با این همه ظلمی که سیاهی کرده است .... تردید ندارم که خدا هم سبز است !!!

آخرین اخبار

۱۳۸۸ آذر ۲۱, شنبه

بیانیه دانشگاه تهران در خصوص حوادث اخیر

به نقل از دانشگاه تهران

باسمه تعالی


در پی حوادث هفته اخیر در صحن مقدس دانشگاه تهران، بدینوسیله ضمن توجه به بیانیه ­ها و تکذیبه‌های قبلی صادر شده اعلام می‌گردد که دانشگاه تهران هر اقدامی که شأن و منزلت دانشگاه و دانشگاهیان را مخدوش نماید، محکوم نموده و مجدداً تأکید می‌نماید، دانشگاه محل حضور استادان و دانشجویان و کارکنان صدیق و شریفی است که در جهت اعتلای علم و اخلاق و پژوهش گام بر می‌دارند.


اداره کل روابط عمومی دانشگاه تهران

افشاگری یکی دیگر از قربانیان تجاوز ،مهرنوش جعفر قلی زاده در زندان های جمهوری اسلامی-پیام دانشجو


پیام دانشجو:خوانندگان گرامی اگر چه درج این گونه مطالب بسیار دردناک و مشکل است،اما به حکم وجدان روزنامه نگاری می بایست واقعیات تکان دهنده را افشا نماییم.متن زیر نوشته ی شیرزن ایرانی است که مجبور شده است همسر و فرزندان خود را در ایران بگذارد و بگریزد.این بانوی ایرانی که مشخصاتش در نزد ما امانت می باشد،پس از این که او را پس از 24 روز شکنجه و تجاوز در خیابان رها می کنند،روحیه ی این که با همسر و فرزندانش روبرو شود را ندارد و به کمک دوستانش به بیرون از مرز می گریزد.امیدوار هستیم به مرور و با کمک انسان های شریف روحیه اش  ترمیم شود و بتواند فرزندان و همسر خود را که به شدت دوست می دارد ،بار دیگر در اغوش بکشد.. او به شدت زخم خورده و گریان است و درد های ناشی از شکنجه و تجاوز موجب گردیده که دنیا در پیش چشمش تیره و تار شود. امید است خود را باز یابد.
ا
درج این دردنامه به این دلیل صورت نمی گیرد که نظام مقدس ان را تایید کرده یا از روی کرم به تعقیب متجاوزین بپردازد. برای این که ان ها خود را ادم های مقدس و منزه می دانند و تازه برای این گونه تجاوز ها نیز توجیه شرعی دارند!؟ همان گونه که وهابی های عربستان برای تجاوز به زنان ایرانی به بهانه ی شیعه بودن،برای خود مانعی ندیده و بار ها و بارها چنین تجاوزی را انجام دادند،پیروان ولایت فقیه نیز مخالفین را به بی دینی و انحراف از راه ولایت متهم کرده و تجاوز به ان ها را مباح می دانند. این یک اخلاق فرقه ای و انحرافی است البته.
انتشار این دردنامه و افشاگری برای این صورت می گیرد که اولا پرده ی ریا از چهره ی کریه متجاوزان خشونت طلب پاره شودو از دیگر سو راهی باشد که این بانوی گرامی ایرانی،دردهای خود را با ما تقسیم کند و از این راه مرهمی برای ان جستجو نماید.مهروش به زودی با رسانه های بین المللی سخن خواهد گفت و خود انچه را لازم است می گوید.



Salam Jenabe aghaye Tabarzadı e azızam
Mokhtasarı az aan roozhara barayetan ferestadam . Hemaseyedıgaretan ra dar16 azar az TV tamasha kardam va ashk rıkhtam va dar del arezoo kardam bashad ke roozı bedoone zareı khashm o havaye aloode be gaze ashk avar betavanım nazarateman ra ba aramesh bayan konım. Zende bad IRANI, zende bad AZADI, zende bad DEMOCRASI, GOSASTEH BAD estebdad!

Dar tarıkhe 30 khordade 88 dar khyabane Azadıe Tehran dar halı ke az dast lebas shakhsıha va basıjıan rejım farar mıkardam, alaraghm talash hameye hamrahanam dar rahpeymaı baraye nejatam , dastgır shodam va ba dasband pelastıkı bar dast va chamband be hamrahe besyarı az dokhtaran dıgar be bazdashtgah montghel shodam. moddat taghrıban toolanı ba hamrahe 16 nafar az dokhtarane dıgar dar yek selloole kochak ke bıshtar shabıhe ghabr bood va havaye kafı baraye tannafos nadasht mandım. be dalıle jerahathaı ke dar hengam dastgırı va moghamemat dar moghabel e lebas shakhsıhaye batoom be dast , bardashte boodam, va sedaye ah o naleye dıgar hamrahanam ba teshnegıe faravan tahıj shode boodam va ba khashm ba pahaye bedoon kafsham be dare ahanıe seloole enferadıe mamlov az jamıat koobıdam ke mamooran asabanı ra bad az zamanı kootah be soragham avard va be moddat 24 rooz baese emale badtarın va fasjıtarın jenayatha dar moredam shod. aam az azare faravan jesmı va vahshtnako dard nake jensı ke taadole roohıam ra baraye modatha barham zade bood. bad az 24 rooz ba chashmane basteh dar yekı az koochehaye khıabane Larestan vaghe dar khıabane Takhte Tavoos az machıne mamoran dar tarıkıe shab be bıroon part shodam va ba doostı az telephon omoomı tamas gereftam va ba manzal enteghal yaftam. Mehrvash ghabl az dastgırı, saheb KAR va ' farzand va Hamsarı mehraban va zendegıe aram bood va HAL HICH KODAM AZ ANHA RA KE NADARAD BALKEH DAR ZENDANI BOZRGTAR DAR BAND AST TA DAR ENTEZAR ejraye HOKMASH AZ JANEBE 'UN' BASHAD:
Ba tashakkor az tavajoh va enayatetan, Mehrvash




