این تجربه به این نتیجه رسیده که راه و رسم مساله این است به نحوی از انحا، حکومت بر آمده از متن وجدان آگاه مردم باشد و نیز این حکومت تحت نظارت و کنترل مردم باشد و ارباب واقعی مردم باشند.»
خاتمی افزود:«ما اسلام واقعی را در بینش و روش امام می‌بینیم که "جمهوری اسلامی" را مطرح می‌کند یعنی دموکراسی را پذیرفته است اما به نقص‌هائی که دموکراسی دارد و جامعه‌شناسان و فیلسوفان غرب هم آن‌ها را مطرح کرده‌اند یعنی فقدان عنصر معنوی و الهی در درون جوامع، توجه کرده و جمهوری اسلامی یعنی آن ارزشها هم به دموکراسی اضافه شود.»
وی تاکید کرد:«جمهوری اسلامی یعنی مردم ارباب باشند، کرامت و حقوق داشته باشند، آزاد باشند در عین حال مردم مسلمان و متدینی هستند که ارزشهای الهی بر آن‌ها حاکم است، منظورم ظواهر نیست؛ظواهر مهم است ولی روح حقیقی الهی و معنوی و عرفانی برجامعه حاکم باشد که امام و انقلاب ما این را عرضه کردند.»
رئیس‌جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:«وقتی با اهانت به عكس حضرت امام،جان مردم و ما آتش می‌گیرد، به دلیل این است که آن امام، واقعا نماینده تفکر اسلامی است که انسان‌های این مرز و بوم به آن دلبسته‌اند برای این است كه امام خمینی مظهرآزادگی و آزادی ملت ایران است؛ کدام کلام بالاتر از این برای مردم‌سالاری است که میزان رای مردم است؟»
خاتمی ادامه داد:«امام خمینی که شوخی نکرده‌اند!میزان رای مردم است یعنی چی؟اگر کسانی در جامعه بیایند بگویند ما روش‌هایی که داریم حداقلش این است که این میزان رای مردم است این خط امام و راه امام است و باید مورد احترام قرار بگیرد نه اینکه با همه تهمت‌ها، فشارها، زجرها و کوبیدن‌ها او را بخواهند از نظام جدا کنند.»
وی تاکید کرد:«معنی این رفتارها و روش‌ها این است که نظام اسلامی برای رای مردم احترامی قائل نیست، این افرادی که چنین رفتارها انجام می‌دهند نباید بگویند که در خط امام و راه امام و انقلاب هستند.»
رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:«اخلاق معیار بزرگ دینی است. سیاستی که در اسلام مورد قبول است سیاست اخلاقی است، اگر بنا شد ما هم تحت عنوان دین، بدترین بداخلاقی‌ها را بکنیم و شیوه‌های ماکیاولیستی پیاده بکنیم نمی‌توانیم ادعا بکنیم که ما طرفدار دین هستیم!»
خاتمی افزود:«یکی از مسائلی که نمادی از وحدت حوزه و دانشگاه است، همکاری این دو نهاد برای برون‌رفت از این بحران تفکر و تثبیت تفکری است که هم نیازهای انسان امروز را جواب دهد و در عین حال جانمایه‌های اصلی دین و فرهنگ غنی ما را دریافت کند.»
وی با اشاره به حوادث بعد از انتخابات اظهار داشت:« در این حوادث مسائل تلخ فراوانی پیش آمد که من فقط مساله‌ای کوچک را مطرح می کنم.اینکه گفته شود آنچه پیش آمده مورد قبول اکثریت مردم است پوشاندن مساله است.»
رئیس‌دولت اصلاحات تاکید کرد:«اگر آمارگیری کنیم می‌بینیم که اکثریت مردم از نحوه اداره جامعه راضی نیستند و نارضایتی در متن جامعه وجود دارد.»
