با این همه ظلمی که سیاهی کرده است .... تردید ندارم که خدا هم سبز است !!!

آخرین اخبار

۱۳۸۸ آذر ۲۹, یکشنبه

مصاحبت با فقيه رضوي : مهار جنبش سبز هم بحران حکومت را پایان نخواهد داد

دويچه وله : تظاهرات و تجمعات رسمی روزهای اخیر تا چه حد جناح حاکم را در پیشبرد حملاتش به مخالفان تقویت کرده است؟ این جناح چه اهرم‌های دیگری برای مهار اعتراض‌ها دارد؟ جنبش سبز در چه حال و وضعیتی است؟


با تظاهرات حکومتی دیروز در تهران و برخی از شهرهای دیگر کشور علیه "پاره‌کردن عکس آیت‌الله خمینی" یک هفته حمله و تهدید و اتهام‌زنی به معترضان به انتخابات ریاست جمهوری و رهبران اوج خود را پشت سر گذاشت. معترضان پاره شدن عکس آیت‌الله خمینی در حاشیه مراسم ۱۶ آذر را اقدامی مشکوک دانسته‌ و آن را زمینه‌سازی از سوی جناح مقابل برای اعمال فشار و ارعاب بیشتر علیه خود ارزیابی کرده‌اند.
ولی تظاهرات و بسیج سراسری حکومت در روز جمعه تا چه حد موفق بوده است؟ آیا جناح حاکم با این تجمعات حمایت و دستمایه لازم برای تحقق هدف سیاسی خود، یعنی مهار و تهدید بیشتر معترضان به انتخابات ریاست جمهوری و رهبران آن را به دست آورده است؟ جنبش سبز پس از تجمعات اخیر خود در ۱۳ آبان و ۱۶ آذر در چه وضعیتی است و تا چه حد می‌تواند به موفقیت بسیج هواداران خود در مناسبت‌هایی مانند ایام محرم و ۲۲ بهمن امیدوار باشد؟ آیا تداوم وضعیت پات‌گونه سیاسی فعلی زمینه‌های فرسایش جنبش سبز و بروز ا ختلاف در آن را به وجود نخواهد آورد؟ برای پاسخ به این سؤال‌ها نظر سعید رضوی فقیه را پرسیده‌ایم. رضوی فقیه روزنامه‌نگار، فعال سیاسی و عضو سابق دفتر تحکیم وحدت است و در تهران اقامت دارد.

دویچه وله: آقای رضوی فقیه، ظرف یک هفته‌ی گذشته تظاهرات و تجمعات گسترده‌ای در رابطه با پاره شدن عکس آیتالله خمینی در جریان بود و به نظر می‌آ‌مد جناح حاکم یک سری اهداف سیاسی را در این ماجرا دنبال می‌کند. این جناح تا چه حد در رسیدن به اهدافش موفق بود و این تجمعات تا چه حد توانست در مهار یا منکوب کردن طرف مقابل موفقیت‌آمیز باشد؟

رضوی فقیه: به نظر من، برای جمع‌بندی دست‌آوردهایی که جناح حاکم در حوادث اخیر داشته است، باید منتظر روزهای آینده بود. اما به عنوان کسی که در داخل کشور ناظر تحولات و اتفاقات جاری هستم، گمان می‌کنم آنچه مورد نظر و مطلوب این جناح بوده، به هیچ وجه برآورده نشده است. بلکه برعکس، به‌رغم هزینه‌ی زیادی که کردند، نتوانستند فایده‌ی متناسبی ببرند. یکی از زیان‌هایی که اتفاقات اخیر برای جناح حاکم داشت، این بود که تهدیدهای توخالی آنها نسبت به سران جنبش سبز از گذشته نیز بی‌اثرتر شده است. چرا که آن‌ها بارها و بارها سران جنبش اعتراضی، از جمله آقای موسوی، آقای کروبی و حتا آقای خاتمی را به بازداشت تهدید کرده بودند و حتا بحث اعدام آنها در راهپیمایی دیروز (جمعه ۲۷ آذر) مطرح شده است. اما طبیعتا وقتی این تهدیدها عملی نمی‌شود، جناح حاکم در ناکامی بیشتری قرار خواهد گرفت و در واقع، ناکامی او آشکارتر خواهد شد. به گمان من، این تهدیدها بیش از آن که ناشی از عصبانیت جناح حاکم باشد، ناشی از ترس آنان از گسترش بیشتر جنبش اعتراضی است. روی هم رفته، آنچه می‌خواهم بگویم این است که این اقدام آنان، مانند اقدامات دیگری که طی شش ماه گذشته داشته‌اند، در مهار و کنترل جنبش اعتراضی کاملا بی‌اثر بوده است.

