یکشنبه ۱ آذر ۱۳۸۸
افزایش شدید در تعداد کشورهای محکوم کننده تهران
عبدالکریم لاهیجی نایب رییس فدراسیون جوامع حقوق بشر درگفت وگویی تفصیلی با روز به ویژگی های قطعنامه اخیر کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی پرداخته است. به گفته این وکیل و فعال حقوق بشر تعداد کشورهایی که رای مثبت به این قطعنامه داده اند طی شش سال گذشته بی سابقه بوده است. این گفت وگو در پی می آید.
قعطنامه اخیر مجمع عمومی سازمان ملل درباره ایران چه ویژگی هایی دارد وتفاوت آن باسال های گذشته در چیست؟
این ششمین قطعنامه ای است که از طریق کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل صادر می شود. این اقدام در حالی صورت گرفت که تشریفات صدور چنین قطعنامه ای خیلی مشکل تراز گرفتن قطعنامه از شورای حقوق بشر سازمان ملل است. ما طی یک سال گذشته این مسیر را انتخاب کردیم، چرا که در کمیته سوم ومجمع عمومی همه کشورها حضور دارند. به علاوه آن دسته بندی های سیاسی که در شورای حقوق بشر وجود دارد -که مثلا کشورهای قاره های مختلف در شورا حضور داشته باشند - دراین کمیته وجود ندارد. متاسفانه شورای حقوق بشر مرکز همه گونه زدوبندها ومعاملات سیاسی وحتی می توانم بگویم اقتصادی است. ولی در مجمع عمومی و کمیته سوم این مجمع که از طریق آن قطعنامه به مجمع عمومی می رود همه کشورها عضو هستند. بنابراین قطعنامه های آن نمایانگر وضعیتی است که یک کشوری در مجمع عمومی سازمان ملل دارد. از نظر تعداد کشورهایی که به این قطعنامه رای دادند، قعطنامه اخیر ویژه به نظر می رسد.
برخی از کشورها اصولا مخالف طرح مساله حقوق بشر در مجمع عمومی هستند. چنین نگرشی چه آرایشی به رای های امسال به قطعنامه داده است؟
طی شش سال گذشته تقریبا یک سوم کشورهای عضو مخالف این بوده اند که ازطریق مجمع عمومی راجع به وضعیت حقوق بشر درکشوری اظهار نظر بشود. من وارد منفی ویا مثبت بودن مواردی که برای این عقیده آنها وجود دارد نمی شوم. اما به صورت کلی آنها می گویند که نهادحقوق بشر سازمان ملل، شورای حقوق بشر است و دلیلی ندارد که مجمع عمومی به موارد نقض حقوق بشر درکشوری توجه کند. بنابراین همواره حدود یک سوم کشورهای سازمان ملل به این قطعنامه ها رای ممتنع می دهند، یعنی، نه رای مثبت نه رای منفی. چرا که آنها اساسا با طرح مساله حقوق بشر درمجمع عمومی موافق نیستند. طی سالهای گذشته ما می دیدیم که تفاوت آرای مثبت و منفی در تصویب قطعنامه ها خیلی کم بود. طی دو سال گذشته، یک سال با یک رای بیشتر قطعنامه تصویب شد و درسال دیگر با سه رای بیشتر. اما امسال تعداد رای های موافق سی رای بیشتر است که نشان می دهد جمهوری اسلامی طی سال گذشته دچار انزوایی به مراتب بیش از سالهای گذشته شده است. به همین جهت دیدید که ۷۴ کشور به این قطعنامه رای مثبت دادند.
چقدر مساپل بعد از انتخابات درایران در این قطعنامه مورد توجه قرارگرفته است؟
بسیار زیاد. در واقع، ویژگی دوم این قطعنامه آن است که در آن، در ارتباط با فجایعی که پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران اتفاق افتاد اشاره های مفصلی شده است. در آن اشاره شده به اینکه اعتراضات مردم مسالمت آمیز بوده، و نیز موضوعاتی مانند شکنجه و محاکمه های غیرعلنی وصوری ونمایش های تلویزیونی به عنوان محاکمه مورد توجه قرار گرفته و حتی از مساله تجاوز نیز یاد شده است. اینها درقطعنامه های سالهای گذشته سابقه نداشته است. به دلیل اینکه چنین اعتراضات وبازتاب های آن وجود نداشته است.
