بیش از پنج ماه از آغاز اعتراضات به نتایج اعلام شده ی انتخابات ریاست جمهوری می گذرد اما حوادث واقعه در پنج ماه گذشته تا كنون نشان داده است که جنبش اعتراضی سبز به سبب ریشه ها و زمینه هایش در بستر تحولات سیاسی-اجتماعی ایران امروز همچنان در جریان است و انگیزه های هواداران این جنبش کاستی نگرفته است.
راهپیمایی روز قدس و نیز تظاهرات سیزده آبان براي تمامیت خواهان حکومتی مجموعا حاوي اخبار بد و نگران کننده ای بود چرا که نشان از تثبیت و تداوم حرکتهای اعتراضی معارضان داشت بویژه از آنرو که قدرت مانور تبلیغاتی حاکمان را در مراسم و راهپیماییهای رسمی و حكومتي سلب می کرد. به عبارت دیگر من بعد قرار است در راهپیماییهای رسمی به جای آنکه سردمداران قدرت خود را به رخ مخالفان بکشند باید شاهد به چالش کشیده شدن اقتدار و مشروعیت خود در نمایش قدرت یک جنبش مسالمت آمیز اعتراضی باشند آن هم توسط کسانی که خود روزگاری از پایه ها و ارکان همین نظام بوده و برای تثبیت و تاسیس آن رنجها کشیده و مجاهدتها کرده اند.
تداوم این روند وضعیت دشواری را برای حکومت رقم زده است چرا که مناسبتها و راهپيمايي هاي رسمي از یک سو فرصتی به دست منتقدان و معترضان داده تا صدای اعتراض خود را به گوش زمامداران برسانند و بنابراین بحران مشروعیت سردمداران فعلی را بر ملا وآشکار کنند و از سوی دیگر نحوه ی برخورد نیروهای انتظامی و امنیتی و بویژه لباس شخصیها با حرکت مسالمت آمیز مردم خود به مساله و بحرانی جدید بدل شده و چهره ی خشونت و سرکوب را عریانتر از پیش افشا خواهد کرد و پس از هر يك از اين حوادث حكومت بايد با تبعات اقدامات سركوبگرانه و قانون شكنانۀ عمال خود در برابر افكار عمومي دست و پنجه نرم كند. بالطبع در عصر فناوریهای پیشرفته برخورد های خشن و سرکوبگرانه با اعتراضات مسالمت آمیز و مدنی از چشم ناظران در سرتاسر جهان پنهان نخواهد ماند، همچنانکه در اعتراضات و تجمعات و راهپيمايي هاي پس از انتخابات تیر اندازی به سوی افراد غيرمسلح و ضرب و شتم ناجوانمردانه ی دختران و پسران جوان ایرانی به سرعت از طریق امواج ماهواره به سرتاسر جهان مخابره شد ودر داخل كشور نيز بر صفحه ی تلفنهای همراه مردم ایران فاصله های مکانی را به تندی در نوردید و پرده از اراده ی سرکوبگرانه ی خودکامان برگرفت.
در واقع می توان گفت حکومت خودکامان در دور باطلی گرفتار آمده و سردمداران اين حكومت هرچه می کوشند با خشونت دامنه ی اعتراضات و تداوم جنبش را سد و مهار کنند انتشار اخبار و تصاویربه كارگيري خشونت نامشروع بیشتر و بیشتر به کاهش مشروعیت آن و در نتیجه افزایش انگیزه برای تداوم اعتراضات منجر می شود.علاوه بر این که كاربرد خشونت نامشروع سبب گسترش بي انگيزگي و ریزش در پایگاه اجتماعی حکومت و پيدايش تردید هاي جدي در ذهن بسیاری از سران و هواداران اقتدارگرایان در مجاز و مفید بودن توسل به اینگونه روشها می شود.
