با این همه ظلمی که سیاهی کرده است .... تردید ندارم که خدا هم سبز است !!!

آخرین اخبار

۱۳۸۸ دی ۱۲, شنبه

دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک تهران، امتحانات پایان ترم این دانشگاه را تعطیل کردند

تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۸۸
جنبش راه سبز (جرس): درپی وعده قبلی دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک تهران، دانشجویان این دانشگاه امتحانات پایان ترم این دانشگاه را تعطیل کردند.‬

‫براساس گزارش ادوارنیوز، دانشجویان دانشکده های مختلف این دانشگاه در اعتراض به بازداشت تعدادی دیگری از دانشجویان این دانشگاه، امروز شنبه و در اولین روز برگزاری امتحانات پایان ترم این دانشگاه در جلسات امتحان حاضر نشدند و کلیه امتحانات دانشکده های مختلف این دانشگاه تعطیل شد.

دانشجویان در حال رایزنی با اساتید هستند تا سایر امتحانات هفته جاری این دانشگاه را نیز در اعتراض به بازداشت همکلاسی هایشان تعطیل نمایند. دانشجویان خواسته خود را آزادی دانشجویان دربند این دانشگاه عنوان می کنند.


شیرین عبادی: بیانیه موسوی عقب‌نشینی نیست

دويچه وله :

بیشتر اصولگرایان بیانیه هفدهم موسوی را تکرار مواضع پیشین او می‌دانند ولی محسن رضایی آن را یک "عقب‌نشینی" و حرکتی وحدت‌بخش می‌نامد. این بیانیه به نظر خانم شیرین عبادی، تلاشی واقع‌بینانه برای فرونشاندن التهاب جاری است.

 

بیانیه هفدهم میرحسین موسوی با واکنش‌های متفاوتی در داخل و خارج ایران همراه بوده است. گروهی این بیانیه را کوششی عاقلانه  برای میانه‌داری و مصالحه‌ای آبرومندانه می‌دانند، در حالی که محافل تندرو نزدیک به دولت احمدی‌نژاد، همانند روزنامه کیهان، آن را "فریب‌کاری و سفسطه" ارزیابی می‌کنند. شیرین عبادی اما این بیانیه را معدلی از حداقل خواست‌های مردم می‌خواند و از آن دفاع می‌کند.
دویچه‌وله: آقای محسن رضایی نامه‌ای به آیت‌الله خامنه‌ای نوشته و با تاکید بر این‌که بیانیه اخیر آقای موسوی عقب نشینی و پذیرش آقای احمدی‌نژاد است، خواستار پیام و رهنمود ایشان برای وحدت در جامعه شده است. شما شخصا فکر می‌کنید آقای موسوی کوتاه آمده‌اند؟
شیرین عبادی: من تصور می‌کنم که آقای رضایی آرزوهای خود را بیان کرده است. ایشان آرزو دارد که آقای موسوی عقب‌نشینی کند و جنبش سبز تمام شود. این بیانیه تاکیدی است بر آنچه قبلا گفته شده و چند راهکار ساده نیز به‌عنوان کف مطالبات در آن آمده است. این بیانیه نشانگر عقب‌نشینی آقای موسوی نیست، اما اساسا اگر آقای موسوی هم عقب‌نشینی کند، جنبش خودجوش و مردمی سبز، تمام نخواهد شد.
شما فکر می‌کنید این پنج ماده که آقای موسوی تاکید کرده، کافی است یا موردی برجسته در آن از قلم افتاده است؟
مسلما کافی نیست. این‌‌ها حداقل شرایطی هستند که جامعه را از این بحران شدید بیرون خواهد آورد تا طرفین بتوانند در کمال آرامش بنشینند و مشکلات را حل کنند. به گفته خود حکومت، الان ما در زندان‌ها بیش از ۱۰۰۰ زندانی سیاسی داریم. در این شرایط، وقتی این‌همه کشته شده‌اند، این‌همه دانشجو دستگیر شده‌اند، چگونه می‌توان نشست و بیطرفانه صحبت کرد؟  برای صحبت بر سر آشتی و وحدت ملی، باید حداقل شرایط برای فضای آرام فراهم شود و ما از این التهاب شدید بیرون بیاییم. بیانیه آقای موسوی برای این است که آن التهاب شدید  فروکش کند تا طرفین بتوانند صحبت کنند. وگرنه خواست‌ها بیش از این‌ها هستند.
اشاره کردید به تعداد زندانیان سیاسی. از جمله موارد بیانیه آقای موسوی آزادی اینهاست. اما آیا با توجه به عملکرد دستگاه امنیتی و قوه قضاییه، این خواست عملی است؟
این یک خواست حداقلی است برای فرونشاندن التهاب. متاسفانه از واکنش‌های افراط گرایان اصولگرا معلوم است حتی به چنین  حداقلی هم برای رسیدن به یک راه حل، راضی نیستند. آنها حاضرند  برای ماندن در قدرت، یک میلیون‌ نفر را هم بکشند.  ما همواره از مردم خواهش کرده‌ایم ضمن مقاومت و اصرار بر خواست‌های برحق و مشروع و قانونی خود، دست به خشونت نزنند و بهانه به دست دولتی ندهند  که برای باقی ماندن در قدرت از هیچ کاری ابا ندارد.
گفتید که خواست‌ها در بیانیه آقای موسوی کافی نیستند. اگر قرار بود شما بیانیه‌ای بنویسید، چه بر آن می‌افزودید؟
ببینید، خواست من تنها مطرح نیست، مهم معدل خواست جامعه و مردم است. از آن طرف باید دید که پتانسیل حاکمیت برای قبول درخواست‌ها چیست. وقتی صحبت از مصالحه و آشتی می‌شود، هم مردم و هم حکومت هر کدام قسمتی از خواست‌های مهم‌تر را به دست میآـورند و از بخش دیگری، صرفنظر می‌کنند. معنای آشتی و مصالحه این نیست که من تمام خواست‌های خود را طرح کنم، این امکان پذیر نیست.
به این ترتیب، بیانیه آقای موسوی را واقع بینانه می‌دانید و می‌گویید که نکات مورد تاکید ایشان با توجه به ظرفیت‌های عملی نوشته شده‌اند؟
بله. این‌ها خواست‌های جنبش سبز نیستند، بلکه برای فرونشاندن التهاب جامعه هستند. این‌ها مطالبی هستند برای نشستن طرفین بر سر میز مذاکره.
با وجودی‌که برخی عقیده دارند آقای موسوی برای کمتر کردن هزینه‌های ایستادگی و اعتراض مردم اقدام به نوشتن این بیانیه کرده، دستگیری‌ها همچنان ادامه دارند. شما با توجه به اعتبار جهانی خود، چه کاری می‌توانید برای مهار این موج بکنید؟
من بارها گفته‌ام که تاریخ به امروز ختم نمی‌شود و جهان منحصر به ایران نیست. همواره امیدوار بوده‌ام که مشکلات حقوقی در دادگاه‌های ایران حل و فصل شوند. آنها که در حق مردم ظلم می‌کنند باید بدانند که اگر اجرای عدالت در دادگاه‌های ملی فراهم نشود، راه‌های دیگری در حقوق بین‌اللمل هست.  البته من امیدوارم وضعیت ایران به اینجا کشیده نشود و ما بتوانیم زندانیان بیگناه را بوسیله دادگاه‌های خودمان آزاد کنیم.
مهیندخت مصباح
تحریریه: مصطفی ملکان

اختصاصي از فرداي ايران : نكته اي مهم براي همه دوستان و همراهان

براي آن دسته از عزيزاني كه به تهيه فيلم و عكس از تظاهراتها و راهپيمايي ها مشغول هستند ، ضمن عرض خدا قوت و خسته نباشيد نكاتي مهم است كه لازم است بدان توجه داشته باشند :

گرفتن تصاوير خوب و با كيفيت به دوربين ها حرفه اي يا نيمه حرفه اي براي ارسال به شبكه هاي خبري و سايتهاي خبري كار خوبي است كه بسياري از شما عزيزان با قبول خطر دستگيري و ضرب و شتم شديد آن را به جان مي خريد . اما همراهان عزيز آيا توجه كرده ايد با عكسهاي كلوزآپ و يا نماهاي نزديك از چهره هاي دوستانمان ، چگونه نا خواسته و بدون قصد و منظور كودتاچيان و جلادان جمهوري اسلامي را در شناسايي آنها ياري كرده ايم ؟؟؟ بيشتر عكسهايي كه در سايت گرداب منسوب به برادران جلاد وزارت اطلاعات گذاشته شده اند . حاصل هنرمندي من و شماي عزيزي است كه بي توجه به اين موضوع آب در آسياب دشمن ريختيم .