وی هشدار داد:«اگر برای این که امنیت کشور حفظ شود این امر را بپوشانیم همانند زمانی است که وقتی سرمان درد می‌کند با مصرف مسکن آن درد را به صورت موقتی ساکت کنیم و به دنبال علت درد نباشیم.»
خاتمی افزود:«درد نعمت بزرگ الهی است،خداوند طوری بدن انسان را آفریده که وقتی اختلالی در عملکرد آن ایجاد می‌شود با درد اعلام می‌کند که مشکل دارد و این درد هشدار دهنده است، پوشاندن درد وقتی که منشا آن وجود دارد باعث از بین رفتن کل بدن خواهد شد.»
سیدمحمد خاتمی تاکید کرد:«اگر واقعا مساله‌ای در جامعه وجود دارد با پوشاندن آن، تبلیغات و هیاهو از بین نمی‌رود.آیا این مساله نیست که اکثریت نخبگان ما امروز ناراضی هستند و باید به حرف آن‌ها گوش داد؟ ما که می‌گوییم به حرف اینها گوش دهید علاقه‌مند به نظام هستیم.»
وی همچنین گفت:«با فحاشی و ناسزا گفتن و هر تهمتی به کسانی‌که محبوب بخش‌های مهم جامعه هستند مشکل حل نمی شود، چرا که در پیش گرفتن این روش‌ها زمینه سازمنتقل کردن نارضایتی به اصل نظام و حکومت است.»
رئیس دولت اصلاحات به اصول قانون اساسی در رابطه با مردم و حقوق آن‌ها اشاره کرد و افزود:«همین قانون اساسی گفته است که باید مردم حرفشان را بزنند، صحبت کنند. اینکه بگوییم هر کس اعتراض دارد نسبتی به او بدهیم و فشار به او وارد کنیم، چهره‌های شناخته شده را تحت فشار قرار بدهیم و برایشان حکم های ناروا ببریم مشکل را حل نمی‌کند.»
وی تصریح کرد:«روشن است که نارضایتی و مشکل وجود دارد و نمی‌شود آن را انکار کرد بخصوص نارضایتی نخبگان بسیار خطرناک است؛نخبگان جنبه مرجعیت در جامعه دارند، نخبگان اکثریت نیستند ولی آنها هستند که مملکت را اداره می‌کنند. نخبگان تاثیر گذار در جامعه هستند.»
به عقیده خاتمی، برای ایجاد امنیت و تقویت جامعه باید به این حرف‌ها گوش داده شود و با روش‌های نادرست با این مسائل برخورد نشود.
رئیس دولت اصلاحات با طرح مجدد این سئوال که مگر اصلاحات چه می‌خواهد؟، اظهار داشت:«اصلاحات می‌گوید این انقلاب، قانون اساسی و معیارهای دینی و امام را قبول داریم و معتقدیم در بسیاری از موارد؛دراین معیارها انحراف به وجود آمده است و باید اصلاح شود.»
وی تاکید کرد:«دعوت کردن به اصلاح امور عین تقویت نظام است اینکه حالا بگوییم این دعوت کردن به اصلاح امور، انحراف، فتنه و براندازی است که مشکل حل نمی‌شود؛ نتیجه این است که خیرخواهان نظام محدود می‌شوند و کسانی میدان را بدست می‌گیرند که هیچ‌چیز را قبول ندارند.»
رئیس بنیاد باران تصریح کرد:«انتخابات باید به صورتی برگزار شود که در آن حرف و حدیث نباشد، اصلاحات بیش از برگزاری درست انتخابات و عمل به قانون اساسی چیز بیشتری نمی‌خواهد.»
وی افزود:«بالاخره بخش قابل توجهی از جامعه روی این موضوع حرف دارند و باید آن را شنید،باید آنها واقعا قانع شوند که واقعا انتخابات درست برگزار شده که البته قانع شدن هم با زندان افكندن و سرکوب کردن و محدود کردن حاصل نمی‌شود؛باید اعتراضات مردم و نخبگان جامعه را به رسمیت بشناسیم و به كمك یكدیگر مشكلات را حل كنیم.»