آیت الله صانعی: برخی ها وقتی به بن بست می رسند حتی از امام هم نمی گذرند

امروز: حضرت آیت الله العظمی صانعی در دیدار حجت الاسلام و المسلمین محتشمی پور رئیس سازمان مردم نهاد حامی آزادی قدس شریف و اعضای کمیته دانشجویی دبیرخانه حمایت از فلسطین با معظم له با بیان اینکه « من امروز در کنار غربت قدس از غربت اسلام و تشیع و غربت یاران امام امت سلام الله علیه می نالم» فرمودند: «حق مطلب را حضرت امام در خصوص مسئله فلسطین بیان کردند که اسرائیل یک غده سرطانی است، اما معتقدم غربت بسیار شدیدی که امروز برای فلسطین وجود دارد از غربتی که در زمان رژیم ستم شاهی وجود داشت بیشتر است چرا که اگر رژیم شاه با اسرائیل می ساخت معلوم بود که اشتباه کرده است اما امروز طرح برخی مسائل بدون توجه به لوازم آن و یا بزرگ کردن برخی مسائل و عقب گرد از آن به ضرر قدس شریف و مسئله فلسطین است.»
به گزارش پايگاه اطلاع رساني دفتر آيت الله صانعي، این مرجع عالیقدر در ادامه با بیان اینکه ما زمانی می توانیم از مردم توقع داشته باشیم که در مسئله فلسطین بپا خیزند که در داخل کشور خودمان از کاربرد هر نوع خشونتی علیه مردم اجتناب ورزیم اظهارداشتند:«آیا امکان آن وجود ندارد که جامعه را به گونه ای اداره کرد که حتی اجرای مجازات های شرعی و قانونی نشان از رحمت و رأفت اسلامی باشد.»
شاگرد وفادار امام امت سلام الله علیه در ادامه و با اظهار تأسف شدید از حادثه اهانت به تمثال مبارک حضرت امام در 16 آذر فرمودند:«برخی ها وقتی به بن بست می رسند حتی از امام هم نمی گذرند واز امام سرمایه گذاری می کنند، انسان های ظالم عکس امام را آتش می زنند بعد می گویند کار دانشجویان بوده است در حالیکه دانشجویان فدایی امام هستند و همه چیزشان را از امام دارند.»
ایشان افزودند:«ما تاریخ را دیده ایم، ماجرای آتش زدن سینما رکس آبادان و مسجد جامع کرمان را هم دیده ایم که چه کسانی آمدند و آتش زدند و بعد گفتند کار انقلابیون بوده است!»
آیت الله العظمی صانعی با اظهار نگرانی از کاربرد خشونت علیه تجمعات دانشجویی فرمودند:«با زدن و خشونت و زندان کردن که کارها درست نمی شود این چه معنایی دارد که از یک تجمع 700 نفری دانشجویی آنگونه که خودشان آمار داده اند 200 نفر را بازداشت و زندانی می کنند حمله کردن به زنان چه معنایی دارد؟ کی فرهنگ ما اجازه می داد که زن را بزنند من حتی در مبارزات انقلاب می دیدم که برخی ژاندارم ها حاضر نمی شدند به زنان حمله کنند اما حالا برخی ها تشخیص می دهند که زنان را هم بزنند و هر کس هم که حرفی می زند می گویند خلاف نظام وامام حرکت می کند.»
ایشان با بیان اینکه حرکت گروههای تروریستی همچون القاعده تصویر خشنی از اسلام به جهان معرفی کرده است فرمودند:«خوف آن دارم که اعمال این خشونت ها سبب آن شود که فردا مذهب تشیع نیز به عنوان یک مذهب خشن معرفی شود.»
آیت الله صانعی در ادامه سخنانشان و با اشاره به تأثیرات حذف یاران امام و انقلاب از صحنه سیاسی و اجتماعی بر مسئله فلسطین فرمودند:«امروز فضا به گونه ای است که یاران امام نمی توانند راجع به مسئله فلسطین حرف بزنند و اگر هم سخنی بگویند سخن آنان را قبول نمی کنند لذا معتقدم در این شرایط نباید یاران امام را تنها بگذاریم، بلکه هرچه دشمنان و یا انسان های قاصر دشمنی خود را با یاران امام بیشتر می کنند ما باید علاقه و حمایت خود را از یاران امام بیشتر کنیم خصوصا یارانی که وجودشان در جامعه کارساز است.»
ایشان خطاب به اعضای کمیته دانشجویی حمایت از فلسطین افزودند:«به مسئولین امر گوشزد کنید که اگر می خواهیم خدمتی به فلسطین و قدس شریف کنیم باید این فشارها را در داخل کم کنیم و یاران امام را به صحنه برگردانیم، به مسولان رده بالای نظام متذکر شوید که قبل از غربت قدس شریف متوجه غربت اسلام و تشیع باشند و در سخنانشان به لوازم حرف های خودشان توجه کنند.»
شایان ذکر است که در ابتدای این دیدار حجت الاسلام و المسلمین محتشمی پور با تشریح اوضاع کنونی فلسطین و با بیان وضعیت دشوار مبارزه علیه رژیم غاصب اسرائیل گفت: « شرایط امروز دنیای اسلام و ایران متأسفانه سبب شده تا یک سکوت معنادار و یک نوع بی تفاوتی ای نسبت به مسئله فلسطین حاکم شود که رژیم غاصب اسرائیل بیشترین بهره برداری را از این وضعیت در جهت پیشبرد اهداف خود کرده است.»
وی به موضع گیری کشور های دنیا علیه ایران در موضوع هسته ای و مسائل ابهام آلود پس از انتخابات اشاره کرد و گفت: «متأسفانه دولتی که دیروز راجع به مسئله هولوکاست آنچنان موضع گیری می کرد امروز در قبال مسائل فلسطین سکوت اختیار کرده است.»
همچنین مهدوی دبیر کمیته دانشجویی دبیرخانه حمایت از فلسطین نیز طی سخنانی خطاب به حضرت آیت الله العظمی صانعی گفت: «اساس کارهایمان دفاع از مظلوم است چه در فلسطین و چه در یمن و افغانستان.»
مهدوی افزود: «تاکید امام (س) روی مسئله فلسطین بخاطر غاصب بودن این دولت علاوه بر ظالم بودن آنهاست لذا ما معتقدیم بحث فلسطین را نباید صرفا به یک بحث حقوق بشری صرف تقلیل داد.»
مهدوی گفت: «رویکرد ما در کمیته دانشجویی حول یک محور اساسی به نام دانایی محوری است و اعتقاد داریم صحبت از مسئله فلسطین باید مبتنی بر واقعیات جامعه باشد.»

اعطاي تنديس " تلاشگر حقوق بشر" به آيت الله العظمي منتظري

منبع: دفتر آيت الله العظمي منتظري

كانون مدافعان حقوق بشر ايران در روز پنج شنبه 19 آذر ماه 1388 مطابق با روز جهاني "حقوق بشر" با حضور در بيت آيت الله العظمي منتظري و طي ديدار و گفتگو، ضمن اعلام معظم له به عنوان برنده "تلاشگر حقوق بشر" در سال 1388 اين تنديس را به آيت الله منتظري تقديم كردند. در اين ديدار آقايان : دكتر ابراهيم يزدي ، دكتر حبيب الله پيمان ، دكتر عبدالفتاح سلطاني ، دكتر محمدعلي دادخواه ، تقي رحماني ، عبدالرضا تاجيك ، عطاءالله شيرازي ، حسين نوري زاده ، امير دليرساني و خانم نرگس محمدي از اعضاء كانون مدافعان حقوق بشر ايران حضور داشتند.

در ابتداي اين مراسم آقاي دكتر عبدالفتاح سلطاني وكيل دادگستري گفتند:
"كانون مدافعان حقوق بشر هر ساله براي تقدير از كساني كه حقوق بشر را رعايت و در اين راستا فعاليت ميكنند تقدير ميكند، كه امسال با تعطيلي كانون امكان برگزاري مراسم ويژه نبود. براي همين بناگذاشتيم خدمت رسيده از شما كه از قديم الايام در راستاي تحقق حقوق بشر از ديدگاه اسلام فعال بوده ايد و عملا از حقوق زندانيان از سال 1360 به بعد دفاع كرده ايد و بر كاهش فشار بر آنان با هر ايده ، فرقه و فكري مؤثر بوده ايد و حتي از حقوق كساني كه گفته ميشود فرزند شما را به شهادت رسانده اند دفاع كرديد، لازم ديديم از شما تقدير و تشكر كرده و به طور مرسوم يك جايزه را تقديم نماييم . اميدواريم خداوند به شما عمر با عزت داده و ان شاء الله سايه شما بر سر ملت ايران مستدام باشد."

سپس در همين زمينه آقاي دكتر دادخواه ادامه دادند:
"امروز از نظر جهاني روز حقوق بشر است ، براي همين خدمت شما رسيديم . همانگونه كه قرآن هنگام خطاب قرار دادن ، انسان و آدم را مورد خطاب قرار ميدهد، اين نمادي را هم كه كانون مدافعان حقوق بشر خدمت شما ارائه داده اند، استوانه كوروش كبير است كه از نظر برخي مفسران همان ذوالقرنين است . در ابتداي آن اصول و منشوري را اعلام كرده كه بر پايه آن انسان آزاد باشد، كسي بر او سلطه نداشته باشد، بردگي را از ميان برداشت و سلطه را كلا نفي كرد مگر به انتخاب مردم كه چه كسي را برگزينند، و اين اختيار انساني را به او يادآور شد. ولي متأسفانه در كشور ما خيلي از بايدها رعايت نمي شود. اميدواريم با توجه به نصايح بزرگاني چون حضرتعالي كه راه را از گمراهي نشان ميدهند، فردايي روشن در انتظار ملت ايران باشد. و همان را ميگوييم كه قرآن ميفرمايد: (أليس الصبح بقريب ) و اين نويد خداوند در مورد مردم محقق خواهد شد."