خواهشاً سعي كنيد آن دسته عكسها و فيلمهايي را كه تهيه مي كنيد حتي الامكان به نحوي باشد كه شناسايي صورتها درآن مقدور نباشد . و اگر به هر حال نتيجه كار به شكلي بود كه صورت شخصي از همراهانمان در آن پيدا بود با استفاده از ابزارهاي ويرايش عكس و فيلم تصاوير آنها را غير قابل شناسايي كنيم .

همچنين ذكر اين نكته نيز الزامي است كه در كنار فيلم برداريها و عكاسي هاي ما ، برادران عرزشي سپاه و اطلاعات نيز با در دست داشتن دوربينهاي حرفه اي كه قيمت بعضي از آنها بيش از ده ميليون تومان است در حال آرشيو تصويري از صورتهاي رادمردان و شير زنان ايران است كه در صورت لزوم براي شناسايي و دستگيري و يا حتي پرونده سازي براي آنها استفاده كنند . لذا لازم است كه همواره و همه جا علاوه بر دوربينهاي جاسوسي به ظاهر كنترل ترافيك ، حواسمان به اين جاسوسان نيز باشد .


ادامه واکنش‌ها به بیانیه جدید موسوی

دويچه وله :

واکنش‌ها به بیانیه موسوی در ایران بسیار متفاوت است. در حالی‌که روزنامه کیهان بیانیه موسوی را نشانه‌ی "بن‌بست فتنه" خواند، اصول‌گرایان معتدل و اصلاح‌طلبان آن را زمینه‌ای برای برون‌رفت از بحران کنونی دانستند.

 

واکنش به بیانیه میرحسین موسوی بار دیگر این امکان را فراهم ساخت، تا که افراد و جریانات سیاسی مواضع خود پیرامون بحران کنونی در کشور را تدقیق و روشن کنند. در حالیکه بسیاری از حامیان جنبش سبز، محتوای بیانیه‌ها و راه‌حل‌های پنج‌گانه‌ی موسوی را مثبت ارزیابی کرده‌اند، در نیروهای موسوم به اصول‌گرا دو برخورد متفاوت و متناقض با این بیانیه شکل گرفته است. اصول‌گرایان معتدل بیانیه موسوی را آغازی برای برقراری وحدت ملی تلقی کرده‌اند، اما اصول‌گریان تندرو و حامیان دولت احمدی‌نژاد آن را "انباشته از فریب و سفسطه" دانسته‌اند.
حمله شدید کیهان به بیانیه موسوی
کیهان به عنوان یکی از مخالفان سرسخت جنبش سبز، که مدیرمسئول آن نماینده آیت‌الله خامنه‌ای است، می‌نویسد: «میرحسین موسوی پس از ۵ روز سکوت نسبت به حرمت‌شکنی بی‌سابقه اوباش ضد‌انقلاب در روز عاشورای حسینی، بیانیه‌ای عمرسعدی صادر کرد و هتاکان به ساحت امام حسین علیه‌السلام را "مردم خداجو" خواند.»
کیهان با نسبت دادن "فریب‌کاری و سفسطه" به میرحسین موسوی، وی را «عنصری بازی‌خورده و آلت دست آمریکا، انگلیس و اسراييل» نامید و به تکرار برخی از شعارهای تظاهرکنندگان حامی دولت در روز چهارشنبه پرداخت. کیهان همچنین با حمله به سایت‌ها وافراد اصول‌گرایی، نظیر محسن رضایی و سایت آینده، آنها را مسبب "شایعه‌پراکنی و تحریکات" رسانه‌های خارجی در کشور دانست.
حسینیان: وحدت خیانت است
روح‌الله حسینیان، رئیس فراکسیون انقلاب اسلامی در مجلس و یکی از حامیان سرسخت احمدی‌نژاد، در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفت: «اگر منظور از وحدت، وحدت با سران فتنه است، که همچنان بر طبل مخالفت و ایستادگی در راه شیطانی خود می‌کوبند، این وحدت خیانت به ملت است.» حسینیان با رد بیانیه موسوی در خطاب به محسن رضایی گفت، «آقای رضایی ظاهراَ در راهپیمایی مردم تهران شرکت کرده، اما به شعارهای یکپارچه آنان که خواستار برخورد قاطعانه با سران فتنه بودند شاید نشنیده و یا به درستی آن را درک نکرده‌اند.»
وی با اشاره به محورهای مشترکی نظیر بحران و مشکلات اقتصادی در بیانیه موسوی و نامه رضایی به آیت‌الله خامنه‌ای مدعی شد، «این امر نشان‌دهنده آن است، که این گونه خواسته‌های غیرقانونی و احیاناَ شعارهای حقی که اراده باطل از آنها صادر شده، در یک مرکز مشترک برنامه‌ریزی می‌شود و از حلقوم افرادی خاص خارج می‌شود.» وی در پایان گفت‌وگو از محسن رضایی خواست، که از «اقدامات خود دست برداشته و به دامن ملت بپیوندد.»
اغلب ارزیابی‌های دیگر اصول‌گرایان تندرو شبیه موضع‌گیری‌های خصمانه ائمه جمعه نظیر جنتی، علم‌الهدا، شبستری و واعظ طبسی در قبال جنبش سبز است.
استقبال اصولگرایان معتدل
به دنبال نامه‌ی محسن رضایی به رهبری و ارزیابی مثبت وی از بیانیه اخیر موسوی، "عماد افروغ" نماینده اصول‌گرای مجلس هفتم نیز در تحلیلی بیانیه‌ی موسوی را زمینه‌ای برای آشتی ملی قلمداد کرده است. وی می‌نویسد: «بیانیه آقای موسوی و تاکید بر محورهایی که مورد تردید برخی از جناح‌ها و فعالین سیاسی بود را به فال نیک می‌گیرم، بطور خلاصه در این بیانیه با صراحت از قدرت‌های بیگانه مستکبر، افراد بدنام، جریان‌های منحوس از جمله منافقین ابراز انزجار شده و بر هویت اسلامی-ملی و مخالفت با سلطه بیگانگان و وفاداری به قانون اساسی تصریح شده است.»
افروغ در پایان تاکید می‌کند، تنها با "برسمیت شناختن دیدگاه‌های متفاوت و سلایق متکثر"می‌توان به کمک چهره‌های معتدل در اوضاع امن و آسوده، از شرایط کنونی به سلامت عبور کرد.
سایت "خبرآنلاین"، نزدیک به علی لاریجانی رئیس مجلس، نیز حمله به نامه‌ی رضایی و توهین و تمسخر مواضع دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از سوی جناح‌های تندرو و «محافل سیاسی داخل کشور» را با نظرات افراطی «رسانه‌های ضدانقلاب» در خارج مشابه دانسته است.
سایت "آینده" نیز در تحلیلی به برخورد سازمان‌یافته به نیروهای معتدل اصول‌گرا خبر داده و از وجود "ستادی پنهان" برای منزوی کردن عقلا و طرد معتدلین نظام از سوی افراطیون داخلی پرده برداشته است.
پشتیبانی اصلاح‌طلبان
اغلب سایت‌های و چهره‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان و جنبش سبز بیانیه هفدهم موسوی را ستوده و آن را راهکاری برای برون‌رفت از بحران کنونی دانسته‌اند. برخی از چهره‌های حامی جنبش در خارج نظیر محسن مخملباف و محسن سازگارا با انتشار اطلاعیه‌ای ضمن پشتیبانی از موسوی، تفسیر خود را از بیانیه هفدهم اعلام کرده‌اند. به گفته این دو تن، بیانیه‌ی موسوی«اتمام حجت با تمام کسانی است که دل به اصلاح این نظام بسته‌اند.» اطلاعیه تاکید می‌کند، که موسوی همچنان دولت احمدی‌نژاد را نامشروع می‌داند و بر تغییر قانون انتخابات و برگزاری انتخابات آزاد پافشاری می‌کند. اطلاعیه در نکته‌ی پایانی متذکر شده است، که بیانیه موسوی باید «به عنوان کف مطالبات مردم» تلقی شود.
عباس عبدی، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی، بیانیه موسوی را انداختن توپ در زمین رف مقابل ارزیابی کرده است. آقای عبدی، به وبسایت خبری فرارو گفت: «به طور كلی آقای موسوی كار خوبی انجام دادند و توپ را در زمین طرف مقابل انداختند.» وی در مورد کسانی كه بیانیه موسوی را عقب‌نشینی می‌دانند اظهار داشت: «استفاده از كلمه عقب نشینی، استفاده بیجا و نامناسبی است».