حضور نه چندان گسترده و بارز در راهپیمایی‌ها و تجمعات سازمان یافته از سوی جناح حاکم ، بیشتر به ریزشی که در بدنه‌ی این جناح پیش آمده است، برمی‌گردد یا به اختلافات در رهبری این جناح بر سر این‌گونه مسایل؟

به هر دو عامل برمی‌گردد؛ اولا در بین سران جناح راست هیچگونه اجماع و اتفاقی در مورد نحوه‌ی برخورد با اعتراضات مردمی چند ماه اخیر وجود ندارد. حتا می‌توان گفت آن‌ها دچار تشتت، اختلاف و پراکندگی شدید و حادی هستند که البته بخش مهمی از این تفرق و پراکندگی در جناح راست به نحوه‌ی عملکرد آقای احمدی‌نژاد مربوط می‌شود. هم در مجلس، هم در احزاب سیاسی راستگرا و هم در رأس حاکمیت، شاهد این پراکندگی هستیم. بنابراین آن‌ها هیچگونه اجماعی برای نحوه‌ی برخورد با اصلاح‌طلبان و معترضان ندارند. از سوی دیگر، بدنه‌ی اجتماعی آنها نیز انگیزه‌ی کافی برای برخورد با جنبش اعتراضی سبز ندارد. اما نکته‌ی سومی که می‌خواهم عرض کنم این است که بهانه‌ای که این جناح برای ایجاد یک موج گسترده به آن تمسک کرده، چندان بهانه‌ی انگیزاننده‌ای نبوده است. پاره شدن عکس آیتالله خمینی توسط یک فرد که هویت‌اش هنوز مشخص نیست و همچنین مشکوک بودن اصل واقعه، نتوانسته در بین هواداران جناح حاکم هیچگونه انگیزش یا بسیجی را سبب شود. به نظر من، آن‌ها می‌بایستی راه و روش‌های عاقلانه‌تری برای کنترل و مهار جنبش سبز تدارک ببینند. این بهانه به هیچوجه نمی‌تواند مستمسک خوبی برای برخورد با رهبران جنبش سبز و یا برخورد خشن و سرکوبگرانه با افراد دیگر و یا تجمعات اعتراضی باشد.

اما آیا جناح حاکم ابزارها و رویکردهای بهتری برای مهار این جنبش دارد؟ به نظر می‌رسد در شش ماه گذشته تدابیر و اهرم‌های ممکن برای مهار طرف مقابل و یا آنچه به عنوان جنبش سبز نامیده می‌شود، به کار گرفته شده است. فکر می‌کنید جناح حاکم چه ظرفیت‌های دیگری برای برخورد با این جنبش دارد؟

 بهترین روشی که آن‌ها می‌توانستند حتا برای حفظ خودشان به‌کار ببرند، باز گذاشتن یک فضای حداقلی برای مخالفان و معترضان بود. آنها باید اجازه می‌دادند که بخش زیادی از مردم بتوانند در فضای محدودی اعتراضات خود را بیان کنند و این اعتراضات روی هم انباشته نشود. اگر آنها به جای تحریک و تهدید مردم و احزاب و سازمان‌های معترض، با آنها وارد گفت‌وگو می‌شدند و یا امکانات رسانه‌ای حداقلی‌ای را به آنان می‌دادند، به گمان من، وضعیت جمهوری اسلامی و جناح حاکم خیلی بهتر از این می‌بود که امروز هست.
 