پس از آن ، بيانيه كانون مدافعان حقوق بشر توسط سركار خانم نرگس محمدي قرائت شد. در بخشي از اين بيانيه آمده است :
"... كانون مدافعان حقوق بشر در سال 1388 تنديس "تلاشگر حقوق بشر" را به حضرت آيت الله العظمي حسينعلي منتظري تقديم ميدارد. ايشان در زمينه هاي نظري و عملي و با ناديده انگاشتن مقام و قدرت دنيوي و برخورداري هاي ناشي از آن ، از حق و كرامت واقعي انسان دفاع كرده است .
مواضع فقهي ايشان در مورد حقوق شهروندي همه ايرانيان ، تكيه و تأكيد بر مشروعيت حكومت بر اساس آراء مردم و دفاع از حقوق مخالفان بر همگان روشن و آشكار است .
آنچه كانون را در تقديم اين جايزه به شخصيت برجسته و علمي آيت الله ترغيب نموده ، مواضع عملي ايشان است . از جمله مخالفت با اعدام هاي بي رويه در سال هاي 1360 و 1367، مخالفت با سخت گيري حكومت عليه شهروندان و دفاع همه جانبه ، شجاعانه و مقتدرانه ايشان از جنبش سبز مردم ايران .
كانون مدافعان حقوق بشر با تقدير از تلاش هاي اين عالم برجسته كه سالها حصر و محروميت و تحمل مرارت را براي ايشان به همراه داشته است ، و با تبريك به ايشان براي نيك نامي جاودانه شان در نزد ملت ايران ، با آرزوي سلامتي و تداوم راه پرارزش دفاع از حقوق انسانها، تنديس "تلاشگر حقوق بشر" را در 19 آذر ماه 1388 مصادف با 10 دسامبر 2009 و شصت و يكمين سالگرد اعلاميه جهاني حقوق بشر تقديم آيت الله العظمي حسينعلي منتظري ميكند."
كانون مدافعان حقوق بشر


سپس آيت الله العظمي منتظري ضمن ابراز تشكر و قدرداني از اعضاء كانون مدافعان حقوق بشر كه در راه دفاع از حقوق شهروندان تلاش و كوشش ميكنند، با اشاره به حوادث پس از انتخابات و برخوردهاي تند و خشن با مردم معترض فرمودند:


هيچ يك از برخوردهايي كه با مردم شد شرعي و قانوني نيست و آمرين و عاملين ضامن و بدهكار مردم هستند. متأسفانه بين زن و مرد، پير و جوان هم تفاوتي قائل نشده اند; حتي زن ها و دخترها را بيشتر كتك زده اند. آقايان ميگويند اين كارها را براي حفظ نظام انجام ميدهند، من بارها عرض كرده ام ما مخالف حفظ نظام نيستيم اما حفظ نظام وجود نفسي ندارد، بلكه حفظ آن وجوب مقدمي دارد، يعني نظام را ما ميخواهيم كه در سايه آن احكام اسلامي اجرا شود نه اين كه به بهانه حفظ نظام احكام اسلامي و شرعي زير پا گذاشته شود و مرادتان هم از نظام شخص باشد. شما به چه مجوزي مردم را كتك ميزنيد؟ براي اين كه شما را قبول ندارند؟! خب قبول نداشته باشند. مگر شما خداييد يا پيامبريد؟ آنچه كه شما به نام اسلام و دين انجام ميدهيد موجب بدنامي براي اسلام ميشود. چرا با مردم ، تند و خشن برخورد ميكنيد؟

خداوند خطاب به پيامبر ميفرمايد: (فبما رحمة من الله لنت لهم ولوكنت فظا غليظ القلب لانفضوا من حولك فاعف عنهم واستغفرلهم و شاورهم في الامر) يعني : "اي پيامبر! چون تو نرمخو هستي مردم به تو گرايش دارند، و اگر تند و خشن بودي مردم از تو فراري ميشدند." بعد ميفرمايد: "براي اين مردم طلب عفو كن ، برايشان استغفار كن و در امر حكومت با آنها مشورت كن." شما آمده ايد خودي ها را هم غيرخودي ميكنيد، در حالي كه قرآن ميگويد: غيرخودي ها را از خود كنيد، با آنها مشورت كنيد، دستور واقعي اسلام اين است نه آنچه آقايان به اسم اسلام انجام ميدهند و دستور ميدهند مردم را به قصد كشت بزنند.

ايشان در ادامه فرمودند:
ضرر را از هر كجا بگيريد به نفع است . آقايان از اول ، انتخابات را منحرف كردند. بعد عده اي را زدند عده اي را زنداني كردند، بعد گفتند پرونده انتخابات مختومه شد. اگر مختومه شد پس ادامه بازداشت ها براي چه بود؟ مصاحبه هاي تلويزيوني براي چه بود؟ اعتراف گيري چرا؟ محاكمه بر اساس اعترافات تحت فشار براي چه بود؟! مگر بازداشتي ها به انتخابات مربوط نبودند؟ حالا كه پرونده اش را بسته اعلام كردند، بازداشتي ها را آزاد ميكردند، از آنها معذرت خواهي ميشد، چه بسا اوضاع به اينجا نمي رسيد كه هر روز ادامه پيدا كند. خودتان آمديد و ادامه اش داديد، خود شما تفرقه ايجاد كرديد و حالا آمده ايد از وحدت دم ميزنيد؟! اگر به دنبال آرامش و وحدت هستيد براي چه بي گناهان را در بازداشت نگه داشته ايد و با فشار از آنها اعتراف ميگيريد و بر اساس همان اعتراف ها محاكمه ميكنيد و احكام سنگين صادر ميكنيد؟ مگر روايت نداريم كه اعتراف تحت فشار و شكنجه و ارعاب اثري ندارد؟ بدانيد اين اعتراف ها ذره اي ارزش ندارد و بر خلاف موازين اسلام است .

زماني كه ما در رژيم سابق زندان بوديم روزي ازغندي كه بازجوي ما بود به زندان آمد و عباس اشراقي را دستش را گرفت و برد. به او گفتم عباس را كجا بردي ؟ گفت : آزادش كردم . چون حالت صرع دارد و اگر در زندان بميرد در مجامع بين المللي برايمان مشكل درست ميكنند. آنها عاقلانه برخورد ميكردند ولي اين آقايان آقاي بهزاد نبوي را كه داخل زندان نبود و براي عمل جراحي و معالجه چند روزي مرخصي داده بودند، در حال بيماري به زندان عودت داده اند. آيا اين عمل عاقلانه است ؟! يكي از هموطنان كردمان آقاي احسان فتاحيان را دفعه اول به 10 سال زندان محكوم كردند، پس از تحمل زندان ايشان را به اعدام محكوم كردند! در حالي كه دادگاه تجديدنظر حق ندارد مجازات را تشديد كند. چون 10 سال زندان از حداقل مجازات كمتر نبوده است و اين حكم برخلاف قانون است .

ما به اين آقايان ميگوييم والله اين كشور مال ما مردم است و ما به كشورمان علاقه داريم . كشور هم حاكميت ميخواهد و با شرايطش بايد برقرار باشد. اما كشور مطابق رأي و نظر مردم بايد اداره شود. امام حسن (ع ) طي نامه اي به معاويه مينويسند: پس از رحلت پدرم "ولاني المسلمون الامر من بعده" يعني : پس از شهادت پدرم علي (ع ) مردم مرا ولي و حاكم قرار دادند. ايشان به معاويه نمي گويد: من حاكم هستم چون امام معصوم هستم بلكه رأي و اقبال مردم را مطرح ميكند. پس همه كاره مردم اند. بنابراين بايد حقوق ملت استيفا شود.

در قانون اساسي فصل جداگانه اي هست به عنوان حقوق ملت ، آقايان اين اصول را ناديده گرفته اند. در آنجا حق اجتماعات ، اظهارنظر و آزادي مردم آمده است . مراد، آزادي مسئولان نيست بلكه مراد آزادي مردم است.