مسعود بهنود : درست انتخاب کردند مردم !


جمعه ۱۱ دى ۱۳۸۸
روزآنلاين : بیانیه مهندس موسوی را خوانده اید، این یعنی کسی که خشونت در آئین او نیست، انسان صلح است نه عربده جویی در کمین فرصت برای قدرت نمائی کور. این یعنی انسانی که برای دست یافتن به قدرت [حتی به قصد قربت به خدمت] حاضر نیست حقی ناحق شود. این یعنی انسانی که حضور در قدرت و خبر داشتن از پستوهای آن فاسدش نکرده است، و  لقلقه زبانش حقوق حاکم و حکومت نیست. مردم برایش اصل است، حقوق مردم. و وقتی از این حقوق می گوید مقصودش حفظ منصب و موقع خود نیست.
بیانیه مهندس موسوی جواب آن هاست که گمان کردند خرخره طرف را زیر دندان دارند به یک فشار کار تمام است. پیام می فرستد که صدای هر دو سو را شنیدم: هم آنان که با رفتاری که با سبعی که در برابر چشم ها آفریدند و رفتاری که با گرفتارشدگان کردند منتهای رحمت خود و عطششان را به قدرت نشان دادند، و هم  بلاکشانی که ملامت شنیدند، خون دیدند و خون خوردند، و پایدار ماندند. این پیام در عین  حال قوت قلبی است برای همه استواران در صلح و مسالمت.
به گمانم در حقیقت مهندس حرمت همه کسانی را نگاه می دارد که نام وی را بر زبان داشتند وقتی جان دادند. پس در این پیام از خود و از حق خود می گذرد، اما بر سر حقوق آن جان باختگان می ایستد. مهندس می گوید آن ها گرچه فریاد می زدند یا حسین میرحسین، مرا در نظر نداشتند بلکه سرزمین امن و آزاد می خواستند، زندگی انسانوار می خواستند، دوستی طلب می کردند، مهربانی منظورشان بود. در یک کلام همه آن می خواستند که همین قانون بدانان داده است.
گرچه تاکنون هم هر چه توپخانه خشونت طلبان و قدرت پرستان به سوی مهندس پرتاب کرده، جز دروغ و بهتان نبوده است، اما بیانیه امروز نشان داد آن کس که مردم رنج دیده ایران برگزیدند، همه ظرفیت های یک رهنما را دارد. خیراندیش است و دردآشناست. غرور و بدخواهی و کینه در او راه نمی جوید. هدف را گم نمی کند. فرزند زمانه خویش است. آن چهره ای از مسلمانی است که سی سال پیش هم تمامی جامعه را قدرت چندان بخشید که از گردنه های سخت بگذرد. ورنه دجالان و چال دهانان اند آنان که هر شب در آرزوی جنگی  می خسبد تا مگر نیاز به رجزخوان و توپچی داشته باشد، شمران تعزیه اند که منفعت خود در اشک و آه درآوردن می بینند بی آن که در زیر جلد اندک ارادتی به کسی داشته باشند،حتی به شمر،  تنها در اندیشه وظیفه و دستمزد اند که به هر طریق برسد غنیمت است برایشان.
بیانیه مهندس انسانی تر و بلند مقام تر از هر سخن دیگر  در عین صلح اندیشی و خیرخواهی قدرت سبز را نشانه می زند. این قدرت برگرفته از خواست مردم است که به میرحسین امکان می دهد که شرایط بازی را تعیین کند و خطی بکشد که از این پس هر کس آن سوی خط بماند، حجت بر وی تمام است.
وارونه شعاری است که گفته بود اگر موئی از سر محبوب من کم گردد "ما می دانیم و تیغ و رگ های شما". اینک بیانه می گوید وقتی توپخانه هایتان متوقف شود، دست از خشونت طلبی بردارید، بگذارید مردم بر گشته های خود زاری کنند، تیر و توپتان را به انبار برگردانید ما می مانیم و بهار خرم سرزمین مان، با قانون و صلح، بی کینه و بی خشم.
 

اختصاصي از فرداي ايران : قابل توجه جامعه ی مدرسین حوزه ی علیمه ی قم !

جامعه ی مدرسین حوزه ی علیمه ی قم با انتشار اطلاعيه اي اعلام كرده كه آيت اله صانعي صلاحيت مرجعيت ندارد . ما اين دوستان شديداً و عميقاً موافقيم ! چرا ؟

 اولاً - اگر قرار باشه مرجع تقليد بودن بر حسب ميزان تملق گويي يك روحاني به ولي خودخوانده باشد . خوب قطعاً آيت اله صانعي به دليل دوري كردن از اين مهم در مقام بزرگمردان بي سوادي چون نوري همداني نيست ! كه هنوز ... را از گوشت كوبيده تشخيص نداده ، فتوا مبذول مي كنند .

ثانياً  - اگر قرار باشد مرجعيت درميزان پس انداز بيش تر پول و مال اندوزي باشد . خوب در اين ضمينه نيز استادان گرامي چون مكارم شيرازي مجالي باقي نمي گذارند براي آقاي صانعي .

ثالثاً - اگر مرجعيت در سكوت و چون بي تفكران هر چه را ولي خود خوانده گفته گوش كردن بود ، خوب آقاي صافي گلپايگاني خوب مرجعي است براي اين كار .

رابعاً - اگر مرجعيت در توحش و وحشيگري و فرمانهاي قتل و قتواهاي ترور ديگر انديشان باشد . اين لباس برازنده شخصيت فاخر آقاي مصباح يزدي است كه بعيد مي دانم كسي را توان رقابت با آن باشد .

خامساً - اگر مرجعيت به هرزگي هاي آقاي يزدي بود كه يد طولايي دارند در تصاحب نواميس مردم ، كه بعيد مي دانم صانعي به درد اين كارها بخورد .

سادساً - اگر مرجعيت از آن نوع بود كه چون ولي خود خوانده يك شبه از روضه خواني آيت الهي شوي عظمي ، نه گمانم صانعي راهي پيموده براي اين كار !


آي چون كبكاني كه سر در زير برف كرده بيدار شويد ، اولاً ما نيازي به مراجع نداريم ، خود عقل داريم و قدرت تحليل كه چگونه رفتار كنيم و بيانديشيم و بخوريم و بياشاميم . به فرض هم كه قرار باشد از شمايان كسي را برگزينيم كدام عقل سليمي مي تواند باشد كه نفهمد تفاوت شما بادمجان دور قاب چينان را و آقاي منتظري را ؟
چه كس مي تواند بنشيند و نبيند كه سواد صد من يه غاز شما كجا و انديشه هاي پاك علامه جعفري كجا ؟ كدام راد مرد و نيك انديشي است كه لمحه اي درك كرده باشد وجود علامه طباطبايي را و بعد بنشيند پاي لطايف الطوايف مصباح يزدي ؟؟؟

بعد از منتظري به حق و انصاف چندين مرجع داريم كه پيرو راه انسان بودند نه راه شيطان . اگر كسي را خيال تقليد است از آنان بر مي گزيند :

آيت اله صانعي
آيت اله دستغيب شيرازي
آيت اله طاهري اصفهاني
آيت اله بيات زنجاني

والسلام !

