تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۸۸
ح. تکاپو
شبکه جنبش راه سبز(جرس): اکبر گنجی روزنامه نگار، فعال حقوق بشر و از امضا کنندگان بیاینه "خواسته های بهینه جنبش سبز "، یکشنبه ۲۰ دی ماه طی نشستی در لندن، به بررسی وضعیت فعلی و فراروی جنبش سبز در داخل و خارج ایران و تحلیل بیانیه فوق پرداخت.
ح. تکاپو
شبکه جنبش راه سبز(جرس): اکبر گنجی روزنامه نگار، فعال حقوق بشر و از امضا کنندگان بیاینه "خواسته های بهینه جنبش سبز "، یکشنبه ۲۰ دی ماه طی نشستی در لندن، به بررسی وضعیت فعلی و فراروی جنبش سبز در داخل و خارج ایران و تحلیل بیانیه فوق پرداخت.
این فعال و پژوهشگر حامی جنبش سبز، شنبه گذشته ، همراه با چهار متفکر و فعال دیگر جنبش -عبدالکریم سروش، محسن کدیور، عطاالله مهاجرانی و عبدالعلی بازرگان- بیانیه ای مشترک و ۱۰ ماده ای (خواسته های بهینه جنبش سبز) منتشر کردند که در داخل و خارج کشور روی آن بحث زیادی صورت گرفت.
با اینکه سفر اخیر گنجی به اروپا، جهت برنامه ریزی و به انجام رسانیدن چند پروژه حقوق بشری ذکر شده، اما نشست یکشنبه به نوعی "تبیین" و پاسخ گوئی به برخی پرسشها و شبهات پیرامون جنبش و همچنین بیانیه پنج نفره بود.
انقلاب خشن یا اصلاحات آرام و نتیجه بخش
در نشست لندن که با شرکت دهها تن از فعالان و حامیان جنبش سبز و در مرکز فرهنگی ایرلندی ها – واقع در غرب لندن- برگزار شد، گنجی ابتدا به دو نظریه حاضر در جنبش –یعنی معتقدان به براندازی و حامیان اصلاحات- اشاره نموده و خاطرنشان کرد "حامیان تئوری براندازی برای به نتیجه رسیدن خود، نیاز به تحقق انقلابی مانند انفلاب کبیر فرانسه و ۵۷ ایران دارند و لزوما وضعیت فعلی را انقلابی و یا در حال انقلاب نشان می دهند." وی در نقد این نظر گفت "البته تحقق انقلابها اینگونه نیستند که قابل پیش بینی باشند؛ چرا که فاکتورهای چندگانه ای دارند که سرکوب گسترده توسط حاکمیت، یکی از پارامترهای مهم می باشد." در همین راستا گنجی اواخر رژیم گذشته را نیز مورد تحلیل قرار داد." وی همچنین تاکید کرد "همه انقلابها پیامدی خشونت بار دارند و طبیعتا به خشونت نیاز داشته و خواهند داشت." گنجی در ادامه سخنان خود مروجان نظریه انقلاب را مورد نقد قرار داده، از اینکه "با نگاهی غیرمنصفانه و غیراخلاقی و بدون دادن هزینه" در صدد نسخه پیچی برای مردم داخل کشور هستند، انتقاد کرد و توانمندی و قابلیت حکومت در سرکوبِ گسترده ی جنبش را عاملی قابل تامل ذکر کرد.
نه به حمله نظامی و تحریم
این پژوهشگر همچنین خاطرنشان کرد حامیان نظریه براندازی، در صورتیکه شرایط انقلاب را آماده نبینند، ممکن است سراغ متغیرها و عوامل جهانی بروند؛ مانند تحریم و حمله نظامی. وی در نقد تحریم خاطرنشان کرد "اولا این مسئله آسیب جدی به مردم خواهد زد و دوما بدلیل اینکه موتور محرکه جامعه که طبقه متوسط هستند، در اثر تحریم به طبقه آسیب پذیر تبدیل خواهند شد، کارکرد فعلی خود در جنبش را از دست خواهند داد."