آيت الله خميني در پاريس درباره آزادي ميگفتند: "حتي كمونيست ها هم در حكومت آينده ما حق اظهارنظر دارند." حالا كه مسلمانها هم ، حتي آنها كه براي انقلاب زحمت كشيدند و زندان رفته اند را از حق اظهارنظر محروم ميكنند، آنها را بازداشت ميكنند و به زور اعتراف ميگيرند كه ما ضد انقلاب و ضد نظام هستيم !

همه ما بر اساس آيات قرآن وظيفه داريم كه امر به معروف و نهي از منكر كنيم . صرف دعا كردن كافي نيست و فايده ندارد و نبايد دلمان را به اين كه گوشه اي بنشينيم و دعا كنيم خوش كنيم ، بلكه علاوه بر آن بايد در جاي خودش وارد شد و به وظيفه عمل كرد. امر به معروف و نهي از منكر هم مربوط به امور جزئي نيست بلكه مربوط ميشود به امر جامعه و حكومت.

من لازم است همين جا از شما و تمام كساني كه در فعاليت هاي حقوق بشري براي تمامي انسانها فارغ از قوم ، قبيله و عقيده تلاش ميكنند تشكر كنم . در اين راه ملاكمان "انسان بما هو انسان" است . مولا اميرالمؤمنين (ع ) به مالك اشتر ميفرمايد: با لطف و محبت با مردم برخورد كن چون كه مردم از دو صنف خارج نيستند: "اما اخ لك في الدين او نظير لك في الخلق" : "يا برادر ديني تواند يا مثل تو انسان هستند." بنابراين آنها كه ميگويند اسلام را قبول نداريم هم بايد حقوقشان رعايت شود. در اين راه كه قدم برمي داريد قطعا مشكلاتي پيش ميآيد، زنداني ميشويد، از كار بي كارتان ميكنند و فشارهاي ديگر، ولي نااميد نشويد، بردبار باشيد چون قرآن ميفرمايد: "انما يوفي الصابرون اجرهم بغير حساب". ان شاء الله موفق و مأجور باشيد و از زحمات شما تقدير و تشكر ميكنم.

در پايان اين ديدار، تنديس استوانه اي منشور حقوق بشر توسط دكتر ابراهيم يزدي ، دكتر حبيب الله پيمان و آقاي تقي رحماني به معظم له اعطا شد.
اين تنديس بر اساس استوانه كوروش كبير و مربوط به 539 سال پيش از ميلاد ساخته شده است ، استوانه كوروش كبير به عنوان نخستين منشور حقوق بشر ناميده شده و به تمامي زبان هاي رسمي دنيا ترجمه شده است .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته .

دفتر آيت الله العظمي منتظري
1388/9/19

زندانيان سياسی از ما چه انتظار دارند؟ رضا حسين‌بر

‫اگر شما اکنون در زندان می بوديد، از مردم چه انتظاری می داشتيد؟، در زندان به چه فکر می کرديد؟ شکنجه ها را به چه دليلی تحمل می نموديد؟ آينده خود را چطور می ديد؟ به چه چيزی اميد می بستيد؟ راه نجات خود را در چه می ديد؟
‫کسی که در زندان است کاملا بی دفاع است و تنها اميدش کسانی هستند که خارج از زندان هستند، همانطور که ما به او و ديگران اميد داشتيم که در مبارزه شرکت کنند. شايد ما هم به اميد او و ديگران اصلا در تظاهرات شرکت نکرديم. اما زندانی به خاطر ما خطر کرد و برای تحقق ارمان های ما دست به مبارزه زد و دستگير شد و شايد هيچکس نداند او اکنون کجاست، ولی او ميداند ما کجا هستيم. او ميداند ما آزاديم. او ميداند هدف های ما هنوز بدست نيامده. اما او نميداند ما برای او کاری ميکنيم يا نه. به همين دليل مسوليت ما بسيار سنگين است.
ما ميدانيم که جمهوری اسلامی زندانيا ن را شکنجه مينمايد، مورد تجاوز قرار ميدهد، پوست شان را ميکشد، ابروی شان را ميبرد، بد نامشان ميکند و سپس بدارشان می آويزد. کسانی که درين شرايط هستند از ما چه انتظار دارند و ما بايد برای انها چه بکنيم؟ در واقع، ما هر چه برای انها انجام به دهيم برای خود کرده ايم زيرا که انها بخاطر ما و آرمانهای ما درد هايی را ميکشند که ما هم ميبايستی ميکشيديم. شايد، ما ميبايست بجای انها زندان ميبوديم و بجای انها زجر ميکشيديم؛ اما اينک، که ما آزاديم، نبايد هر گز فراموش کينم چه کسانی بخاطر ما شکنجه ميشوند.
‫زندانيان را نور اميد رهايی و قدر شناسی مردم زنده نگهه ميدارد. به همين دليل، اولويت اول ما بايد مبارزه بی امان برای نجات جان انها باشد. اين امر بسيار مهمی است؛ زيرا اگر مردم بدانند که کسی در فکر زندانيان نيست، هيچ کس جان عزيز خود را فدای عموم نخواهد کرد.
‫کار های سياسی کارهای دسته جمعی است و جمع، جمع نميشود مگر اطمينان حاصل کند که جمع پشتيبان اوست. زندانيان سياسی به اين اميد زنده اند که جمع عظيمی بخاطر انها شبانه روز مبارزه کنند. بنا بر اين، نه تنها ما بايد اين اطمينان را برای نجات انها ايجاد کنيم، بلکه، اين اطمينان را در انها و تعهد را در خود پديد آوريم که تا پيروزی و رسيدن به اهداف مشترک، پيگيرانه مبارزه خواهيم کرد.
‫سرگذشت زندانيان نشان ميدهد که دولت کوشش ميکند که چنين جلوه دهد که هيچ کس بفکر زندانيان نيست و انهاا فراموش شده اند و انها بيهوده خود را فدا کرده اند. تمام تلاش شکنجه گران همين است. ما بايد با تمام قوا از اين جلو گيری کنيم.
‫خوشبختانه، وسايل دفاع از زندانيان زياد است. سازمان های بين المللی هم زياد است. سازمان های حقوق بشر هم زياد است. وسايل ارتباط جمعی و مخصوصا وبلاگ نويسی هم از حد خارج است. آنچه اهميت دارد داشتن يک حس نيرومند انسانی است که بيطرفانه به يک انسان، جدا از وابستگی های سياسی و حزبی، نگاه کند و همه زندانيان سياسی را هچون خود خويش حس کند و درد انها را درد خود بداند و آزادی انها را ارمان خود بداند.
‫برای اين که به اين آرزو برسيم، لازم است که انسانيت را فرا تر از هر حزب، عقيده و منطقه بدانيم و آزادی خود را وابسته به آزادی ديگران و خوشبختی خود را در گرو خوشبختی همه بدانيم.
رضا حسين‌بر
تحليل‌گر سياسی


مردهایی که در فیس بوک زن می شوند!

به نقل از خبر آنلاين
زمان انتشار: جمعه 20 آذر 1388 - 22:12:13
 
سیاست > احزاب و تشکل ها  - بی بی سی گزارش داد بدنبال انتشار عکس با چادرو مقنعه یکی از دانشجویان پسر در دانشگاه امیرکبیر، عده ای از مردان عکسهای با روسری خودر را در فیس بوک منتشر کزدند.