البته این واقعیت که جنبش اعتراضی در عرصه ی سیاسی و اجتماعی ایران تثبیت شده و در حال ریشه دوانیدن و عمق یافتن است همچنانكه اسباب نگرانی سردمداران را فراهم آورده همزمان از سوی آنان تکذیب هم می شود وبدينگونه ماشین تبلیغاتی حاکمان با به کارگیری تعابیر کلیشه ای تحقیر آمیز می کوشد بر نگرانی و عصبانیت فراگیر زمامداران سرپوش بگذارد. نمونه ی عینی اين موضوع اظهار نگرانی همراه با تهدیدات تو خالی سخنرانان جناح اقتدارگرا قریب یک ماه پیش از سیزدهم آبان بود که می کوشیدند مردم را از حضور در این مراسم و اعلام حضور اعتراض آمیز خود بر حذر دارند. اما این اظهارات تهدید آمیز بیش از آنکه به نفع اقتدارگرایان عمل كند به ضرر آنان تمام شد چرا که هم اذهان عمومی را متوجه اهمیت ماجرا كرد و هم نگرانی و عصبانیت سردمداران را از تداوم جنبش برملا ساخت.
اينك تقریبا دو هفته مانده به روز شانزدهم آذر باز هم جنگ تبلیغاتی رسانه ها در تریبونهای حکومتی برای پیشگیری از روز قدسی دیگرو سيزده آباني ديگر آغاز شده است. نمونۀ آن هم حضور دادستان كل كشور در برنامه گفتگوي ويژۀ خبري شبكۀ دو سيما در روزبيست و هفتم آبان است كه طي آن ضمن اعلام احكام كيفري صادره براي بازداشت شدگان حوادث اخير اظهار داشت كه مجازات كساني كه از اين به بعد دستگير شوند بسيار شديد خواهد بود و هيچ تخفيف و اغماضي نسبت به ايشان صورت نخواهد گرفت. در واقع دادستان كل كشور سعي داشت به طور تلويحي معارضان را از حضور در مراسم روز شانزدهم آذر بترساند. اما نکته ی قابل توجه ماجرا آنجاست که بوقهای تبلیغاتی اقتدارگرایان در حالی نسبت به حوادث روز شانزدهم آذر هشدار می دهند و خط و نشان ميكشند که همزمان توقف جنبش و پایان ظرفیتهای آن را اعلام می کنند و با انكار اخبار و تصاوير و گزارشهاي مستند تداوم جنبش و حضور گستردۀ منتقدان و معارضان را در مراسمي مثل روز قدس و سيزدهم آبان انكار ميكنند. معلوم نیست اگر ظرفیتهای جنبش اعتراضی تمام شده و معارضان همه بی انگیزه و متفرق شده اند چه اتفاق دیگری قرار است در شانزدهم آذرماه بیفتد که از سه هفته قبل ماشین تبلیغاتی خودکامگان سراسیمه به فضاسازی و غوغا روی آور شده است.
تنها وجهی که می توان در نظر گرفت این است که خود زمامداران نیز بر این واقفند که جنبش مسالمت آمیز معارضان و معترضان كاملا شکل گرفته و تثبیت شده و در حال عمق یافتن است و روز به روز انسجام و شفافیت و پختگی بیشتری می یابد و بنابراین آینده ی سختی برای خودکامگان بی توجه به رای مردم در پیش است. در واقع آنها به خوبی دریافته اند و آرام آرام این واقعیت تلخ را هضم کرده اند که جنبش اعتراضی نه تنها پایان نیافته بلکه هنوز در آغاز راه است و تازه پس از شانزده آذر، تاسوعا، عاشورا، اربعین و بیست و دوم بهمن و سپس مراسم چهارشنبه سوري نیز در راه است و نیز مناسبتهای مختلف سال هزار و سیصد و هشتاد و نه. در همۀ اين روزهايي كه در پيش است تجربۀ آينده نشان خواهد داد كه آيا ظرفيت هاي جنبش پايان يافته يانه و آيا تهديدهاي پيشاپيش سردمداران كوچك و بزرگ نظام معارضان را از ميدان به در خواهد كرد يا نه. پاسخ اين پرسش را فقط پس از فرا رسيدن روزها و مناسبتهاي ياد شده ميتوان دريافت وبس.