تولد یک رهبر

سعید قاسمی نژاد

رهبر یک جنبش عظیم سیاسی اجتماعی نمی تواند تنها با حامیانش سخن بگوید، در کنار سخن گفتن با حامیانش باید با جناح مقابل نیز سخن بگوید. سخن گفتنی که تنها در پشت پرده و از خلال گوشه ها و کنایه ها نباشد. سخنانی صریح و بدون پرده‌پوشی که طرف مقابل را نشانه برود. موسوی اینک چنین کرده است، اگرچه هنوز با ترس و لرز. بیانیه هفدهم موسوی به گمان من مرحله پایانی تولد یک رهبر بوده است. اینک رهبری متولد شده است، اینک مردی که در تمام این شش ماه در کنار ما ایستاده بود، آماده است که از یک نماد مقاومت به یک رهبر تبدیل شود؛ آماده شده است تا علاوه بر همراهی با مردم در حرکات اعتراضی به نیابت از آنان خواسته‌های آنان را مدون کند و راه مذاکره بر سر آن خواسته ها را به گروه مقابل نشان دهد. این اتفاق را باید به فال نیک گرفت. باید آن حرفهای سانتی مانتال درباره بی نیازی جنبش از رهبری را رها کرد، جنبش برای پیروزی نیازمند رهبر است، جنبشی غیردموکراتیک البته رهبری غیردموکرات می طلبد و جنبشی دموکراتیک رهبری دموکرات. جنبش سبز اما چنانکه خود مهندس موسوی گفته است مستحیل در رهبرانش نیست؛ جنبشی است که از طریق شبکه‌های اجتماعی گسترده‌ای که شکل داده است سمت و سوی مسیر را به رهبران نیز می‌نمایاند. در ارتباطی دوسویه با رهبران است. خود را با رهبران هماهنگ می‌کند. رهبران نیز خود را با آن هماهنگ می کنند. اما به هر حال این جنبش نیازمند آن است که با دیگران مذاکره کند. این دیگران در وضعیت مصالحه می تواند دولت مستقر باشد و در وضعیت انقلابی دولتهای خارجی و بخشهای متمرد ارتش باشند. موسوی یک‌باری خطاب به ما گفته بود که موسوی با شما مردم متولد شده است. آن تولد، تولد نماد مقاومت بود، این تولد، تولد یک رهبر است. ضمن دوری از از هر گونه کیش شخصیت که آفت این جنبش خواهد بود اینک باید بار دیگر گفت موسوی تولدت مبارک! چرا که اینک رهبری متولد شده است.

موسوی در این شش ماه نشان داده است که برعهد خود با مردم استوار ایستاده است. کسانی بیانیه هفدهم موسوی را سازش یا عقب نشینی خوانده‌اند. آیا موسوی عقب نشینی کرده است؟ مردی که در بیانیه‌اش اعلام می کند برای شهادت اماده است، کدام نشانه از سازش ذلیلانه را بروز داده است؟ مردی که می گوید "بنده به صراحت و روشنی می گویم فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد." چه نشانه‌ای از عقب نشینی را نشان داده است؟ تمامی کسانی که بیانیه را خوانده اند متفق القولند که تا پیش از رسیدن به مقطع پیشنهادها، بیانیه هفدهم یکی از درخشان ترین و شجاعانه ترین بیانیه های موسوی است. نگارنده چون بسیاری دیگر معتقد بود که بند اول پیشنهاد موسوی و آن جایی که از عدم نیاز به موافقت نامه و تضمین می گوید نقطه ضعف‌های جدی این بیانه هستند. اینک پس از چند ساعتی تامل، می توانم بگویم که در هر دو مورد اشتباه کرده‌ام.

در سمت حکومت، اینک تندروترین و سرکوبگرترین جناح، حاکم مطلق است. این جناح در این چند روزه توانسته همه را پشت سر خود متحد کند تا به خیال خود فتنه دموکراسی‌خواهی در مملکت را جمع کند. موسوی با عکس‌العملی به موقع در جناح مقابل شکاف می اندازد. موسوی درِ باغ سبزی نشان می دهد بدون اینکه حاضر باشد چیزی را که آنها می‌خواهند بگوید. طرح مطهری مبنی بر اعتراف به اشتباه را رد می کند. می گوید که حاضر به امضای موافقت نامه‌ای نیست چرا که می داند از آن سو تضمینی در کار نخواهد بود و هر گونه موافقت نامه‌ای تنها او را گرفتار و بی اعتبار خواهد کرد. رهبر را خطاب قرار می دهد و از او می خواهد دستش را از پشت دولت بردارد. پیشنهاد اول آنقدر اغواگر است تا جناحی که به زور اسلحه اینک پشت احمدی نژاد و رهبر متحد شده است را تحریک کند. پیش از هر کس، آن نیمه مرد ناتمام طعمه را می گیرد و به رهبری نامه می نویسد اما حاضر به رسمیت شناخته شدن دولت نمی شود. اینک موسوی دو کار کرده است با متحمل شدن کمترین شکاف در جبهه خودی، خود را از مرحله یک نماد مقاومت، از مرحله یک فراخوان دهنده به حضور در خیابان، به مرحله رهبری که قدرت مذاکره و چانه زنی دارد بر کشیده است و از سوی دیگر در مرحله‌ای که حکومت کوشیده همه اعوان و انصارش برای سرکوبی تمام عیار را پشت سر خود جمع کند، شکاف در اردوی دشمن را دوباره فعال کرده است.

نگرانی همه ما در این چند روزه این بود که این مرحله را که بیش از هر چیز به دولت نظامی پس از 17 شهریور می‌ماند، چطور باید پشت سر گذاشت. اینک موسوی با طرح زیرکانه‌اش به یاری جنبش آمده است. تیغ سرکوب کندتر می شود و آتش اختلاف در آن سو بالا می گیرد. اینک ما بار دیگر ندا داده‌ایم که ما مردمانی اهل سازشیم. من اما تقریبا مطمئنم که در سوی مقابل آن کس که باید بپذیرد، سخنان موسوی را نمی پذیرد. آقای خامنه ای چنانکه تا بدین جا نشان داده است حاضر به پذیرش این پیشنهادات نخواهد شد چرا که به درستی گمان می‌برد اولین عقب‌نشینی‌اش، آخرین حرکت به اختیارش خواهد بود و از پی آن سقوطش حتمی خواهد بود. اینک ما بار دیگر ندا داده‌ایم ما مردمانی اهل سازشیم. آنان اما به طعنه به ما می‌گویند که با ما نمی سازند. ایرادی ندارد آنان با ما نمی‌سازند ما چیز دیگری می‌سازیم که زودتر از آنچه گمان برند به کارشان خواهد آمد. کمربندهایمان را سفت ببندیم روزهای دشواری در پیش است. رمز پیروزی ما در آن است که انتقادهایمان را بی پرده پوشی انجام دهیم و در عین حال اتحادمان را افزونتر سازیم. انتقاد و اتحاد هم رمز پیروزی در مبارزه با این استبداد است، هم رمز موفققیت در بر ساختن نطامی دموکراتیک. اگر بعضی دلسوزان به بهانه رسیدن به دموکراسی ما را به عقب نشینی به سکوت و به کوتاه آمدن فرا می خوانند، بیایید ما آنان را به انتقاد، اتحاد، مبارزه و پیروزی فرا بخوانیم.

منبع : بامداد خبر

میر حسین برای خود چیزی نخواسته است

تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۸۸

سارا زرتشت 

بیانیه ی شماره 17 میرحسین موسوی  صادر شد . بیانیه ای که بیش از آنچه یک  بیانیه باشد ، یک  "رفتار سیاسی ِ کنشگرانه " است . 

آنچه  میر حسین ، در این بیانیه گفته است  و خواسته است ، از صدر تا ذیل بر آگاهان سیاسی  و فعالان اجتماعی  پوشیده نخواهد ماند . مواردی چون :  اصلاحات لازم  با تکیه بر قانون اساسی  ، شکل گیری شبکه های اجتماعی خود جوش ، وجود  تفکر متوهم ِ واقع گریز در مدیریت ِ بحران  ، پناه بردن بر رویکردهای کم عمق در مدیریت کشور   ، بحران مشروعیت  داخلی و بین المللی ، خبط های بزرگ رسانه های ِ دولتی ، تقبیح ِ فراخو انی مردم به جنگ و شورش داخلی در تریبون های رسمی ،اشاره به  زیاده خواهی ها و انحرافات  در سپاه  ، ورق پاره شدن سند چشم انداز ملی  ، تاکید بر استقلال از خارجی ها و در نهایت راهکارهای پنج گانه  ، به صراحت و شفافیت کامل  در بیانیه میر حسین آمده اند .