آیا توقع شما به عنوان یکی از سازمان های پیگیری کننده وضعیت حقوق بشر در ایران با این قطعنامه برآورده شد؟
البته ما توقع داشتیم که در این قطعنامه به درخواستی که سازمان های حقوق بشری - از جمله فدراسیون بین المللی جامعه حقوق بشر - داشتند که آقای بان کی مون یک فرستاده مخصوص برای بررسی وضعیت حقوق بشر به ایران بفرستد توجه می شد. اما کشورهای تصویب کننده قطعنامه متاسفانه- شاید به خاطر شرایط خاص ایران به این موضوع توجهی نکردند. اگرچه به آقای بان کی مون ماموریت دادند که گزارشی در ارتباط با مساپلی مانند شکنجه، اعدام جوانان، بدررفتاری با زندانیان، وضعیت حقوق اقلیت های قومی و مذهبی، وضعیت مدافعان حقوق بشر و مواردی از این دست تهیه و در مجمع عمومی آینده اراپه کند.
مشکل نفرستادن گزارشگر ویژه حقوق بشر به ایران چیست؟ چه عواملی باعث می شود که چنین اقدامی صورت نگیرد؟
درسازمان ملل دونوع گزارشگر وجود دارد. یکی گزارشگران ویژه که شورای حقوق بشر سازمان ملل انتخاب می کند، و دیگر گزارشگران موضوعی. این گزارشگران خاص یک کشور نیستند. مثلا گزارشگر خاص شکنجه یا بازداشت های خودسرانه و حقوق کودک وغیره، به وضعیت همه کشورها رسیدگی می کنند. چه کشورهایی که وضعیت حقوق بشر در آنها کمابیش مناسب است و چه کشورهایی که وضعیت حقوق بشرشان حالت اضطراری دارد. شش سال است که گزارشگر ویژه از طریق کمیسیون حقوق بشر سابق و شورای حقوق بشر فعلی انتخاب نشده است. چهار سال است که جمهوری اسلامی با گزارشگران موضوعی همکاری نمی کند. این افراد به همه کشورها می روند. یکی از مساپلی که در قطعنامه اخیر مورد توجه قرارگرفته همین موضوع است که جمهوری اسلامی طی سالهای گذشته راه را بر ماموریت گزارشگران موضوعی هم بسته است. آنها نمی توانند بگویید که سازمان ملل نسبت ایران پیشداوری می کند چون در مورد کشورهای دیگر گزارشگر ویژه نیست اما در مورد ایران هست. این گزارشگران، گزارشگران موضوعی هستند که به مساپل حقوق بشر در همه کشورها وازجمله در ایران رسیدگی می کنند.
برای اینکه این مساله عدم حضور گزارشگر در ایران مرتفع بشود چه تدبیری اندیشیده شده؟
ما از کشورها خواستیم که از آقای بان کی مون بخواهند یک نماینده مخصوص را به ایران بفرستد. در قطعنامه یاد شده، موضوع گزارشگر مورد اشاره قرار نگرفته است. درکمیته سوم به بان کی مون ماموریت دوباره برای تهیه گزارش داده شده است. هیات نمایندگی ما یک هفته در نیویورک بود وجلساتی را با هیات نمایندگی و آقای بان کی مون داشت. رییس فدراسیون جهانی حقوق بشر و شیرین عبادی هم جزو هیات نمایندگی بودند و این امیدواری برای ما به وجود آمده - به خصوص پس از دیدار با آقای بان کی مون- که وی طی ماههای آینده به ایران برود. با توجه به اینکه قطعنامه تصویب شده در مجمع عمومی در ماه دسامبر مطرح خواهد شد و ما این امید را داریم و از الان تا آن زمان فعالیت های خود را بیشتر خواهیم کرد که آقای بان کی مون خودش به ایران برود.