راهپیمایی روز قدس و نیز تظاهرات سیزده آبان براي تمامیت خواهان حکومتی مجموعا حاوي اخبار بد و نگران کننده ای بود چرا که نشان از تثبیت و تداوم حرکتهای اعتراضی معارضان داشت بویژه از آنرو که قدرت مانور تبلیغاتی حاکمان را در مراسم و راهپیماییهای رسمی و حكومتي سلب می کرد. به عبارت دیگر من بعد قرار است در راهپیماییهای رسمی به جای آنکه سردمداران قدرت خود را به رخ مخالفان بکشند باید شاهد به چالش کشیده شدن اقتدار و مشروعیت خود در نمایش قدرت یک جنبش مسالمت آمیز اعتراضی باشند آن هم توسط کسانی که خود روزگاری از پایه ها و ارکان همین نظام بوده و برای تثبیت و تاسیس آن رنجها کشیده و مجاهدتها کرده اند.
تداوم این روند وضعیت دشواری را برای حکومت رقم زده است چرا که مناسبتها و راهپيمايي هاي رسمي از یک سو فرصتی به دست منتقدان و معترضان داده تا صدای اعتراض خود را به گوش زمامداران برسانند و بنابراین بحران مشروعیت سردمداران فعلی را بر ملا وآشکار کنند و از سوی دیگر نحوه ی برخورد نیروهای انتظامی و امنیتی و بویژه لباس شخصیها با حرکت مسالمت آمیز مردم خود به مساله و بحرانی جدید بدل شده و چهره ی خشونت و سرکوب را عریانتر از پیش افشا خواهد کرد و پس از هر يك از اين حوادث حكومت بايد با تبعات اقدامات سركوبگرانه و قانون شكنانۀ عمال خود در برابر افكار عمومي دست و پنجه نرم كند. بالطبع در عصر فناوریهای پیشرفته برخورد های خشن و سرکوبگرانه با اعتراضات مسالمت آمیز و مدنی از چشم ناظران در سرتاسر جهان پنهان نخواهد ماند، همچنانکه در اعتراضات و تجمعات و راهپيمايي هاي پس از انتخابات تیر اندازی به سوی افراد غيرمسلح و ضرب و شتم ناجوانمردانه ی دختران و پسران جوان ایرانی به سرعت از طریق امواج ماهواره به سرتاسر جهان مخابره شد ودر داخل كشور نيز بر صفحه ی تلفنهای همراه مردم ایران فاصله های مکانی را به تندی در نوردید و پرده از اراده ی سرکوبگرانه ی خودکامان برگرفت.
در واقع می توان گفت حکومت خودکامان در دور باطلی گرفتار آمده و سردمداران اين حكومت هرچه می کوشند با خشونت دامنه ی اعتراضات و تداوم جنبش را سد و مهار کنند انتشار اخبار و تصاویربه كارگيري خشونت نامشروع بیشتر و بیشتر به کاهش مشروعیت آن و در نتیجه افزایش انگیزه برای تداوم اعتراضات منجر می شود.علاوه بر این که كاربرد خشونت نامشروع سبب گسترش بي انگيزگي و ریزش در پایگاه اجتماعی حکومت و پيدايش تردید هاي جدي در ذهن بسیاری از سران و هواداران اقتدارگرایان در مجاز و مفید بودن توسل به اینگونه روشها می شود.