اما این همه تکنیک و تاکتیک و هنرمندی سیاسی  ، چیزی نیست  که این نوشتار به خاطر آن قلمی شده است .  آنچه  نگارنده را مسحور  این بیانیه ارزشمند کرده است ، سایه  سنگین اخلاق بر این بیانیه است  . سایه ای که که تمامی جادوگری های سیاسی  نهفته در آن را ، مدیون خود دانسته  و منکوب خود می خواهد .

   میر حسین  دراین  بیانیه آمادگی خود را برای  شهادت اعلام می کند و  خون خود را رنگین تر از خون کسی نمی داند   ،  تا همه بدانند  عقب نشینی ِ ظاهری ِ  میر حسین  در سخن گفتن " از و با "  دولتی  که مشروعیت آن با سوال های ِ سهمگینی روبرو است ،  نه از سر ترس ،  که  در اصل ایجاد فرصتی برای میدان داری  اخلاق است .

اخلاقی که در یکی از بندها ی خود آن چنان با حقوق بشر توام شده است که هیچ سیاست و سیاست مداری را یاری ایستادن در برابر آن نخواهد بود . آنجا که  می گوید : " مسلما حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمت شکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانیم ."

باری ، اصل سخن این است .  در روزگاری  که  بی محلی سیاست به اخلاق ،  نه در ایران که در سراسر جهان ، در عمل و حتی در نظر !  مشهور  و رایج  است ، کافی است یکبار دیگر بیانیه ی هفدهم میر حسین را بخوانیم و ببینیم که میر حسین در این بیانیه برای خود  چیزی  نخواسته است . 

نوشتاري درباره بيانيه هفدهم مهندس موسوي - برگرفته از قسمت نظرهاي سايت كلمه

رییس جمهورمحترم جناب مهندس موسوی !

اولا:بیانیه شماپس ازحوادث و زشتی و پلشتی حکومت در روز عاشورا مرا به یاد خطبه حضرت زینب در بارگاه یزید انداخت وافشاگریهای بیشماری که دربیانیه ات بود . تبارک الله !

ثانیا:حدود۴۰ نکته دربیانیه ات بود که بایدآحاد ملت ایران و فرهیختگان و اعضای جنبش سبز بامداقه باآن برخورد کنند من حداقل سه بار بیانیه را خواندم و هر بار نکته جدیدی رادرآن یافتم .

ثالثا:سوء استفاده فرصت طلبانی چون … که بااشاره به تنها یک سطر بیانیه طویل به روش صداو سیمایی سعی درتقطیع بیانیه و برداشت مخالف ازمحتوای آن کرده اند شمارادرموضع انفعال قرار ندهد .

رابعا:بیانیه نشان داد که دغدغه شما نیز نظیر سایر اقشار ملت دیگر از به غارت رفتن آرای آنها در انتخابات ریاست جمهوری گذشته است و خواسته هایی را مطرح کرده یا نکاتی راافشاء ومورد تاکید قرار داده اید که به عنوان آخرین اتمام حجت به رهبران ونظام در حال فروپاشی اطلاق می شود . ای کاش عقل سلیمی در طرف مقابل بود واز لابلای سطور دلسوزی وخوشبینی شما را در سرنوشت نظام و رهبران آن درک می کرد . بگذارید باهم نگاهی مجدد به این نکات از منظر اینجانب بیاندازیم تا شاید با همفکری بتوانیم گامی هر چند کوچک در جنبش باهم داشته باشیم:

- آغاز آن بافرازی از زیارت عاشورا که نشان می دهد شما و یارانت از یاران امام حسین و مخالفین شما قاعدتا باید در صف یزیدیان زمان باشند .
- افشای مصلحت طلبان و اشاره برحق بودن خود در صدور دعوتنامه شرکت درمراسم روز عاشورا علیرغم آنکه به درخواست آنهاانجام ندادید .
- تاکید بر اصلاحات و مطالبات اساسی مردم درقالب حقوق مصرح درقانون اساسی که خود اشاره تلویحی به زیر پا گذاشتن اصول مسلم قانون اساسی و بی توجهی حاکمیت به اصلاحات و مطالبات مردم است .
- حمایت ازمردم بی پناه و عزاداران حسینی که توسط صاحبان زر و زور و تزویر اغتشاشگرخوانده شدند .
- تاکید بر نقش مردم در قالب شبکه های اجتماعی و مدنی که حاکمیت تزویر باادعای نابودی آنها یا جایگزینی با هیات ساندیسی مدعی است عوامل جاسوسی بیگانه یااعضای گروهکهای سیاسی اوائل انقلاب (سلطنت طلبان. مجاهدین وتوده ای و….)هستند .
- بی اعتبار کردن خط و نشانهای حاکمیت مبنی براعدام مخالفین خود و تشدیدسرکوبها .
- خود جوش بودن جنبش و موفقیت آن در سازماندهی خود علیرغم فقدان سازمان و رهبری و رسانه و استراتژی و تاکتیک و بی اعتباری استراتژی و تاکتیکهای حاکمیت در کنترل آن .
- جلب توجهات بین المللی به جنبش به طوری که حتی حامیان حاکمیت نظیر روسیه وچین هم مجبور به اعلام برائت خود از سرکوبگران شدند و سخنان انفعالی رهبری در جمع بسیجیان دانشجو در اروپا بیانگر موفقیت کامل سیاست خارجی جنبش سبز بود . حاکمیتی که در طی پنج سال گذشته به دنبال مذاکره با آمریکا بوده و پیروزی دموکراتها و اوباما را در مقابل جمهوریخواهان و جورج بوش ، پیروزی خودمی نامید و در ارسال نامه های فدایت شوم گوی سبقت را از محمدرضا پهلوی و دیگر نوکران ربوده بودند اکنون ناامید از طرح بین المللی خود رهبران کشورهای اصلی جهان را متاثر از رسانه های صیهونیستی قلمداد می کند!
- تاکید شما بر سندیت کلیه اقدامات سبوعانه ضبط و پخش شده در رسانه هاو وب سایتها توسط وابستگان حاکمیت در روز عاشورا که طیفی وسیع را در برمی گیرد و سردمداران شریک در این جنایات سعی بر کتمان یاانحراف درآنهاکردند .
- افشا و پرده برداشتن از چهره سران اصلی فتنه که هدایتگر اراذل و اوباش موسوم به لباس شخصی وجنایات آنها در روز عاشورا بودند .
- تایید بی عقلی و بی انصافی حاکم بر صدا و سیمای حاکمیت و افشای حاکمیت دروغ و جعل و جهل و خشونت زایی بر رسانه ملی
- تاکید بر تکرار اشتباهات توسط رهبران و درس نگرفتن ازحوادث گذشته است…
- افشای استراژی النصر و بالرعب که چشم فتنه رهبران خشونت گرا و متزلزل می باشد .
- تایید سلب مشروعیت از سیستم به دلیل عملکرد رهبران آن در داخل و خارج .
- اعلام رسمی بی کفایتی و سوء مدیریت استراتژیک دولت…
- افشای شکست کامل حاکمیت در عرصه داخلی و خارجی
- تاکید بر نقش روشنفکران و دانشگاهیان و فعالان سیاسی به عنوان نخبگان آحاد ملت که ستون فقرات جنبش سبز هستند . در حالی که در سمت طرف مقابل تعدادي مداح بی سواد و لومپن و چماقدار تحت پوشش و شعارهای به ظاهر مذهبي با جیره گرفتن نقدی و جنسی ایفای نقش می کنند .
- افشاء وحذف خیال خام سرکوب یا مصالحه پشت پرده به عنوان سرنوشت جنبش که اتمام حجت به حاکمیت از یک سو و طرفداران جنبش از سوی دیگر است و تاکید بر سطحی نگری کارگزاران چنین سناریوهایی .
- افشای کامل برنامه حاکمیت برای ترور و قتل جنابعالی و آقای کروبی که درخصوص شما با حمله به همسرتان و سپس کشتن برادر زاده تان آغاز شده است و نیز کاهش حفاظت وحبس غیر رسمی آقای کروبی در شرف پیگیری است
- همین طور افشای طرح حاکمیت برای کشتار بخشی از مردم برای زهر چشم گرفتن که توسط صداوسیما و برخی از تریبونها، زمینه سازی آن در حال انجام است و اطلاق تحریک به شورش وجنگ داخلی به آن تحرکات….
- اشاره متواضعانه به نقش خود به عنوان یک عضو و نه رهبر جنبش سبز و آمادگی مجدد جهت شهادت که نظیر شهادت حاج آقا مصطفی خمینی و آیت الله منتظری به بارور کردن نهضت خواهد انجامید این امر همچنین پیامی صریح به مصباح و دولتش است که ارعاب را راهکار حکومت خود می دانند .
- تایید و تاکید مجدد بر وجود بحران در کشور که فلسفه وجودی شرکت جنابعالی درانتخابات بوده است . وجنابعالی در دیدار با رهبری آن را در زمینه شروط الزامی خود جهت شرکت در انتخابات قرار داده بودید .
- اشاره به ملی بودن بحران و ابعاد گسترده آن که چاره آن نیز آشتی ملی ذکرشده است .
- نشان دادن راه حل به طرف مقابل هنوز از حاکمیت روحیه سبز و خوشبینی شما به آینده و امکان اصلاح و توبه در طرف مقابل دلالت دارد و نشان می دهد جنایات آنها طی شش ماه گذشته وحتی در روز عاشورا شما را از روحیه مصلحانه تان دور نکرده است گرچه می دانم تحت فشار روحی و روانی شدیدی نیز می باشید که به عنوان یک انسان حق طبیعی شما و نیز خانواده شهدای سبزاست .
- افشای حماقت طرف مقابل که به زنده کردن منافقین پس از سی سال و به به عنوان تاکتیک حاکمیت برای سرکوب جنبش انتخاب شده است . درحالی که نسل فعلی هیچگونه سابقه ذهنی از آنها نداشته و حتی فرزندان شهدای عملیات منافقین نظیر بهشتی و منتظری و مطهری در صف اول و دوم جنبش سبز و مردم هستند .
- اشاره به خلخال زن یهودی در حکومت امام علی و مقایسه آن با رفتار حاکمیت فعلی علیرغم سادگی بهترین فراز بیانیه شما بود گرچه به یهودی بودن آن زن اشاره نکرده بودید تا در مقام مقایسه ابعاد جنایات صورت گرفته بر علیه عزاداران شیعه و در قلب ام القرای اسلامی بهتر معلوم شود .
- اشاره به زندانیان سیاسی که سابقه وطن پرستی و دین خواهی آنان در تمام عمر آنها مشهود است و در کنار آن اشاره به فساد بزرگی که کشور را گرفته و قطعا ناشی از زمامداران فاسد می باشد که نه سبقه سیاسی دارند و نه دینی و با بررسی سوابق آنها معلوم می شود یا از مداحان رژیم سابق بوده اند یاعافیت نشین روزهای خطر یاافراد بی ریشه ای که در این ایام به نان و نوارسیده اند .
- اشاره به فساد استراتژیک که در درجه اول منافع و حقوق اقشار آسیب پذیر و قشر ضعیف و متوسط جامعه یعنی اصلی ترین بخش ملت را مورد تعرض قرار می دهد ( تاحدغرق کردن آنها )و بالاخص استفاده از ابزار دروغ و ریاو شارلاتان بازی برای نشان دادن معکوس آن .
- افشای تئوری توطئه که به جای نگاه به مردم و تنوع آراء بعنوان فرصت و برخورد صادقانه و مشفقانه همراه بارافت آن را تهدید علیه خود و نظام دانسته و بر همین اساس دروغ و ریاکاری و خشونت و جاهلیت را به طور سازمان یافته در جامعه نشر می دهد .
- افشای لاقیدی طرف مقابل به احکام مسلم فقهی واصول قانون اساسی که سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم / تفتیش عقاید / تجسس وجلوگیری ازدسترسی به اطلاعات را ممنوع کرده است .
– عدم اعتقاد به دزدی و چپاول بیت المال تاحتی یک ریال جهت اهداف باندهای جنایتکار و حامیان سیاسی که بعضا در لفاف و پوشش مذهب نیز پیچیده شده است این غارت بیت المال تادیروز با مقیاس میلیاردی صورت می گرفت ولی اکنون به مقیاس هزار میلیاردی رسیده است .
- افشای نقش رهبری و دولت دست نشانده در نقض سند ملی برنامه بیست ساله که به تایید و تصویب خود رهبری و نهادهای تحت نظارت وی هم رسیده است و خود بیانگر هدایت هرج و مرج مالی از سوی نهاد رهبری برای اهداف پشت صحنه ای است که درحال رقم خوردن است .
- تاییدعقب ماندگی فاحش ایران در سطح منطقه که بادولت فعلی بصورت جهشی در حال تنزل می باشد و فقدان هرگونه نظارت و مدیریت بر عواقب این عقب افتادگی که نشانه های آن در عدم توان ارائه برنامه و بودجه سالیانه تاحساب ذخیره ارزی وامانات مردم مشهود است .
- به بهانه اعلام استقلال از ابرقدرتها و کشورهای غربی اشاره ای به کرنش حاکمیت در مقابل برخی دول از طریق ارسال تبریک شده است .
- درکناربرائت از قدرتهای خارجی به بیزاری از قدرتهای داخلی تحت عنوان کسانی که برعرف و اعتقادات دینی وملی ملت خوداحترام نمی گذارند نیز تاکید شده است که باید به آن آفرین گفت زیراحاکمیت حساب کار خود را می کند که امکان معامله باچنین جنبشی وجود ندارد .
- افشای بدترین نوع حرمت شکنی در عاشورا و تاکید بر کشتار بیگناهان در آن روز در کنار زدن اتهام اهانت به عکس امام و عاشورا و قرآن که روش یزید در کشتار و معاویه در تزویر و پیراهن عثمان کردن می باشد .
– رد صریح نظریه توهم آمیز توبه یا معامله توسط جنبش سبز در شرایط بحرانی کنونی که آن را به رودخانه خروشان تشبیه و اعلام شفاف سازی و زلال کردن امور به عنوان تنها راه چاره و بیراهه خواندن سایر نقشه ها.
- دادن فرصت مجدد… بااظهار این که هنوز هم دیر نشده است واعتقاد به امکان حفظ نظام درصورت تدبیر و تغییر نگاه به ملت ایران .
- دادن پیام واقعی در راه حلهای پنجگانه


۱-دست برداشتن از حمایت غیرمتعارف دولت و فراهم آوردن امکان حساب کشی ازآن و قبول مسئولیت دولت درقبال عملکردهای خود

۲-جلوگیری از تقلب و خدعه درانتخابات / عدم اعمال سلیقه از طریق یک قانون شفاف و اعلام مجالس اولیه انقلاب بعنوان نمونه که هم انتخاب شوندگان وهم انتخاب کنندگان تاحد زیادی در حق تعیین سرنوشت خود سهیم بودند .

۳-آزادی زندانیان سیاسی و منحط نامیدن مخالفان این امر که اشاره تلویحی به خود رهبران دارد .

۴-آزادی دسترسی به اطلاعات از طریق نشریات و رسانه های بین المللی و شبکه های ماهواره ای که عملا موجب خلع سلاح نظام از ابزار تزویر و افشای اختناق حاکم بر جامعه ایران و حقایق خواهد شد .

۵- ایجاد پلاتفرم لازم جهت تغییر نظام از دیکتاتوری به دموکراسی از طریق نهادهای مدنی چون احزاب و تشکلها که در تقابل با حاکمیت احزاب دست نشانده و پادگانی بوده و ازتبدیل شبه نظامیان به عناصر کودتاچی و قرار دادن آنها در مقابل ملت جلوگیری خواهد شد .