خاتمی با تاکید بر اینکه«انقلاب ما آمد تا ایران رادر تمام زمینه‌ها یک الگو کند»، گفت:« امروز باید ارزیابی کنیم و ببینیم که آیا واقعا به سوی الگو شدن حرکت می‌کنیم ؟وضع اقتصاد و عدالتمان بهتر شده است؟ حیثیتمان در عرصه بین‌الملل بهتر شده؟دروغ و تهمت و بدخلاقی بیشتر شده یا کمتر؟ ستم کمتر شده یا بیشتر؟»
وی یادآور شد:« یکی از مهم‌ترین مسائلی که ابا عبدالله به ما یاد داده‌اند این است که زیر بار ستم نرویم، این ستم هر کس که بکند بد است باید تذکر داد و گفت.»
رئیس‌جمهور سابق کشورمان تصریح کرد:«هزینه‌دار کردن اعتراض و انتقاد در جامعه یعنی زمینه‌سازی برای یک ناامنی درازمدت در جامعه و تضعیف نظام.»
رئیس بنیاد باران با اشاره به جلسات تبیین اصلاحات که سال گذشته او در این بنیاد برگزار کرد، گفت:«دوستان جزوه تبیین اصلاحات و توضیحات ما در آن چهار جلسه را بخوانند. مرزهای ما با آنهایی که ضد دینند،با متحجران، حتی با کسانی‌که می‌گویند دین نباید در حیات سیاسی دخالت کند،در دفاع از انسان، کرامت انسان و حقوق انسان و اخلاق و عدالت مشخص است؛دلبستگی به ایران و سرنوشت آن داریم و فکر نمی‌کنم با فشارها مشکل حل شود.
سیدمحمد خاتمی خاطر نشان کرد:«ممکن است دلسوزان و علاقه‌مندان به نظام و انقلاب محدود شوند و نتوانند کاری انجام دهند ولی این روش به نفع نظام و انقلاب نیست؛باید همان‌هایی که اعتراض دارند ولی به چارچوب‌ها معتقدند آنها به صحنه بیایند تا در غیبتشان کسانی که هیچ چیز را قبول ندارند میدان‌دار نشوند.»

ایجاد ناامنی اقتصادی، گام بعدی کودتا

سهرابستان : بحران اقتصادی در کشور که ناشی از مدیریت 4 ساله دولت دست نشانده رهبری و غارت منابع ملی توسط سپاه است، به مراحل خطرناکی نزدیک می شود. رئیس سازمان بازرسی کل کشور، روز ۲۲ آذر اعلام کرد که نزدیک به ده هزار شرکت و شخص، هرکدام بیش از یک میلیارد تومان ( ۱ میلیون دلار) از بانک‌های کشور وام گرفته‌اند (مجموعاً 10 میلیارد دلار) و قادر به بازپرداخت اقساط بدهی خود نیستند. دست کم ۱۰ میلیارد دلار بدهی غیرقابل وصول بانک‌ها، خطر ورشکستگی بانک‌ها را بسیار جدی نموده و حکایت از رکود شدید دارد.
در عین حال بخشنامه جدید بانک مرکزی نشانگر عمق فاجعه و دیدگاه "امنیتی – ولایتی" حکومت حتی در مسائل تخصصی بانکی و مالی است. این بخشنامه می گوید: «چنانچه شخص بدهکار و یا بستگان درجه اول او در هر یک از بانک‌ها و مؤسسات مالی و اعتباری ایرانی داخل و خارج از کشور دارای پس انداز و سپرده ارزی یا ریالی باشند، بانک‌ها و مؤسسات مالی طلبکار اجازه دارند تا بدون اطلاع آنها از حسابشان پول برداشت کرده و به حساب مطالبات خود بگذارد.»