خودشما ظاهرا پیگیر این مساله بوده اید به همراه خانم عبادی که آقای بان کی مون حتما به ایران سفر کنند. آیا این تقاضا اجابت خواهد شد؟
رییس فدراسیون، من و خانم عبادی به آقای بان کی مون نامه نوشتیم و از وی خواستیم که به ایران برود. ما گفتیم که ابعاد نقض حقوق بشر درایران بی سابقه است. الان دهها نفر را پشت درهای بسته محاکمه کرده اند وحتی حاضر نیستند هویت محکوم ها را اعلام کنند. هفته پیش اعلام شد که علیه ۸۶ نفر حکم صادر شده که ۵ نفر آنها به اعدام و ۸۱ یک نفر به حبس های تا ۱۵ سال محکوم شده اند. هنوز بسیاری از خانواده های زندانیان سیاسی نمی دانند چه کسانی محکوم ویا محاکمه شده اند. در چنین وضعیتی آقای بان کی مون نمی تواند ابعاد نقض حقوق بشر در ایران را از راه دور تشخیص دهد و گزارش خود را تنظیم کند. بنابراین ما این انتظار را داریم و این درخواست تکرار خواهد شد که بان کی مون به تهران برود واین موارد را از نزدیک پیگیری کند. اگر مقامات جمهوری اسلامی مانع چنین کاری شوند که دیگر معلوم می شود وضعیت حقوق بشر در ایران چگونه است. ولی اگر امکان تحقیق را به هیات وی بدهند، خانواده ها وخود زندانیان -اگر اجازه بازدید از زندان ها داده شود شمه ای از وضعیت وخیم حقوق بشر را بازگو خواهند کرد. این یکی از آثار میمون این قطعنامه است که امیدوارم طی هفته های آینده جامه عمل پوشانده شود.
تاثیرات سیاسی چنین قطعنامه ای چیست؟
مهمترین تاثیر سیاسی این قطعنامه ها این است که جامعه بین المللی نسبت به وضعیت حقوق بشر در یک کشور توجه می کند. اگر جامعه بین المللی وسازمان ملل به این موضوع بی توجهی کند دیگر نمی تواند مدعی جهان شمول بودن حقوق بشر شود. مساله دوم یک نوع ابراز همدردی با قربانیان نقض حقوق بشراست. سوم انزوای بیش از پیشی است که جمهوری اسلامی با آن روبروست. طی یک سال گذشته تعداد کشورهایی که به این قطعنامه رای داده اند نسبت به سالهای گذشته خیلی بیشتر شده است. اگر در سالهای گذشته تفاوت آرای مثبت ومنفی تا حدود سه رای بود الان به سی رای رسیده است. کشورهایی که در گذشته مخالف بودند، یا مثبت شده اند یا رای ممتنع می دهند. این نشان می دهد جامعه بین المللی به اتفاقات شش ماه گذشته نمی تواند بی تفاوت باشد.
الان از جهت نقض حقوق بشر ایران در ردیف چه کشورهایی است؟
تنهاکشوری که علیه آن قطعنامه صادر شد- غیراز ایران- برمه است. از سه کشور دردنیا به عنوان ناقض حقوق بشر که در لیست سیاه هستند (چرا که درهای خودشان را به کشورهای دیگر بسته اند) نام برده می شود. این کشورها ایران، برمه، کره شمالی هستند. البته بسیاری از کشورها هستند که که نقض حقوق بشر در آن کشورها قابل توجه است ولی از این مسیر درباره شان رسیدگی نمی شود. به دلیل اینکه روابط ومراودات با جامعه بین المللی را به صورتی حفظ کرده اند. ایران با توجه به اینکه به هیج صورت حاضر به همکاری با دنیا نیست بنابراین در موازنه قدرت وضعیتی ندارد که بتواند جامعه بین المللی را حتی به صورت نسبی در کنار خودش داشته باشد واین انزوا باعث شده که این قطعنامه با اکثریت بیشتری به تصویب برسد. طی هفته های آینده مسلما شورای امنیت موضوع محدودیت های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی را تشدید خواهد کرد. اینجاست که جمهوری اسلامی در مقابل جامعه بین المللی در وضعیت سخت تری قرار می گیرد و به عنوان یک کشور یاغی یا کشوری که با اصول وقواپد بین المللی سر سازگاری ندارد و حالت طغیان ویاغی گری دارد مطرح خواهد شد.