البته این واقعیت که جنبش اعتراضی در عرصه ی سیاسی و اجتماعی ایران تثبیت شده و در حال ریشه دوانیدن و عمق یافتن است همچنانكه اسباب نگرانی سردمداران را فراهم آورده همزمان از سوی آنان تکذیب هم می شود وبدينگونه ماشین تبلیغاتی حاکمان با به کارگیری تعابیر کلیشه ای تحقیر آمیز می کوشد بر نگرانی و عصبانیت فراگیر زمامداران سرپوش بگذارد. نمونه ی عینی اين موضوع اظهار نگرانی همراه با تهدیدات تو خالی سخنرانان جناح اقتدارگرا قریب یک ماه پیش از سیزدهم آبان بود که می کوشیدند مردم را از حضور در این مراسم و اعلام حضور اعتراض آمیز خود بر حذر دارند. اما این اظهارات تهدید آمیز بیش از آنکه به نفع اقتدارگرایان عمل كند به ضرر آنان تمام شد چرا که هم اذهان عمومی را متوجه اهمیت ماجرا كرد و هم نگرانی و عصبانیت سردمداران را از تداوم جنبش برملا ساخت.
اينك تقریبا دو هفته مانده به روز شانزدهم آذر باز هم جنگ تبلیغاتی رسانه ها در تریبونهای حکومتی برای پیشگیری از روز قدسی دیگرو سيزده آباني ديگر آغاز شده است. نمونۀ آن هم حضور دادستان كل كشور در برنامه گفتگوي ويژۀ خبري شبكۀ دو سيما در روزبيست و هفتم آبان است كه طي آن ضمن اعلام احكام كيفري صادره براي بازداشت شدگان حوادث اخير اظهار داشت كه مجازات كساني كه از اين به بعد دستگير شوند بسيار شديد خواهد بود و هيچ تخفيف و اغماضي نسبت به ايشان صورت نخواهد گرفت. در واقع دادستان كل كشور سعي داشت به طور تلويحي معارضان را از حضور در مراسم روز شانزدهم آذر بترساند. اما نکته ی قابل توجه ماجرا آنجاست که بوقهای تبلیغاتی اقتدارگرایان در حالی نسبت به حوادث روز شانزدهم آذر هشدار می دهند و خط و نشان ميكشند که همزمان توقف جنبش و پایان ظرفیتهای آن را اعلام می کنند و با انكار اخبار و تصاوير و گزارشهاي مستند تداوم جنبش و حضور گستردۀ منتقدان و معارضان را در مراسمي مثل روز قدس و سيزدهم آبان انكار ميكنند. معلوم نیست اگر ظرفیتهای جنبش اعتراضی تمام شده و معارضان همه بی انگیزه و متفرق شده اند چه اتفاق دیگری قرار است در شانزدهم آذرماه بیفتد که از سه هفته قبل ماشین تبلیغاتی خودکامگان سراسیمه به فضاسازی و غوغا روی آور شده است.
تنها وجهی که می توان در نظر گرفت این است که خود زمامداران نیز بر این واقفند که جنبش مسالمت آمیز معارضان و معترضان كاملا شکل گرفته و تثبیت شده و در حال عمق یافتن است و روز به روز انسجام و شفافیت و پختگی بیشتری می یابد و بنابراین آینده ی سختی برای خودکامگان بی توجه به رای مردم در پیش است. در واقع آنها به خوبی دریافته اند و آرام آرام این واقعیت تلخ را هضم کرده اند که جنبش اعتراضی نه تنها پایان نیافته بلکه هنوز در آغاز راه است و تازه پس از شانزده آذر، تاسوعا، عاشورا، اربعین و بیست و دوم بهمن و سپس مراسم چهارشنبه سوري نیز در راه است و نیز مناسبتهای مختلف سال هزار و سیصد و هشتاد و نه. در همۀ اين روزهايي كه در پيش است تجربۀ آينده نشان خواهد داد كه آيا ظرفيت هاي جنبش پايان يافته يانه و آيا تهديدهاي پيشاپيش سردمداران كوچك و بزرگ نظام معارضان را از ميدان به در خواهد كرد يا نه. پاسخ اين پرسش را فقط پس از فرا رسيدن روزها و مناسبتهاي ياد شده ميتوان دريافت وبس.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
شما مي توانيد با انتقادات يا پيشنهادات خود ما را در انجام كاري كه مي كنيم يعني اطلاع رساني ياري نمائيد .
با تشكر - فرداي ايران