این بخشنامه ناعادلانه و کودتا مآبانه در همین چند روز گذشته سبب شده که در دبی، بانکهای ایرانی شاهد فرار بی سابقه سپرده های مشتریان ایرانی اشان باشند. همه تجار ایرانی که از بخشنامه خبردار شده اند، بلادرنگ اقدام به انتقال پولهای خود از بانکهای ایرانی به سایر بانکها نموده اند. بازار صرافان دبی نیز خبر از حجم بسیار بالای خروج ارز از ایران می دهد، در حدی که بسیاری از متقاضیان خروج ارز از ایران توسط صرافی ها، باید چندین روز منتظر بمانند.
بر اساس ماده 412 قانون تجارت، بانکهای ملی و صادرات و تجارت بدلیل زیان بسیار بالا و عدم موازنه سرمایه و بدهی، ورشکسته محسوب می شوند و ادامه فعالیت آنها بجز غرق شدن بیشتر و گرفتار نمودن افزونتر سپرده گزاران و مشتریان بانک، حاصلی ندارد. حکومت بجای پذیرش ورشکستگی بانکها و اعلام عمومی آن، با صدور بخشنامه ای برای بانکها، از آنها خواسته است تا با شناسائی حسابهای بانکی اقوام و بستگان افراد بدهکار در بانکهای داخل و خارج از کشور، طلب خود را از حساب اقوام و آشنایان فرد بدهکار برداشت نمایند.
مردم عادی که حتی برای دریافت وام های ناچیز از بانکها هم شانسی ندارند، این ده هزار نفری که ده میلیارد دلار را برده اند و حاضر هم نیستند پس بدهند چه کسانی هستند و تحت کدام سفارش و توصیه وام بلاعوض گرفته اند؟ آیا تاوان این نورچشمی ها را باید مردم عادی و تجار و کسبه شرافتمند بدهند؟
مشکل بانکها با افراد عادی نیست، از مشتریان معمولی دو برابر وام بانکی وثیقه ملکی اخذ می نمایند، مشکل بانکها با این ده هزار نفری است که با توصیه های کتبی دفتر رهبری یا دفتر رئیس جمهوری و بدون طی تشریفات بانکی و بدون کوچکترین وثیقه ای وامهای کلان گرفته اند و بانکها هم جرأت پیگیری و مطالبه را ندارند.
حکومت هم با رعایت همه موازین شرعی و قانونی و انسانی، راه حل مشکل را یافته و از بانکها خواسته که این مطالبات را حداکثر طرف دو ماه، از حساب بستگان و آشنایان بدهکاران برداشت نمایند. سئوالی که پیش می آید این است که بانکها، مؤسساتی مالی هستند و نه نهادهای اطلاعاتی که بتوانند اقوام و آشنایان بدهکاران را شناسائی کنند، پس باید از کجا چنین اطلاعاتی را بدست بیاورند؟ حکومت برای رفع نگرانی بانکها به سازمان اطلاعات سپاه مأموریت داده تا لیست مربوط به حسابهای بانکی "چاق" را یافته و نوعی ارتباط فامیلی بین آنها و بدهکاران بانکی برقرار نموده و بانکها را در "لاغر" کردن حسابهای مذکور یاری دهد.
شما اگر پولدار هستید دقیقاً فکر کنید و ببینید در فامیل و اقوامتان "سردار" سپاهی ندارید؟ اگر احیاناً دارید و وی هم اخیراً ماشین و خانه و ویلای گران قیمت خریده، بدانید که جزو همین غارتگران بانکی است و منتظر برداشت بانک از حسابتان باشید. اگر هم پولدار هستید و کاملاً مطمئن هستید که در همه اقوام و فامیل هیچگونه سپاهی و سرداری ندارید، باز هم نگران نباشید، برادران اطلاعات سپاه خودشان برای حساب بانکی "چاق" شما یک فامیل "سردار بدهکار" پیدا خواهند کرد تا حسابتان را قدری تحت رژیم قرار دهند.

آرشیو

برچسب‌ها