قعطنامه اخیر مجمع عمومی سازمان ملل درباره ایران چه ویژگی هایی دارد وتفاوت آن باسال های گذشته در چیست؟
این ششمین قطعنامه ای است که از طریق کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل صادر می شود. این اقدام در حالی صورت گرفت که تشریفات صدور چنین قطعنامه ای خیلی مشکل تراز گرفتن قطعنامه از شورای حقوق بشر سازمان ملل است. ما طی یک سال گذشته این مسیر را انتخاب کردیم، چرا که در کمیته سوم ومجمع عمومی همه کشورها حضور دارند. به علاوه آن دسته بندی های سیاسی که در شورای حقوق بشر وجود دارد -که مثلا کشورهای قاره های مختلف در شورا حضور داشته باشند - دراین کمیته وجود ندارد. متاسفانه شورای حقوق بشر مرکز همه گونه زدوبندها ومعاملات سیاسی وحتی می توانم بگویم اقتصادی است. ولی در مجمع عمومی و کمیته سوم این مجمع که از طریق آن قطعنامه به مجمع عمومی می رود همه کشورها عضو هستند. بنابراین قطعنامه های آن نمایانگر وضعیتی است که یک کشوری در مجمع عمومی سازمان ملل دارد. از نظر تعداد کشورهایی که به این قطعنامه رای دادند، قعطنامه اخیر ویژه به نظر می رسد.
برخی از کشورها اصولا مخالف طرح مساله حقوق بشر در مجمع عمومی هستند. چنین نگرشی چه آرایشی به رای های امسال به قطعنامه داده است؟
طی شش سال گذشته تقریبا یک سوم کشورهای عضو مخالف این بوده اند که ازطریق مجمع عمومی راجع به وضعیت حقوق بشر درکشوری اظهار نظر بشود. من وارد منفی ویا مثبت بودن مواردی که برای این عقیده آنها وجود دارد نمی شوم. اما به صورت کلی آنها می گویند که نهادحقوق بشر سازمان ملل، شورای حقوق بشر است و دلیلی ندارد که مجمع عمومی به موارد نقض حقوق بشر درکشوری توجه کند. بنابراین همواره حدود یک سوم کشورهای سازمان ملل به این قطعنامه ها رای ممتنع می دهند، یعنی، نه رای مثبت نه رای منفی. چرا که آنها اساسا با طرح مساله حقوق بشر درمجمع عمومی موافق نیستند. طی سالهای گذشته ما می دیدیم که تفاوت آرای مثبت و منفی در تصویب قطعنامه ها خیلی کم بود. طی دو سال گذشته، یک سال با یک رای بیشتر قطعنامه تصویب شد و درسال دیگر با سه رای بیشتر. اما امسال تعداد رای های موافق سی رای بیشتر است که نشان می دهد جمهوری اسلامی طی سال گذشته دچار انزوایی به مراتب بیش از سالهای گذشته شده است. به همین جهت دیدید که ۷۴ کشور به این قطعنامه رای مثبت دادند.
چقدر مساپل بعد از انتخابات درایران در این قطعنامه مورد توجه قرارگرفته است؟
بسیار زیاد. در واقع، ویژگی دوم این قطعنامه آن است که در آن، در ارتباط با فجایعی که پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران اتفاق افتاد اشاره های مفصلی شده است. در آن اشاره شده به اینکه اعتراضات مردم مسالمت آمیز بوده، و نیز موضوعاتی مانند شکنجه و محاکمه های غیرعلنی وصوری ونمایش های تلویزیونی به عنوان محاکمه مورد توجه قرار گرفته و حتی از مساله تجاوز نیز یاد شده است. اینها درقطعنامه های سالهای گذشته سابقه نداشته است. به دلیل اینکه چنین اعتراضات وبازتاب های آن وجود نداشته است.
