تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۸۸
سید مجتبی واحدی
سید مجتبی واحدی
محمود احمدی نژاد در سالهای ۸۴ تا ۸۸ ، هیچ عرصه داخلی وخارجی را از رهنمودهای خود بی نصیب نگذاشت وهرگاه لازم بود سران قوای دیگررا به اجرای دقیق وظایف قانونی توصیه می کرد . معمولا این توصیه ها زمانی به اوج می رسید که توقع رئیس دولت برای « سرکوب منتقدان دولت » محقق نمی گشت. مثلا پس از آنکه یکی از جدی ترین منتقدان « سیاست هسته ای احمدی نژاد» به زندان افتاد تیم رسانه ای احمدی نژاد به «پرونده سازی تریبونی » علیه او مشغول شد وهنگامی که آن تبلیغات به جایی نرسید رئیس دولت شخصا به میدان آمد وقوه قضائیه را مورد حمله قرارداد که «چرا برای جاسوس هسته ای ـ به ادعای دولتی ها ـ حکم اعدام صادر نشده است؟ » اوپس از آن هم بارها در تریبون های عمومی ، قوه قضائیه را به خاطر تعلل در برخورد با کسانی که از نظر دولت « مفسد اقتصادی » هستند مورد حملات سنگین قرارداد . لذا در چندماه گذشته کمتر کسی این ادعای احمدی نژاد را باور کرد که «قوه قضائیه مستقل است واو نمی تواند درخصوص بازداشت های انتخاباتی اظهار نظرکند ». اما با اظهارات دیروز احمدی نژاد و اعتراض شدید اللحن وی به محکومیت قضایی دو حامی خود، اگر معدود افرادی هم آن ادعا ر ا پذیرفته بودنداکنون متوجه شدند که «آن سکوت ، علامت رضا بوده است ».
دیروز رسانه های شیفته دولت هم «پًز» احترام به استقلال قوا را کنار گذاشتند و به انعکاس وسیع اظهاراتی پرداختند که طبق استدلال قبلی احمدی نژاد ، دخالت در کار سایر قوا تلقی می شد.انعکاس دولتی سخنان رئیس دولت در جلسه تودیع ومعارفه مدیر عامل ایرنا به گونه ای بود که گویی حتی « تصور دیکتاتوری » حال احمدی نژاد را دگرگون می کند. این رسانه ها برای انعکاس اظهارات رئیس خود تیترهایی انتخاب کردند که اگر کسی امروز برای اولین بار ، پای بر « کره خاکی » بگذارد یقین خواهد کرد بنیانگزار دموکراسی وآزادی رسانه ها در جهان ،کسی نیست جز محمود احمدی نژاد.اودیروز فریاد بر آورد که « ....بنده این بگیر وببند ها را قبول ندارم... این رفتارها نشانه روحیه دیکتاتوری است....فردی نشریه ای چاپ کرده است وشما بر خلاف قانون تعطیلش کردید، در حالی که هیئت منصفه مطبوعات وجود دارد اگر قراراست به جرم یک مطبوعاتی رسیدگی شود باید هیئت منصفه حضور داشته باشد، نمی توان فوق قانون عمل کرد.....چه کسی گفته ما بی عیب هستیم ؟ اجازه دهید انتقادها مطرح شود».احمدی نژاد برای آنکه ثابت کند « دموکرات مآبی » خصلت همیشگی او بوده ، گفته است : «۴ سال به من توهین کردند ولی من موافق بگیر و ببند نبودم ».
البته همه ادعاهای دیروز احمدی نژاد ، پاسخ دارد . شایدهم از شدت وضوح ، هیچ نیازی به پاسخگویی نباشداما یاوآوری چند نکته از آن جهت ضروری است که اولا ملت ایران به « کم حافظگی » متهم نشود و ثانیا عده ای گمان نکنند همه مخاطبان احمدی نژاد ، عقل خود را تعطیل می کنند و آنچه توسط «صداهای بلند دولتی» مطرح می شود را باور می نمایند.
۱-آیااحمدی نژاد نمی داند که روز ۲۸ مرداد ۸۵ ( سالروز کودتا علیه دولت آزادی خواه مصدق) غلامحسین الهام با طرح یک شکایت عمومی علیه مطبوعات ، از سعید مرتضوی خواست با منابع منتشر کننده بعضی اخبار علیه دولت ، برخورد قانونی کند؟ آیا اقدام آن روز با ادعای کنونی احمدی نژاد که «من موافق بگیر وببند نبودم » تطابق دارد؟
۲- احمدی نژاد به گونه ای از « مخالفت با تعطیل مطبوعات ، قبل از رسیدگی به اتهام آنها توسط هیئت منصفه مطبوعات » سخن گفته که گویی از موج جدید «توقیف و تعطیل فله ای مطبوعات» که با زمینه چینی و پرونده سازی محمد علی رامین ـ مشاور احمدی نژاد ومعاون وزیر ارشاد ـ و قبل از هر گونه رسیدگی قضائی انجام می شود بی اطلاع است!