بی بی سی در گزارش خود اشاره کرد:مجید توکلی از عناصر اصلی مراسم 16 آذر در دانشگاه امیرکبیر  دستگیر شد.خبرگزاری فارس یک روز پس از دستگیری آقای توکلی چند عکس از او منتشر کرد که او را با مقنعه و چادر بر سر نشان می داد.عده ای ازمخالفان دولت معتقدند که آقای توکلی بدون لباس مبدل دستگیر شده و پس از دستگیری به او مقنعه و چادر پوشانده شده و عده ای دیگر می گویند که این عکس ها ساختگی است.
بی بی سی افزود:با وجود این انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر در بیانیه ای که در این باره منتشر کرده است، مجید توکلی را "افتخارجنبش دانشجویی" دانسته و نوشته است: " آنچه که مهم بوده و هست ایستادگی و مقاومت دانشجویان ایران برای به دست آوردن آزادی بوده و هست و بی‌شک این تلاش تا برقراری دموکراسی ادامه پیدا خواهد کرد چه با لباس زنانه و چه با لباس مردانه."
در پی انتشار این عکس، عده ای از مردان ایرانی در حمایت از مجید توکلی با به سر کردن روسری عکسهایی از خود بر روی وبسایت‌های اجتماعی از جمله فیس‌بوک گذاشته اند.

استادان مرد دانشگاه هم به کمپین «مردان باحجاب» پیوستند

استادان مرد دانشگاه هم به کمپین «مردان باحجاب» پیوستند

قبل از توضيح لازم است بدانيد كه در حمايت از مجيد توكلي دانشجوي قهرمان دانشگاه پلي تكنيك كه در شانزدهم آذر امسال دستگير شد و رسانه هاي چون فارس نيوز سعي در اين داشتند كه بگويند وي در هنگام فرار از لباس زنانه استفاده كرده تا با اين كار شخصيت سلحشوراني چون وي را خورد كنند غافل از اين كه بعد از انجام اين عمل واقعا غير انساني توسط رسانه هاي حامي دولت موجي عظيم در سراسر ايران در حمايت از اين عزيز بازداشت شده به راه افتاده است . در همين زمينه كمپيني نيز تشكيل شده كه عنوان كمپين مردان با حجاب را دارد .


20 آذر 1388

برخی از استادان مرد دانشگاه ها هم به جمع حامیان کمپین «مردان باحجاب» برای آزادی مجید توکلی و در اعتراض به حجاب اجباری پیوستند.
این کمپین از زمانی آغاز شد که مجید توکلی بازداشت و پس از آن خبرگزارى‌هاى ایرنا و فارس اقدام به انتشار تصاویرى از مجید توکلى کردند که وى را با پوشش مقعنه و چادر نشان مى‌داد. در واکنش به بازداشت مجید توکلى و انتشار عکس های با چادر وی، در ایران و خارج از ایران شمارى از مردان با چاپ عکس خود با روسرى و چادر خواستار آزادی این فعال دانشجویى و اعتراض به حجاب اجباری در ایران شدند.
دکتر محمد توکلی طرقی (استاد دانشگاه تورنتو)

دکتر آرش نراقی (استاد دانشگاه در آمریکا)

مردان مبارز ایرانی داوطلبانه چادر بر سر می کنند: در همبستگی با مجید توکلی و در اعتراض به حجاب اجباری 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

۱۳۸۸ آذر ۲۰, جمعه

نامه آرمین به دانشجویان شیرازی: هوشیاری شما در ۱۶ آذر تکرار فاجعه کوی دانشگاه را خنثی کرد !

برنامه سخنرانی محسن آرمین که قرار بود به مناسبت روز دانشجو برگزار شود، با ممانعت از ورود وی به شهر شیراز توسط نیروهای امنیتی واطلاعاتی لغو شد.

به گزارش سایت امروز، محسن آرمین پس از ورود به فرودگاه شیراز با نیروهای امنیتی و اطلاعاتی روبرو شد که پس از ساعاتی متوقف کردن وی در پاویون فرودگاه شیراز، با تحویل بلیت بازگشت، به او اعلام کردند به خاطر مشکلات امنیتی به وجود آمده در شهر شیراز، شورای تامین این شهر مراسم سخنرانی وی را که با مجوز دانشگاه بوده لغو کرده است. همچنین به آرمین تاکید کردند که عدم برگزاری سخنرانی در دانشگاه را نیز با تدبیر حل خواهند کرد و مانع از تماس او با مسئولان برگزاری شدند.

در همین حال، دانشجویان که در تالار دانشگاه برای شنیدن سخنان آرمین جمع شده بودند، با این بهانه که قصد برپایی تجمع و اغتشاش دارند و برنامه سخنرانی از ابتدا دروغ و بهانهای برای این امر بوده، توسط نیروهای لباس شخصی که به داخل سالن آورده شده بودند مورد حمله وحشیانه قرار می گیرند.

متعاقب این اتفاقات، محسن آرمین نامه ای خطاب به دانشجویان دانشگاه شیراز نوشت که متن این نامه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُکَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لا تَکُ فی ضَیْقٍ مِمَّا یَمْکُرُونَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوْا وَ الَّذینَ هُمْ مُحْسِنُونَ (نحل: ۱۲۷- ۱۲۸)

و شکیبایى کن و شکیبایى تو جز به [یارى و توفیق] خداى نیست، و بر آنان اندوه مخور، و از آن نیرنگ و ترفندى که مىسازند دلتنگ مباش. همانا خدا با کسانى است که پرهیزگارى کنند و کسانى که نیکوکارند.

دوستان عزیز دانشجو در دانشگاه شیراز

متأسفم از این که روز چهار شنبه ۱۸ آذرماه بالاجبار از فرودگاه شیراز به تهران بازگردانده شدم وتوفیق نیافتم خدمت شما باشم. آقایان اوضاع ملتهب شیراز و مسائل امنیتی شهر را علت ممنوعیت سخنرانی بنده اعلام کردند.

برمن روشن نیست یک مراسم قانونی سخنرانی در محیط بسته دانشگاه چگونه می تواند امنیت یک شهر را به خطر اندازد، اما ناتوانی و بی کفایتی در اداره و تأمین امنیت یک مراسم ساده قانونی را چگونه می توان با پرگویی ها و زیاده گویی هایی نظیر آمادگی برای مدیریت جهانی جمع کرد؟

مقامات نظامی و امنیتی که در فرودگاه شیراز مانع حضور بنده در دانشگاه و حتی ورود به شهر شدند، تأکید کردند مسئله را به گونهای تدبیر خواهند کرد که مشکلی پیش نیاید؛ اما شنیدم نه تنها به این تعهد عمل نکردند، بلکه برعکس عده ای اوباش به جان دانشجویانی افتادند که برای شرکت در مراسم سخنرانی آمده بودند. همچنین ادعا کردهاند دعوت و آمدن فلانی به شیراز یک صحنه سازی بوده است برای جمع کردن دانشجویان و ایجاد اغتشاش.

در امپراتوری دروغ که اساسش بر تغلب و تقلب استوار شده است این دروغها و خلافگوییهای رسوا امری عجیب و ناشناخته نیست. وقتی حضور عدهای اوباش مسلح به سلاح و باتوم برقی و گاز فلفل در دانشگاه و ضرب و شتم جوانان فرهیخته کشور، تظاهرات پرشور ضدآمریکایی دانشجویی تبلیغ می شود، طرح چنین ادعاهای کذبی دور از انتظار نیست.