آیا توقع شما به عنوان یکی از سازمان های پیگیری کننده وضعیت حقوق بشر در ایران با این قطعنامه برآورده شد؟
البته ما توقع داشتیم که در این قطعنامه به درخواستی که سازمان های حقوق بشری - از جمله فدراسیون بین المللی جامعه حقوق بشر - داشتند که آقای بان کی مون یک فرستاده مخصوص برای بررسی وضعیت حقوق بشر به ایران بفرستد توجه می شد. اما کشورهای تصویب کننده قطعنامه متاسفانه- شاید به خاطر شرایط خاص ایران به این موضوع توجهی نکردند. اگرچه به آقای بان کی مون ماموریت دادند که گزارشی در ارتباط با مساپلی مانند شکنجه، اعدام جوانان، بدررفتاری با زندانیان، وضعیت حقوق اقلیت های قومی و مذهبی، وضعیت مدافعان حقوق بشر و مواردی از این دست تهیه و در مجمع عمومی آینده اراپه کند.
مشکل نفرستادن گزارشگر ویژه حقوق بشر به ایران چیست؟ چه عواملی باعث می شود که چنین اقدامی صورت نگیرد؟
درسازمان ملل دونوع گزارشگر وجود دارد. یکی گزارشگران ویژه که شورای حقوق بشر سازمان ملل انتخاب می کند، و دیگر گزارشگران موضوعی. این گزارشگران خاص یک کشور نیستند. مثلا گزارشگر خاص شکنجه یا بازداشت های خودسرانه و حقوق کودک وغیره، به وضعیت همه کشورها رسیدگی می کنند. چه کشورهایی که وضعیت حقوق بشر در آنها کمابیش مناسب است و چه کشورهایی که وضعیت حقوق بشرشان حالت اضطراری دارد. شش سال است که گزارشگر ویژه از طریق کمیسیون حقوق بشر سابق و شورای حقوق بشر فعلی انتخاب نشده است. چهار سال است که جمهوری اسلامی با گزارشگران موضوعی همکاری نمی کند. این افراد به همه کشورها می روند. یکی از مساپلی که در قطعنامه اخیر مورد توجه قرارگرفته همین موضوع است که جمهوری اسلامی طی سالهای گذشته راه را بر ماموریت گزارشگران موضوعی هم بسته است. آنها نمی توانند بگویید که سازمان ملل نسبت ایران پیشداوری می کند چون در مورد کشورهای دیگر گزارشگر ویژه نیست اما در مورد ایران هست. این گزارشگران، گزارشگران موضوعی هستند که به مساپل حقوق بشر در همه کشورها وازجمله در ایران رسیدگی می کنند.
برای اینکه این مساله عدم حضور گزارشگر در ایران مرتفع بشود چه تدبیری اندیشیده شده؟
ما از کشورها خواستیم که از آقای بان کی مون بخواهند یک نماینده مخصوص را به ایران بفرستد. در قطعنامه یاد شده، موضوع گزارشگر مورد اشاره قرار نگرفته است. درکمیته سوم به بان کی مون ماموریت دوباره برای تهیه گزارش داده شده است. هیات نمایندگی ما یک هفته در نیویورک بود وجلساتی را با هیات نمایندگی و آقای بان کی مون داشت. رییس فدراسیون جهانی حقوق بشر و شیرین عبادی هم جزو هیات نمایندگی بودند و این امیدواری برای ما به وجود آمده - به خصوص پس از دیدار با آقای بان کی مون- که وی طی ماههای آینده به ایران برود. با توجه به اینکه قطعنامه تصویب شده در مجمع عمومی در ماه دسامبر مطرح خواهد شد و ما این امید را داریم و از الان تا آن زمان فعالیت های خود را بیشتر خواهیم کرد که آقای بان کی مون خودش به ایران برود.