خامسا:تنها در دو بخش بیانیه شماانسان را دچار سر در گمی می کند آنجا که درخواست پاسخگو کردن دولت …را در مقابل مجلس … کرده اید و دیگر اینکه هیچ محدودیتی برای اجرای بندهای آن نگذاشته واختیار را به طرف مقابل داده اید تا هر وقت که صلاح دانست و به مصلحت خود به هر میزان از موارد پیشنهادی را اجرا نماید .

سادسا: ازاینکه گفته اید برای اجرای این پیشنهادات نیاز به هیچ قرارداد و مصالحه نامه یاموافقت نامه نیست تشکرمی کنم و آن را نشان صلاحیت اخلاقی شما می دانم ولی طرف مقابلی که حتی به اسناد تایید و توشیح شده توسط خودش هم رحم نمی کند چگونه قابل اطمینان است؟

سابعا:درخاتمه در صورتی که اعتقاد قلبی به دستگیری یا تبعید یا شهادت خود دارید خواهشمند است یک مرجع را در خارج از کشور بعنوان امین خود تعیین تا در صورت بروز حادثه بتوانیم امور را از طریق ایشان پیگیری نماییم .

باامتنان
ناصر

بیانیه شماره ۱۷ میرحسین موسوی و راه حل های برون رفت از بحران

کلمه: میرحسین موسوی در بیانیه ای به مناسبت وقایع عاشورای حسینی و روزهای پس از آن ضمن انتقاد شدید از برخوردهای خشونت آمیز نیروهای حکومتی با ملت عزادار ایران راه حل های پنجگانه خود را برای خروج وضعیت بحرانی فعلی ارائه کرد.وی در راه حل های پنجگانه خود بر اهمیت مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه در مقابل مردم، تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخابات، آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها ، آزادی مطبوعات و رسانه ها و به رسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی تاکید کرد.

به گزارش کلمه متن کامل بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ابا عبدالله. انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم فیالیتنی کنت معکم فافوزا فوزا عظیما

همواره به اینجانب و دوستان گفته می شد که اگر شما اطلاعیه ندهید مردم به خیابانها نخواهند آمد و آنان از اعتراضات و مطالبات خود دست برخواهند داشت وآرامش به کشور برخواهد گشت. بنده به عنوان یک همراه جنبش عظیم سبز مردمی با این نظر موافق نبودم و می اندیشیدم که تا اصلاحات لازم با تکیه براصول روشن که می توان آنها را از قانون اساسی استخراج کرد، صورت نگیرد ، آب رفته به جوی باز نخواهد گشت.

برای مراسم عاشورای حسینی علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمین خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمی مانند. در حالی که مردم نه روزنامه همراه و مشوقی در کنار خود داشتند و نه از صدا و سیما، به عنوان رسانه ای ملی و بی طرف و منصف و عاقل بهره می بردند. باز همه ملت ها و جهانیان شاهد بودند که در میان طوفانی از تهدیدها و تبلیغات و تکفیرها و اهانتها، عزاداران حسینی در این روز مقدس حسین حسین گویان به صورت مسالمت آمیز و بدون شعارهای تند روانه میدانها و مسیرهایی شدند که خود انتخاب کرده بودند و این بار نیز چون دفعات گذشته با اعمال تحریک آمیز مواجه شدند، خشونت های غیرقابل باور چون زیر کردن راهپیمانان، تیراندازی نیروهای لباس شخصی که امروز هویت آنها بر کسی پوشیده نیست و روز بروز پرده از چهره آنان و سرانشان کنار زده می شود، فاجعه ای را آفرید که اثرات آن به این زودی از صحنه سیاسی کشورمان رخت برنخواهد بست.

مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها، تیراندازی ها و آدم زیر کردن ها و ترورهاست . جالب آنکه در بعضی از این فیلم ها دیده شده است که مردم در پشت چهره نیروهای انتظامی و بسیجی مهاجم برادران خود را می بینند و در شرایط بحرانی و پر از خشم و هیاهوی آنروز سعی می کنند بدانها آسیبی نرسد. اگر صدا و سیما یک جو انصاف و عقل داشت می توانست برای تلطیف فضا و نزدیک کردن مردم به همدیگر گوشه ای از این صحنه ها را نشان دهد. ولی هیهات! جریان روزهای بعد از عاشورا و گسترش دستگیریها و دیگر تمهیدات دولتی نشان می دهد که مسئولان اشتباهات گذشته را این بار در وسعت بیشتر تکرار می کنند و آنها می اندیشند سیاست ارعاب تنها راه حل است.

گیرم که چند روز با دستگیریها ، خشونت ها ، تهدیدها و بستن دهان روزنامه ها و رسانه ها سکوت برقرار گردید، تغییر قضاوت مردم را نسبت به نظام چگونه حل می کنید؟ تخریب مشروعیت را چگونه جبران می نمائید؟ نگاه ملامت آمیز و متعجب همه جهانیان از این همه خشونت یک دولت به ملت خود را چگونه تغییر می دهید؟ با مشکلات بر زمین مانده اقتصادی و معیشتی کشور که به دلیل ضعف مفرط دولت روزبروز وخیم تر می شود چه می کنید؟ با چه پشتوانه ای از کارآمدی و انسجام ملی و سیاست خارجی موثر، سایه قطعنامه ها و امتیازخواهی های بیشتر را در سطح بین الملل از سر کشور و ملتمان دور می کنید؟

اینان می اندیشند با عقب راندن نخبگان و روشنفکران و دانشگاهیان و فعالان از صحنه سیاسی خواهند توانست بدون پرداختن ریشه ای به مسائل امروز کشور به دیروز قبل از انتخابات برگردند؟ اما کسانی که تاریخ را خوانده اند و کمی با ماهیت پیچیده جوامع آشنایی دارند می دانند که این تفکر ناشی از یک توهم واقع گریز و پناه بردن به رویکردهای کم عمق و گول زننده است .

بنده به صراحت و روشنی می گویم فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد . سخنان روز چهارشنبه میدان انقلاب و قبل از آن نماز جمعه هفته پیش دانشگاه که توسط چهره های منتسب به نظام ایراد گردید، نتایج هر نوع اقدام تروریستی را مستقیما به سمت کانون نشانه خواهد رفت و گره مشکل بحران کنونی را نا گشودنی خواهد ساخت. گوساله و بزغاله خواندن بخش عظیمی از جامعه و خس و خاشاک نامیدن آنان و مباح کردن خون عزاداران حسینی فاجعه ای است که هم اکنون توسط افرادی مشخص و صدا و سیما در جامعه رخ داده است. این چه سخنرانی است که از تریبون دولتی مردم را به جنگ با یکدیگر دعوت می کند و یک عده را حزب الله می نامد و عده ای دیگر را حزب الشیطان؟ بارها در یک سخنرانی کوتاه اعلام می کند مردم توجه کنید جنگ است! آیا این سخنان دعوت به جنگ و شورش داخلی نیست ؟ با توجه به استفاده از اصطلاحات مذهبی و اشاره به آیات و روایات ، این مراجع عظام و روحانیون فاضل هستند که می توانند بگویند با این گونه اشخاص چه می توان کرد؟

آنچه به بنده به عنوان یک فرد کوچک این جامعه مربوط می شود استقبال از هر هجمه ای در راه اسلام و کشور عزیزمان است و سخنان چند روز اخیر، بنده را به یاد کلام امام رحمه الله علیه می اندازد که ” بکشید ما را ، ما نیرومند تر می شویم”. بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست.

بنده به صراحت می گویم تا وجود یک بحران جدی در کشور به رسمیت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد. عدم اذعان به بحران ، توجیه گر ادامه راه حل های سرکوبگرانه خواهد شد. اذعان به وضعیت بحرانی می تواند راه حل را نه در سرکوب که بر سر آشتی ملی قرار دهد . تهمت بی دینی و همراهی با قدرتهای بیگانه مستکبر و افراد بدنام و جریانهای منحوسی چون منافقین به فرض آنکه به حذف فیزیکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهیت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان یک دلسوز می گویم منافقین با خیانت ها و جنایت های خود مرده اند، شما برای کسب امتیازهای جناحی و کینه ورزی آنها را زنده نکنید .