آوردن اراذل و اوباش به دانشگاه ها که حتی برخی از مسئولان دانشگاه تهران نیز آشکارا آن را تأیید و ممانعت از آن را خارج از توان خود اعلام کردهاند، و نمایش با افتخار این لشکر کشی در رسانه سراسری از چه تفکری جز نخبه ستیزی و کینه توزی نسبت به قشر فرهیخته و دانشگاهی ساخته است؟ و چه هدفی جز تحریک دانشجویان به واکنش و خشونت و تحمیل یک فاجعه دیگر به دانشگاه می توانست داشته باشد؟

بی تردید این تنها هوشیاری و خویشتنداری شما در ۱۶ آذر و روزهای بعد از آن بود که سناریوی تکرار فاجعه کوی دانشگاه را خنثی کرد. از درگاه قادر متعال در این روزهای سخت و پر فتنه برای شما طلب صبر میکنم که خود فرموده است « إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا»(بی گمان با هر سختی و دشواری آسایش و پیروزی همراه خواهد بود)

محسن آرمین

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم‌پزشکی تهران: مصرّانه خواهان استعفای فرهاد رهبر و رسیدگی به اتّهامات او هستیم

تاریخ انتشار: ٢٠ آذر ١٣٨٨

پارلمان‌نیوز: در هفته جاری انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران همزمان با  روز دانشجو در روزهای 17آذر و 18 آذر از آن اقدام به صدور دو بیانیه کرده‌اند، که با توجه به فضای بسته رسانه‌ای، این بیانیه‌ها امکان رسانه‌ای شدن نیافتند.
پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، این دو بیانیه را منتشر می‌کند.
الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظّلم
بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
پیرامون تکرار اتفاقات تلخ 16 آذر 32در پنجاه و ششمین سالگرد آن
شانزدهم آذرماه هر سال یادآور شهادت سه آذر اهورایی جنبش دانشجویی حق‌طلب ایران مصطفی بزرگ‌نیا، آذر شریعت‌رضوی و احمد قندچی در شانزدهم آذرماه سال سیاه 1332 یعنی نزدیک به چهار ماه پس از کودتای ننگین 28 مرداد است. کسانی که بدون ترس از جان خود در برابر مأموران رژیم ستم‌شاهی ایستادند و با شهامتی مثال‌زدنی انزجار خود را از شخص اوّل مملکت و قدرت‌های نفرت‌انگیز حامی‌اش فریاد زدند. شهامتی که باعث شد نام این سه تن برای همیشه در ذهن دانشگاهیان ایران باقی بماند و آن‌ها را دانشجویان همیشة دانشگاه تهران نگه دارد.
شانزدهم آذر امسال را امّا در حالی پشت سر گذاشتیم که اتّفاقات بی‌نظیری در تاریخ دانشگاه در این روز رخ داد. اگر در شانزدهم آذر 32 این مأموران مزدور حکومت بودند که به زور اسلحه به دانشگاه ریختند و حرمت نهاد مقدّس دانشگاه را شکستند، امسال امّا این مسئولان دانشگاه تهران بودند که با علم به تمام اتّفاقاتی که ممکن است بیفتد، اجازه ورود گروه‌های مختلفی از غیر دانشجویان طرفدار دولت را از پایگاه‌ها و پادگانها به دانشگاه صادر کردند. این افراد که با بیش از پانزده اتوبوس و مینی‌بوس از نقاط مختلف شهر تهران به دانشگاه آورده شده بودند با کارت‌هایی که روی آن‌ها عنوان «جشن الغدیر» حک شده بود، وارد دانشگاه شدند. در شرایطی که در هر یک از درهای ورودی دانشگاه نیروهای متعدّد انتظامات به کرّات کارت‌های دانشجویان را بررسی می‌کردند و حتّی مانع ورورد دانشجویان فاقد کارت با هولوگرام جدید می‌شدند، این افراد که از لحاظ ظاهری به صورت مشخصی با دانشجویان تفاوت داشتند، به راحتی وارد دانشگاه می‌شدند.
دیروز دانشگاه تهران شاهد حضور نیروهایی بود که مجهز به گاز اشک‌آور، گاز فلفل، باتوم الکتریکی، چماق، چاقو و میلگرد بودند و بی‌رحمانه به دانشجویان حمله می‌بردند و از همه این ابزارها که انحصار استفاده برخی از انها در دست نیروهای امنیتی و انتظامی است، بر علیه دانشجویان استفاده کردند و نهایتا پس از قربانی کردن مذهب و عدالت و انسانیت، معاویه وار، نماز فتح خواندند.
دیروز برای اولین بار در سر در دانشگاه تهران  مذهب در قالب پارچه سفید و بزرگ تبریک عید غدیر، ابزاری شد برای پنهان کردن انبوه نیروهای نظامی از چشم مردم تا مبادا مردم محاصره فرزندانشان در چنگال نیروهای امنیتی و انتظامی را ببینند.
دیروز دانشگاه تهران شاهد انتقال سرکوب خیابانی مردم به دانشگاه و اقدام عملی برای حذف فرزندان ملت بود.
دیروز دانشگاه تهران شاهد ضرب و شتم و بازداشت فرزندان خود، تنها به جرم حضور در دانشگاه در روز «دانشجو»  بود.
دیروز دانشگاه تهران، شاهد بود که چگونه نیروهایی معلوم‌الحال به دفتر انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده فنی یورش برده، اعضای انجمن را مورد ضرب و شتم قرار داده، اموال انجمن را تخریب کرده (به راستی مگر اموال انجمن اسلامی و شیشه های دانشگاه اموال عمومی نیست؟) و بی‌مهابا بر فراز دانشکده فنی پرچم فتح به اهتزاز درآوردند.
دیروز دانشگاه تهران شاهد آن بود که چگونه با وانت و بلندگو وارد دانشگاه شدند و نوحه خواندند و سینه زدند؛ چگونه بر پیکره زخمی دانشگاه زخمی چندباره زدند و فرزندان ملت را آماج چکمه‌های خود قرار دادند.
دیروز دانشگاه تهران شاهد آن بود که چگونه اهمال در برخورد سخت و قاطع با آمران حمله به کوی دانشگاه در 18 تیر 1378 و پس از آن 25 خرداد 1388، مسئولین و نیروهای خشونت طلب و سرکوبگر را در حمله به حریم دانشگاه و شکستن حرمت شهدای دانشجو در روز دانشجو جری کرده است.
دیروز دانشگاه تهران شاهد دانشجویانی بود که علیرغم همه تهدیدها و همه تدبیرها برای خالی کردن صحن دانشگاه از حضور آنها به صورت کاملا خودجوش به رسالت تاریخی خود یعنی فریادکردن ظلم و بی‌عدالتی عمل کردند و نشان دادند که حقیقتا دانشگاه زنده است و زنده خواهد ماند تا همچون همیشه ندای آرمان‌خواهی و عدالت‌طلبی و آزادی‌خواهی ملت ایران باشد.
دیروز دانشگاه تهران شاهد آن بود که علیرغم آن هم برخورد امنیتی و انضباطی و قضایی در طول چند ماه گذشته و آن همه محروم از تحصیل و ممنوع الورود و ... ، هیچ تسلیم و مرعوب نشده است و همچنان عدالت علوی را فریاد می‌کند.
هیچ وجدان بیداری برنمی‌تابد که این جماعت برای جشن غدیر مولای متقیان آمده‌اند، چرا که رهروان آن امام همام هیچ‌گاه جواب سخن را با دشنام و حمله و سلاح ندادند و نمی‌دهند و هیچ کسی باور نمی‌کند که به گفتة برنامة دروغ‌پراکن بیست‌وسی این هیئت آشوبگر برای آمریکاستیزی آمده باشند، چراکه استکبارستیزی با استکبارآفرینی جور درنمی‌آید و آمریکاستیز هرگز دانشجویان بی‌دفاع را در خانة خودشان مورد ضرب‌وشتم قرار نمی‌دهد. اینان آمده بودند تا به تأسّی از سردسته‌های خودشان در بیرون از دانشگاه دانشجویان دختر و پسر را کتک بزنند و آنان را بترسانند؛ بلکه صدایشان در گلو خفه شود، غافل از اینکه «یرِیدُونَ أَن یطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن یتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ» (همواره می‌خواهند نور خدا را با سخنان باطل [و تبلیغاتِ بى‌پایه] خود خاموش كنند: ولى خدا جز اینكه نور خود را كامل كند، نمی‌خواهد، هر چند كافران خوش نداشته باشند. (سوره توبه، آیه 32)) باز هم به بیراهه رفتند و این درمان درد نیست.
خطابمان به همة مسئولان است؛ آن‌هایی که در رسیدگی به پرونده‌ی کوی دانشگاه اهمال کردند و کار را به جایی رساندند که اگر دیروز در ظلمت شب به دانشجویان حمله می‌کردند و همه ابا داشتند که مسئولیتش را بپذیرند و هر کس مسئولیت را به دیگری حواله می‌کرد، اما امروز به جایی رسیدند که در روز روشن به خانه‌ی دانشجویان حمله می‌کنند و به نام دانشجو در روز دانشجو، دانشجوی مظلوم حقیقی را مورد ضرب‌وشتم قرار می‌دهند و دانشگاه را هتک حرمت می‌نمایند و مسئولیتش را نیز با افتخار می‌پذیرند.
این هم نشان لیاقتی دیگر بر سینة بی‌کفایت مدیریت دولت حاضر که در روز دانشجو دانشجویان را زدند و تاریخ را دوباره تکرار کردند. به راستی آیا این همه هزینه و از دست دادن همین یک ذرّه اعتماد باقی‌مانده را برای به‌دست‌آوردن چند دقیقه برنامة تلویزیونی و چند عکس فدا می‌کنید؟ شمایی که به آسانی آبروی مؤمنان را می‌ریزید و به آن‌ها افترا و بهتان می‌زنید و دروغ می‌گویید، اگر بیست نفر هم جمع می‌کردید می‌‌توانستید در این روزگاری که همة رسانه‌های ملّی منحصر به شماست آن را طوری جلوه دهید که هزاران نفر بوده‌اند.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم‌پزشکی تهران با محکوم کردن این حرکت شنیع گروهی بی‌نام‌ونشان که بسیاری از آن‌ها اصولاً دانشجوی دانشگاه تهران نبودند و بدون مجوز اقدام به برگزاری تجمّع و حمله به دانشجویان کردند، مسئولیت تمام این بی‌حرمتی به دانشجویان را به طور مستقیم متوجه مسئولان دانشگاه تهران و شخص فرهاد رهبر می‌داند که زمینة حضور جمعی از افراد غیردانشجو را در روز دانشجو فراهم کرده است. افرادی که با خود اسپری فلفل و باتوم و میل‌گرد برای ضرب‌وشتم دانشجویان وارد دانشگاه کردند، افرادی که مسجد دانشگاه را هم بلد نبودند، افرادی که هیچ وقت در دانشگاه نماز نخوانده‌اند تا قبله را بلد باشند و افرادی که از هیچ توهین و خشونتی ابا ندارند. آقای رهبر که در اظهارات برخی فرماندهان نظامی تهران اخیراً به عنوان کسی که درخواست ورود نیروهای نظامی به کوی دانشگاه را در واقعة أسف‌بار 25 خرداد داده بود، مطرح شده این بار نیز اگر نگوییم خود به قصد انتقام‌گیری از دانشجویان این جمعیت را سازمان‌دهی کرده یا با طرح «سرکوب از درون» افراطیان در برابر دانشجویان در روز دانشجو همدست بوده است، در خوش‌بینانه‌ترین تحلیل با بی‌مبالاتی دانشجویان را در معرض خطر قرار داد. گویی تا روزی که فرهاد رهبر رئیس دانشگاه تهران است، کسی روز خوش نخواهد دید.
لذا انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم‌پزشکی تهران مصرّانه خواهان استعفای فرهاد رهبر و رسیدگی به اتّهامات وی در یک دادگاه صالح است و حضور چنین افراد دارای سوءنیتی را که همه چیز را با دید امنیتی می‌بینند، بیش از این در رأس دانشگاه تهران به صلاح نمی‌بیند. 