درارتباط با خود جنبش سبز، فکر می‌کنید برنامه‌های آتی یا تحرکات بعدی‌ای که می‌تواند داشته باشد، به خصوص صحبت‌هایی که راجع به ایام محرم، روزهای تاسوعا و عاشورا و یا ۲۲ بهمن می‌شود، تا چه حد قابل تحقق است؟ آیا واقعا امیدی هست که جنبش سبز بتواند ابعاد و گستردگی خود را کماکان حفظ کند، دچار فرسودگی نشود و با تظاهرات خیابانی و برنامه‌هایی از این دست، بتواند خود را تداوم ببخشد؟

راهی که جنبش سبز انتخاب کرده، استفاده از مناسبت‌های مختلف برای اعلام حضور خود و نمایش یک قدرت اجتماعی است. این که در جنبش سبز از مراسمی مانند روز قدس، ۱۳ آبان و ۱۶ آذر بهره گرفته می‌شود و یا احیانا در هفته‌ها و ماه‌های آینده از سوگواری‌های محرم و حتا راهپیمایی ۲۲ بهمن نیز استفاده خواهد شد، به این معناست که آنها فقط می‌خواهند یک نمایش قدرت اجتماعی داشته باشند و تداوم جنبش اعتراضی را به رخ حاکمیت بکشند. روشی که به نظر من بسیار کارآمد است. چون که اقتدار جمهوری اسلامی در ۳۰ سال اخیر بر دو پایه‌ی اساسی بوده است؛ یکی مشروعیت مردمی‌اش و برخوردار بودن از حمایت گسترده‌ی توده‌ای و دیگری نیز مشروعیت دینی و ایدئولوژیک آن. مشروعیت مردمی و مشروعیت دینی و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی طی ماه‌های گذشته به شدت آسیب دیده و هنوز هم به طور جدی و قابل توجه ترمیم نشده است. حضور مردم در مناسبت‌های مختلف می‌تواند عدم مشروعیت مردمی جمهوری اسلامی را کاملا آشکار کند و بنابراین اقتدار نظام سیاسی را هر روز یا در مناسبت‌های مختلف به چالش بکشد. امری که برای جمهوری اسلامی خیلی گران تمام خواهد شد.

جناح حاکم ظرف این شش ماه واکنش آنچنانی نشان نداده است و نشانه‌های عقب‌نشینی در این جناح دیده نمی‌شود. این نگرانی نیز وجود دارد که اگر وضعیت پات‌گونه‌ی کنونی ادامه پیدا کند، جنبش سبز نیز دچار فرسایش و اختلاف بشود. آیا شما نیز تا حدودی به چنین نگرانی‌ای باور دارید و آن را می‌پذیرید؟

هر چیزی ممکن است؛ یعنی امکان دارد جنبش اعتراضی سبز نیز در نقطه‌ای دچار فرسایش و یا حتا ریزش نیرو بشود. اما آنچه برای من مهم است، این است که فرسایش جنبش اعتراضی فعلی، به هیچ وجه به معنای تحکیم مجدد پایه‌های قدرت نظام سیاسی حاکم نخواهد بود. یعنی اگر این جنبش اعتراضی نیز در جایی متوقف و یا مهار شود، آسیب‌هایی که به مشروعیت جمهوری اسلامی وارد آمده، در جای دیگری و به اشکال دیگری خود را بروز خواهد داد. امروز ما با بحران ناکارآمدی دولت مواجه هستیم که از حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی و اداری کشور به شدت ناتوان است و از این بابت مشکلات بسیاری را به مردم تحمیل کرده است. همچنین در عرصه‌ی دیپلماسی، شکست روش‌های چند سال گذشته، خود را کاملا نشان داده است. در تصویب قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در روابط با روسیه، اروپا و کشورهای دیگر، سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی هم ناکارآمد بوده است. علاوه بر این، اختلافات ریشه‌ای که در جناح راست، به عنوان جناح حاکم، به وجود آمده است، حتا در صورت کنترل جنبش اعتراضی باز هم تدوام پیدا خواهد کرد و ماشین حکومت را از کار خواهد انداخت. به نظر من، مشکل جمهوری اسلامی با مهار این جنبش نیز به سادگی حل نخواهد شد.
مصاحبه‌گر: فرید وحیدی
تحریریه: بهرام محیی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

شما مي توانيد با انتقادات يا پيشنهادات خود ما را در انجام كاري كه مي كنيم يعني اطلاع رساني ياري نمائيد .
با تشكر - فرداي ايران

آرشیو

برچسب‌ها