۳ ـ رئیس دولت دهم ، قوه قضائیه را مورد عتاب قرارداده که چرا با منتقدان ، برخورد می کند.احمدی نژاد به مسئولان آن قوه یادآوری کرده که « این بگیر وببندها، نشانه روحیه دیکتاتوری است» . اوسپس در جایگاه مصلحان پٍر تحمل نشسته وخطاب به قوه قضائیه گفته است :
«چه کسی گفته ما بی عیب هستیم؟ اجازه دهید انتقادها مطرح شود »!!آیا واقعا احمدی نژاد نمی داندکه تنها یک هفته قبل ـ ۳۰ دی ماه ۸۸ ـ معاون وزیر ارشاد به ۱۵ نشریه تذکر کتبی داده وبا گردن کلفتی ویژه دولت دهم ، علت این تذکر را انعکاس انتقادهای حسن روحانی ـ نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی ـ از دولت اعلام کرده است؟
۴ ـ راستی آیا احمدی نژاد ، نامه هشدارآمیز اقتصاددانان سرشناس ونگرانی آنها از عملکرد اقتصادی دولت نهم را به یاد می آورد ؟امروز حقانیت همه آن هشدارها ونگرانی ها بر همگان ثابت شده است. کسی که آن روز به « مزدبگیران دولتی» چراغ سبز نشان داد تا منتقدان اقتصادی دولت را «رانت خواهان طردشده از دولت » بنامند آیا امروز می تواند در جایگاه « ناصح» بنشیند که « بگذارید انتقاد کنند چه کسی گفته ما اشتباه نمی کنیم» ؟
۵ - احمدی نژاد در میان سخنان خود به ۲۵۰ سرمقاله صاحب این قلم در ۱/۵ سال اخیر نیز گریزی زده است .ظاهرا عدد ۲۵۰ در هفته جاری مورد مهر ورزی ویژه قرار گرفته است.رئیس دولت ، سه روز قبل اعلام نمود « ایران ، امروزبالاترین جایگاه را در ۲۵۰ سال اخیردارد » او دیروز هم به ۲۵۰ سرمقاله آفتاب یزد اشاره کرد.نمی دانم معیار احمدی نژاد برای انتخاب ۲۵۰ سال قبل به عنوان مبدأ تاریخی برای القای شق القمر در دولت های نهم ودهم چیست همانطور که نمی دانم او عدد ۲۵۰ برای اعلام آمار سرمقالات این بنده ناچیز خدا را از کجا آورده است زیراتعدادمقالات انتقادی در یک سال ونیم گذشته ـ که دولتی ها برای هیچیک از آنها پاسخی نداشتند ـ بسیار بیشتر از ۲۵۰ بوده است. اما بر خلاف ادعای احمدی نژاد. واکنش همکاران او در برابر انتقادات مستند وغیر قابل خدشه ، توسل به نهادهای رسمی برای جلوگیری از انتشار مقالات و گزارش های انتقادی بود.احمدی نژاد ادعا می کند در ۴ سال گذشته هیچ اقدامی علیه توهین کنندگان به خود انجام نداده است. اومشخص نکرده که در ۴ سال گذشته کدام توهین متوجه رئیس دولت بوده وآیا توهین های مورد ادعــــــا، با آنچه مدعیان اصولگرایی ـ از جمله خود او ـ علیه دولت ومجـــــــلس اصلاحـــــ-ات می گفتند و می نوشتندقابل مقایسه هست یا نه ؟ اما اگر همکاران احمدی نژاد با او صادق باشند لابد به او گزارش داده اند که بابت یادآوری مقاومت های علنی رئیس دولت در برابر مصوبات قانونی مجلس وهشدارنسبت به بازگشت دیکتاتوری ـ همان تذکری که احمدی نژاد دیروز در دفاع از همکاران خود خطاب به قوه قضائیه اعلام کرد ـ وزارت ارشاد دولت تحمل ، از نگارنده این سطور شکایت کرده است.
احمدی نژاد در لابلای اظهارات ظاهرا «دموکرات مآبانه » ، برای منتقدان خود خط ونشان کشیده وبه آنها یادآوری کرده است که : « طبق صریح قانون ، اگر به امام ، رهبری ورئیس جمهور توهین شود باید برخورد شود وبرخوردهای دیگر پذیرفتنی نیست». ما هم به حکم احتیاط ، حمل بر صحت می کنیم وتمام فریادهای دیروز احمدی نژاد درمحکومیت توقیف مجله «همت » و اعتراض او به محکومیت مدیر عامل خبرگزاری دولت به حبس را به حساب پایبندی رئیس دولت به آزادی رسانه ها می گذاریم. کسی هم نباید سؤال کند «پس چرا احمدی نژاد دربرابر توقیف فله ای رسانه های منتقد دولت وبازداشت ظالمانه دهها روزنامه نگار سکوت کرد؟» لابد او از روز ۲۸ مـــرداد ۸۵ تا هفته پیش ، خواب بوده و بافــــــــــــریاد « اسفندیار خان پرده دار» از خواب پریده است که « به داد برسید هـــــــمـــــت مارا بستند واگر دیر بجنبیم بـــــهــــــداد مارا زندانی خواهند کرد.» پس ماهم به آقا محمود صبح به خیر میگوییم واز او می خواهیم برای اثبات پایبندی خود به آنچه دیروز گفته ، هرچه سریع تر برای لغو احکام توقیف و تعطیل مطبوعات که ظاهرا خبر آن به « رئیس دولت خبرسازایران » نرسیده است . اقدام نماید. پس از آن ، اگر فرصتی پیدا کرد علت استعفای تحمیلی « نویسنده ۲۵۰ مقاله » را نیز جویا شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
شما مي توانيد با انتقادات يا پيشنهادات خود ما را در انجام كاري كه مي كنيم يعني اطلاع رساني ياري نمائيد .
با تشكر - فرداي ايران