متن سخنراني مينا احدي در پارلمان اروپا

انگشت اتهام به سوي جمهوري اسلامي ايران و همزمان بسوي اتحاديه اروپا است!

روز سه شنبه ۸ دسامبر به دعوت سازمان "اينترناشنال فري وومن فونديشن" و با سخنراني افتتاحيه نورسك كيليك از مسئولين اين سازمان و سپس سخنراني اوا بريت سونسون رييس بخش زنان اتحاديه اروپا٬ كنفرانس مهمي در بروكسل و در ساختمان اتحاديه اروپا٬ كار خود را آغاز كرد. سخنرانان سرشناسي از اقصي نقاط جهان به اين كنفرانس دعوت شده بودند. در دو قسمت سخنرانيهايي در مورد خشونت بر عليه زنان٬ ابعاد اين خشونت و راههاي مقابله با آن٬ از سوي سخنرانان از كشورهاي مصر٬ آفريقاي جنوبي٬ فرانسه٬ سوئد٬ نروژ٬ تركيه٬ برزيل٬ ايران و .. به جمع دويست نفره حاضر در سالن ارائه داده شد. اولين سخنران اين كنفرانس چهره سرشناس و معروف عرب زبان نوال السعداوي بود. نويسنده و فعال مدافع حقوق زن كه در باره تاثيرات مذهب٬ سياست دولتي و مردسالاري در زندگي زنان حرف زد. سپس مينا احدي در مورد سنگسار و جنايت دولتي عليه زنان و انقلاب مردم ايران عليه حكومت اسلامي حرف زد.
سخنرانان بعدي از جمله الا گاندي از جنبش همبستگي در افريقاي جنوبي و ارن كيشكين وكيل از استانبول در تركيه ٬ پيه رت پپ از سازمان دهندگان مارش بين المللي زنان و يوديت مارتين راضي از سازمان فمينيستي اروپا و فاديلا يلدرم از سازمان عليه قتلهاي ناموسي به اسم " ناموس ما آزادي ما " است ٬ و چندين سخنران ديگر بودند كه مباحث مهمي در مقابله با خشونت رسمي و خشونت در خانواده ها عليه زنان را ارائه دادند. گرداننده بحث در بخش اول ماريا هاگبرگ از كشور سوئد بود و بخش دوم بحثها توسط ژوزت روم چاستنت از فمينيستهاي اروپايي ٬ اداره شد.