خودشما ظاهرا پیگیر این مساله بوده اید به همراه خانم عبادی که آقای بان کی مون حتما به ایران سفر کنند. آیا این تقاضا اجابت خواهد شد؟
رییس فدراسیون، من و خانم عبادی به آقای بان کی مون نامه نوشتیم و از وی خواستیم که به ایران برود. ما گفتیم که ابعاد نقض حقوق بشر درایران بی سابقه است. الان دهها نفر را پشت درهای بسته محاکمه کرده اند وحتی حاضر نیستند هویت محکوم ها را اعلام کنند. هفته پیش اعلام شد که علیه ۸۶ نفر حکم صادر شده که ۵ نفر آنها به اعدام و ۸۱ یک نفر به حبس های تا ۱۵ سال محکوم شده اند. هنوز بسیاری از خانواده های زندانیان سیاسی نمی دانند چه کسانی محکوم ویا محاکمه شده اند. در چنین وضعیتی آقای بان کی مون نمی تواند ابعاد نقض حقوق بشر در ایران را از راه دور تشخیص دهد و گزارش خود را تنظیم کند. بنابراین ما این انتظار را داریم و این درخواست تکرار خواهد شد که بان کی مون به تهران برود واین موارد را از نزدیک پیگیری کند. اگر مقامات جمهوری اسلامی مانع چنین کاری شوند که دیگر معلوم می شود وضعیت حقوق بشر در ایران چگونه است. ولی اگر امکان تحقیق را به هیات وی بدهند، خانواده ها وخود زندانیان -اگر اجازه بازدید از زندان ها داده شود شمه ای از وضعیت وخیم حقوق بشر را بازگو خواهند کرد. این یکی از آثار میمون این قطعنامه است که امیدوارم طی هفته های آینده جامه عمل پوشانده شود.
تاثیرات سیاسی چنین قطعنامه ای چیست؟
مهمترین تاثیر سیاسی این قطعنامه ها این است که جامعه بین المللی نسبت به وضعیت حقوق بشر در یک کشور توجه می کند. اگر جامعه بین المللی وسازمان ملل به این موضوع بی توجهی کند دیگر نمی تواند مدعی جهان شمول بودن حقوق بشر شود. مساله دوم یک نوع ابراز همدردی با قربانیان نقض حقوق بشراست. سوم انزوای بیش از پیشی است که جمهوری اسلامی با آن روبروست. طی یک سال گذشته تعداد کشورهایی که به این قطعنامه رای داده اند نسبت به سالهای گذشته خیلی بیشتر شده است. اگر در سالهای گذشته تفاوت آرای مثبت ومنفی تا حدود سه رای بود الان به سی رای رسیده است. کشورهایی که در گذشته مخالف بودند، یا مثبت شده اند یا رای ممتنع می دهند. این نشان می دهد جامعه بین المللی به اتفاقات شش ماه گذشته نمی تواند بی تفاوت باشد.
الان از جهت نقض حقوق بشر ایران در ردیف چه کشورهایی است؟
تنهاکشوری که علیه آن قطعنامه صادر شد- غیراز ایران- برمه است. از سه کشور دردنیا به عنوان ناقض حقوق بشر که در لیست سیاه هستند (چرا که درهای خودشان را به کشورهای دیگر بسته اند) نام برده می شود. این کشورها ایران، برمه، کره شمالی هستند. البته بسیاری از کشورها هستند که که نقض حقوق بشر در آن کشورها قابل توجه است ولی از این مسیر درباره شان رسیدگی نمی شود. به دلیل اینکه روابط ومراودات با جامعه بین المللی را به صورتی حفظ کرده اند. ایران با توجه به اینکه به هیج صورت حاضر به همکاری با دنیا نیست بنابراین در موازنه قدرت وضعیتی ندارد که بتواند جامعه بین المللی را حتی به صورت نسبی در کنار خودش داشته باشد واین انزوا باعث شده که این قطعنامه با اکثریت بیشتری به تصویب برسد. طی هفته های آینده مسلما شورای امنیت موضوع محدودیت های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی را تشدید خواهد کرد. اینجاست که جمهوری اسلامی در مقابل جامعه بین المللی در وضعیت سخت تری قرار می گیرد و به عنوان یک کشور یاغی یا کشوری که با اصول وقواپد بین المللی سر سازگاری ندارد و حالت طغیان ویاغی گری دارد مطرح خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
شما مي توانيد با انتقادات يا پيشنهادات خود ما را در انجام كاري كه مي كنيم يعني اطلاع رساني ياري نمائيد .
با تشكر - فرداي ايران