من لازم می دانم قبل از آنکه راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم ، برهویت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بیگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکید نمایم. ما پیروان اباعبدالله حسین علیه السلام هستیم. ما شیفتگان حریتی هستیم که منادیش آن امام مظلوم بود . ما پیرو کسی هستیم که در قلمرو وسیع اسلامی ربودن خلخالی از پای یک زن را برنمی تابید. ما معتقد به تفسیر رحمانی از اسلام هستیم که انسانها را یا هم کیش هم می دانند و یا همسانانی در خلقت. نگاهی که بر کرامت ذاتی انسان باور دارد و برنمی تابد که ضارب او در زندان با غذایی جز شبیه غذای او نگهداری شود و یا مورد شکنجه و امثال آن قرار گیرد.

بنده و دوستان عزیزم که امروز بسیاری از آنها در زندانها محبوس هستند پای بندان سرسخت استقلال کشور هستیم و از اینکه بازار اسلامی ما تبدیل به یک بازار مکاره برای کالاهای بیگانه شده است رنج می بریم. ما به شدت با فساد موجود که ناشی از سیاستهای سوء و عدم تدبیر است مخالفیم. ما می گوئیم نهاد بزرگ و تاثیر گذاری چون سپاه اگر هر روز چرتکه بیاندازد که قیمت سهام چقدر بالا و پائین رفته نمی تواند از کشور و منافع ملی آن دفاع نماید؛ هم خود به فساد کشیده می شود و هم کشور را به فساد می کشاند . ما می گوئیم و حاضریم در مباحثات نشان دهیم که امروز منافع و حقوق مستضعفان و کارگران و کارمندان و سایر اقشار ملت در یک فساد بزرگ در حال غرق شدن است . جنبش سبز مخالف دروغ است و آنرا آفتی خانمان برانداز برای کشور می داند و از این رو دروغ های سیاسی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی و امثال آنرا خطری بزرگ برای کشور می دانیم.

ما یک دولت و نظام صادق و رئوف و با شفقت و مبتنی بر آراء مردم می خواهیم که به تنوع آراء و عقاید مردم نه به شکل تهدید بلکه بصورت یک فرصت نگاه کند. ما سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم، تفتیش عقاید، تجسس، بستن روزنامه ها و محدود کردن رسانه ها را مخالف دین مترقی و رهایی بخش خود و مخالف قانون اساسی برآمده از این دین می دانیم. ما ضایع کردن یک ریال از بیت المال را در جهت اهداف باندی و جناحی حرام می دانیم و می گوئیم که سند چشم انداز ملی بیست ساله که به تایید همه ارکان نظام رسیده است امروز به یک ورق پاره بی ارزش تبدیل شده است. ما هشدار می دهیم که رقیبان بزرگی در منطقه با رشدهای اقتصادی دو رقمی در حال ظهور هستند و روز به روز قوی تر می شوند . درحالی که ما متاسفانه از دادن یک بودجه سالانه و نگهداشتن حسابهای ذخیره ارزی و امانت در سپرده های مردم و پاسخگویی در مقابل دیوان محاسبات عمومی و مجلس شورای اسلامی عاجز هستیم .

ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی . تا حال نه کارت تبریکی برای روسای کشورهای بزرگ فرستاده ایم و نه امید یاری آنها را داریم و می دانیم با اصالت قدرت در روابط بین اللمل هر کشور به دنبال منافع ملی خود است و ما بیزار از کسانی هستیم که بر عرف و اعتقادات دینی و ملی ملت خود احترام نمی گذارند . و مضحک است که به ما تهمت اهانت به قرآن ، عاشورای امام حسین یا پاره کردن عکس حضرت امام قدس سره زده شود . مسلما حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمت شکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانیم .

اما من برآنم که راه حل مشکلات پیش آمده و بحران موجود چنین است؛ وضعیت کشور امروز چون رودخانه خروشان و عظیمی است که سیلابهای تند و حوادث گوناگون باعث طغیان و گل آلود شدن آن شده است . راه آرام کردن این رودخانه بزرگ و روشن ساختن و زلال کردن آب آن در یک اقدام سریع و عاجل امکان پذیر نیست . اندیشیدن به این گونه راه حلها که عده ای توبه کنند و عده ای معامله کنند و بده و بستانی صورت گیرد تا این مشکل بزرگ حل شود عملا به بیراهه رفتن است .

بنده راه حل را در روانه ساختن نهرها و چشمه هایی از آب روشن و شیرین به بستر این رودخانه می دانم که بتدریج و طی یک فرآیند تدریجی کیفیت آب و وضع رودخانه را تغییر دهد . و نیز اعتقاد دارم که هنوز دیر نشده است و نظام ما آن قدرت را دارد که در صورت تدبیر و در صورت داشتن یک نگاه احترام آمیز و توام با ملاطفت به همه ملت و اقشار آن این مهم را بانجام برساند . بنده تعدادی از این راه حلها را که چون نهرها و چشمه هایی از اب روشن می تواند فضای ملی را تحت تاثیر قرار دهد و اوضاع را به سمت بهبود ببرد، بیان می کنم :

۱- اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایت های غیرمعمول در مقابل کاستی ها و ضعف هایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است . به یقین اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بی کفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد .

۲- تدوین قانون شفاف و اعتماد برانگیز برای انتخاباتها به نوعی که اعتماد ملت را به یک رقابت آزاد و منصفانه و بدون خدعه و دخالت قانع سازد . این قانون باید شرکت همه ملت را علیرغم تفاوت در آراء و اندیشه ها تضمین کند و جلوی دخالت های سلیقه ای و جناحی دست اندرکاران نظام را در همه سطوح منتفی سازد . مجالس اولیه انقلاب می تواند به عنوان الگویی مورد توجه قرار گیرند .

۳- آزادی زندانیان سیاسی و احیاء حیثیت و آبروی آنها . بنده یقین دارم که این اقدام نه به ضعف که به درایت نظام تعبیر خواهد گشت . و نیز آگاهیم که جریانهای سیاسی منحطی با این راه حل مخالف هستند .

۴- آزادی مطبوعات و رسانه ها و اجازه نشر مجدد روزنامه های توقیف شده جزء ضروریات روند بهبود است . ترس از آزادی مطبوعات باید از بین برود و تجربیات جهانی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد . گسترش کانال های ماهواره ای و اهمیت یافتن آنها و تاثیرگذاری قاطع این رسانه که بخوبی ناکافی بودن روش های قدیمی و محدودیت صدا و سیما را می رساند . پارازیت ها و محدودیت های اینترنتی می تواند برای مدت کوتاهی اثرگذار باشد . تنها راه چاره داشتن رسانه هایی متنوع و آگاه و آزاد در داخل کشور است . آیا زمان آن نرسیده است که با اقدامی شجاعانه و ناشی از اعتماد به متفکران و نیروهای خلاق جامعه ، نگاهها را از آنسوی مرزها به شکوفایی خلاقیت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی داخلی برگردانیم ؟

۵- برسمیت شناختن حقوق مردم برای اجتماعات قانونی و تشکیل احزاب و تشکل ها و پایبندی به اصل ۲۷ قانون اساسی . اقدام در این زمینه که می تواند با درایت و همکاری همه علاقمندان به کشور صورت گیرد در طول چند ماه می تواند فضایی توام با دوستی و محبت ملی را جایگزین در گیری سازمان بسیج و نیروهای امنیتی با مردم و یا درگیری مردم با مردم نماید .

به بندهای فوق پیشنهادات دیگری نیز می توان اضافه کرد . به نظر بنده حتی یک جوی کوچک زلال در این بین می تواند مغتنم باشد . ضرورتی ندارد همه بندها با هم شروع شود . مشاهده عزم در این راه بروشنی افق کمک خواهد کرد . و کلام آخر آنکه همه این پیشنهادات بدون نیاز به توافق نامه و مذاکره و داد و ستدهای سیاسی و از موضع حکمت و تدبیر و خیرخواهی می تواند اجرایی شود .

میرحسین موسوی

آرشیو

برچسب‌ها