متن سخنراني مينا احدي در اين كنفرانس:
با تشكر از دعوت كنندگان ٬ من مينا احدي هستم و از ايران آمده ام٬ در ايران از همان اولين روز به قدرت رسيدن اسلام سياسي و حكومت اسلامي به مبارزه متشكل عليه اين حكومت دست زده ام٬ خشونت عليه زنان از بدو تولد اين حكومت با اين جانيان همراه بوده و اصلا يك وسيله مهم تعرض به مردم و ساكت كردن همه مردم بوده است.
ما در سال ۲۰۰۱ كميته بين المللي عليه سنگسار را در دنيا سازمان داده٬ در سال ۲۰۰۴ كميته بين المللي عليه اعدام و در سال ۲۰۰۷ نهاد اكس مسلم را بنيان گذاشتيم. بنيانگزاري نهاد اكس مسلم٬ نهاد اعلام طرد مذهب و اسلام٬ بيانگر خشم و نفرت عمومي در ايران و در كشورهاي اسلام زده از دخالت مذهب اسلام در زندگي مردم هست. جوانان در تهران فرياد ميزنند اگر اسلام اينست ما اين مذهب را ترك ميكنيم و صداي آنها را ما با تاسيس سازمان طرد كنندگان مذهب اسلام در دنيا منعكس كرديم. از هنگام تاسيس اين سازمان٬ من در محافظت پليس زندگي ميكنم چرا كه اين كار يك تابوشكني و يك تعرض آشكار عليه جنبش اسلامي بوده و با تهديدات مكرر به مرگ روبرو هستم.
امروز من در اينجا در مورد ميليونها زن در ايران و كشورهاي اسلام زده حرف ميزنم.
خشونت عليه زنان در ايران با تحميل حجاب آغاز شد و با سنگسار زنان٬ ابعاد وحشيانه٬ قرون وسطايي و مشمئز كننده اين خشونت برملا شد. تصور كنيد انساني را در يك كيسه به اسم كفن مدفون ميكنند و او را زنده زنده ٬ در مركز شهر٬ داخل قبر گذاشته و با پرتاب سنگ در ملا عام تكه تكه ميكنند. اين جانوران چه كساني هستند و اين درجه "حرمت و جايگاه " براي زن در مكتب اسلام از كجا آمده است؟
من در ايران ۲۰ سال بيشتر نداشتم كه اولين سنگسار را ديدم و آنهنگام گفتم٬ اگر دنيا از اين بربريت مطلع شود٬ چرخها از حركت مي ايستد و ساعتها ٬ تيك تيك نميكند تا بشر به اين وحشيگري پاسخ دهد... امروز ۵۳ سال دارم و يك ماه قبل در مركز خريد شهر كلن٬ به تلفنم جواب دادم كه پسر يك محكوم به سنگسار بود و با صداي بلند از او پرسيدم; " مادرت را سنگسار كردند؟" و به اطراف خودم نگاه كرده و گفتم اگر اين مردم در حال خريد كردن بفهمند من چه ميگويم٬ حتما خواهند گفت٬ دچار جنون شده ام٬ اما اين دنيا دچار جنون است ٬ اين دنيا نا حق و وحشيانه است و بايد فكري به حال اين نظام و سيستم و وحشيگري غير قابل تصور در آن كرد....
سازمان ما ٬ كميته بين المللي عليه اعدام و سنگسار٬ عليه اين بربريت و وحشيگري مبارزه ميكند و من ميخواهم در اينجا كمي در باره نوع كارمان با شما صحبت كنم.
وقتي حكومت اسلامي زنان را سنگسار ميكرد٬ حتي اسم فاميل آنها را نمي گفت. هرنوع تجسم از انسانيت اين زنان و هر نوع نزديك شدن به قربانيان و ابراز همدردي با آنها٬ ممنوع بود. ما در مقابل اين رفتار وحشيانه ٬ به اين زنان و يا مردان و به محكومين به اعدام و سنگسار ٬ چهره داديم. ما گفتيم٬ مريم ايوبي مادر دو كودك ۶ و ۸ ساله٬ علاقمند به موزيك فلان و يا دوستدار فلان خواننده و يك انسان با كليت وجودش در حال سنگسار شدن است. نازنين فاتحي چرا در زندان است و كبرا رحمانپور در چه شرايطي مرتكب جرم شده و شهلا جاهد كيست؟
چهره دادن به زناني كه در اعماق جامعه بوده و كسي به آنها توجهي نداشت٬ دامن زدن به كمپين هاي انساني و گسترده و جهاني در دفاع از اين محكومين به سنگسار و اعدام و دامن زدن به يك موج همبستگي جهاني با اين قربانيان ٬ بيلان كار ما است.
ما چنان كاري كرديم كه در مورد شهلا جاهد فيلم ساخته شدو شما ميتوانيد اين فيلم را به زبان فرانسه ٬ انگليسي و آلماني ببينيد٬ در مورد نازنين فاتحي فيلم ساخته شده و در ايتاليا يك روز را به اسم كبرا نامگذاري كردند.
ما در عين حال از طريق فعاليتهاي تبليغي خودمان و از جمله فعاليت در تلويزيون كانال جديد٬ به جنگ افكار و عقايد عقب مانده و توجيه اعدام و يا حتي توجيه سنگساررفته و در ابعادي اجتماعي تثبيت كرديم كه " اعدام قتل عمد دولتي است" كه سنگسار بربريت و وحشيگري كامل است و بايد فورا ممنوع شود.
ما در ايران به يك رنسانس فكري دامن زديم. درمحكوميت جنايت و له كردن ارزش و حرمت انسان ٬ در محكوميت قوانين ضد انساني اسلامي و اين يك گام بلند به پيش است. اكنون در ايران هيچ سازمان اپوزيسيوني پيدا نميشود كه از اعدام دفاع كند و يا آنرا توجيه كند...
ما در اين نبرد جان تعداد زيادي را نجات داديم. و جان تعداد زيادي را نتوانستيم نجات دهيم. ما براي نجات جان اينها مي جنگيم٬ به معناي واقعي كلمه. ارتباط نزديك با خانواده و يا خود محكومين به اعدام وسنگسار ٬ برگزاري ميتينگ در سراسر جهان٬ كار لابيستي و كار آگاهگرانه ٬ همه و همه بايد كمك كند٬ انساني از سلول مرگ رها شود...
شما ميتوانيد تصور كنيد انساني كه الان در مقابل شما ايستاده و سخنراني ميكند٬ من با اين فعاليتها٬ با اين دوست شدن با محكومين به اعدام و سنگسار و شنيدن صداي آنها از سلولهاي مرگ جمهوري اسلامي كه ميگويند : مينا ما را فراموش نكنيد٬ خاله مينا بزودي ۱۸ ساله ميشوم٬ مرا فراموش نكن ممكنست اعدام شوم... چگونه وقتي دلارا دارابي را ميكشند٬ بهنود شجاعي را دفن ميكنند و يا شهلا و مريم را سنگسار ميكنند٬ بخشي از قلب من با آنها خاك ميشود.....
من امروز در پارلمان اروپا سخنراني ميكنم و ميخواهم بگويم كه اين اولين بار نيست كه من در اينجا هستم. بارها و بارها ٬ در مورد خشونت عليه زنان و عليه اعدام و سنگسار در اينجا سخنراني كرده ام. من صحبتم را كه در سال ۲۰۰۲ با كميسيوني كه براي رسيدگي به سنگسارها به ايران ميرفت٬ به اسم كميسيون پاتن بعد از هفت سال مجددا تكرار ميكنم. اين كميسيون قبل از سفر به ايران با هيئتي از كميته عليه سنگسار نشست داشت. من در آنجا سوال كردم: اگر امروز يك باند و يا يك جاني در مقابل ساختمان اتحاديه اروپا در بروكسل٬ يك زن را به اتهام رابطه جنسي خارج از ازدواج به خيابان آورده و با پرتاب سنگ زجركش كند٬ آيا شما با اين جانيان و يا جاني٬ " ديالوگ انتقادي" ميكنيد و يا اينكه فورا او را دستگير و محاكمه ميكنيد؟ امروز هم سوال من همين است.
من در اينجا بيشترين انتقادم در رابطه با بي توجهي به سنگسار و يا اعدامها در ايران٬ در رابطه با توجيه جنايات جمهوري اسلامي ٬ در مورد اينكه " ايران كشوري اسلامي است٬ و يا حقوق انساني جهانشمول نيست و به فرهنگ آنها بستگي دارد" بسوي اتحاديه اروپا و دولتهاي اروپايي است. دولتهايي كه به دليل رابطه حسنه اقتصادي و سياسي و منافع اقتصادي و سياسي چشمشان را روي جنايت عليه بشريت بسته و تا امروز به يكي از جنايتكارترين حكومتها در تاريخ بشر دست دوستي داده اند.

امروز با يك روحيه ديگر و با اعتماد به نفس ديگري در اينجا حرف ميزنم. امروز در حالي كه ميليونها نفر در ايران به خيابان آمده و فراخوان سرنگوني حكومت جنايتكار اسلامي را داده اند٬ ميخواهم بگويم ما سفيران اين جنبش انقلابي هستيم. اين جنبشي است عليه قوانين و سنتهاي ضد زن اسلامي٬ اين جنبشي است در دفاع از انسانيت و عليه اعدام و سنگسار ٬ اين جنبشي است در دفاع از سكولاريسم و جهانشمولي حقوق انساني٬ هركس در دنيا كه خواهان نجات جان محكومين به اعدام در ايران است بايد كمك كند هر چه زودتر جمهوري اسلامي سرنگون شود. هر كس عليه خشونت و يا آپارتايد جنسي است٬ بايد كمك كند حكومت آپارتايد جنسي سرنگون شود! پيام من به پارلمان اروپا اينست : دفاع از حكومت اسلامي را خاتمه دهيد و روي خودتان را به سوي مردم ايران و اين جنبش انقلابي زير رو كننده برگردانيد ٬ تا دير نشده چنين كنيد!
بروكسل پارلمان اروپا ۸ دسامبر ۲۰۰۹ 

به نقل از روزنه


آرشیو

برچسب‌ها