نفت، بلای جان توسعه یافتگی
این پژوهشگر در بخشی دیگر از سخنان خود یکی از بزرگترین معضلات ایران را وابستگی دولت به نفت و در نتیجه استقلال آن از مالیات مردم دانست و خاطرنشان کرد "بعنوان مثال دولتی که در سه سال گذشته درآمد نفتی آن ۲۸۰ میلیارد دلار بوده، نمی تواند تابع جامعه و در نتیجه پاسخگوی آنان باشد. بنابراین با وجود نفت و دولتی که مستقلا آنرا می فروشد و خرج می کند، این محصول مانعی برای تحقق دموکراسی خواهد بود." گنجی همچنین نتیجه گرفت "دولت در سایه درآمد هنگفت نفت و بی نیاز از مالیات مردم، در همه ارکان جامعه حضور جدی خواهد داشت و بودجه های کلانی نیز برای سرکوب یا نقاط نامعلوم صرف می کند." وی همچنین رتبه بالای فساد در ایران و ظهور بازیگران اقتصادی نزدیک به دولت (مانند سپاه) را نیز از نتایج اقتصاد نفتی خواند و خاطرنشان کرد "روشنفکران و آیندگان باید تکلیف خود را با نفت روشن کنند."
جامعه مدنی، بلای جان حکومت های توتالیتر
گنجی همچنین گفتمان فعلی و غالب در جنبش مردم ایران را "حقوق بشر و دموکراسی" ذکر کرد .
این محققِ حامیِ جنبشِ سبز، از راههای موفقیت جنبش برای گذار به دموکراسی را "قدرتمند کردن مردم" و ایجاد جامعه مدنی قدرتمندی دانست که توان رویاروئی و کنترل قدرتِ دولت را داشته باشد. وی یکی از خواسته های جدی حکومت های توتالیتر را "انسانهای تک افتاده، غیر متشکل و نتیجتا جامعه ای ضعیف" دانست که براحتی سرکوب می شوند. گنجی شبکه سازی و سازمان یابی جنبش هایی مدنی مانند جنبش زنان، دانشجوئی، کارگران و معلمان و همچنین NGO ها را، حافظ و نگهبان افراد جامعه در برابر قدرت دولتی ذکر کرد که سازمان ها و نهادهای سرکوب خود را برای کنترل جامعه فعال نگاه داشته است. وی خاطرنشان کرد "اگر جامعه مدنی بتواند یک قدم دولت توتالیتر را عقب براند، ما به سمت دموکراتیزاسیون گام برداشته ایم." وی با نگاهی واقع بینانه به موضوع خاطرنشان کرد "رهبری نظام مانند شاه نیست"، تیم فکری و مشاوران تحقیقاتی دارد و آنها همین نکته را به خوبی درک می کنند و دستور همین جنبش ها و سازمانهای مردمی را خواهد داد؛ کما اینکه داده است. گنجی برای مثال به تهدیدات صورت گرفته برای NGO ها در نشستی که دولت برای آنها گذاشته بود اشاره کرد که وزارت کشور مقرر ساخت تمام موارد فعالیتها را مو به مو باید گزارش دهند.
سرپیچی از قوانین ناحق و ناعادلانه
گنجی همچنین تاکید کرد "از نظر حکومت ایران، مبارزه قانونی یعنی اینکه بروید در خانه بخوابید" و نمونه آن این است که جنبش سبز ۷ ماه است برای یک تجمع مجوز نداشته است و همه این سرکوب ها نیز از طریق قانون سرکوب می شود. بنابراین جلوی قانون ناعادلانه، غیرمنصفانه و غیر وجدانی، باید نافرمانی مدنی و نقض قانون کرد. وی در ادامه سخنان خود جنبش سبز را جنبشی اجتماعی که محصول نافرمانی مدنی است ذکر کرد و ادامه آنرا نیز محصول نافرمانی مدنی دانست. گنجی نمونه های ماندلا و هاول را نیز پیرامون این نافرمانی مثال زد. گنجی از نتایج سازمان یابی و قدرت گیری جامعه مدنی را، عقب نشینی و امتیاز دهی حکومت در برابر خواسته های جامعه-حتی برای تغییر قانون و برگزاری انتخابات آزاد- ذکر کرد.
برگ های برنده جنبش
گنجی عدم توسل به خشونت و اخلاقی بودن جنبش سبز را، از برگهای برنده آن دانست و برای موفقیت آن عنصر زمان و بردباری را حائز اهمیت دانست. وی موارد ذکر شده در بیانیه اخیر مهندس موسوی را نیز، خواسته های حداقلی جنبش و مینیمال هایی جهت نزدیک کردن مطالبات مردم به یکدیگر ذکر کرد و هرگونه عقب نشینی موسوی از مواضع خود را ردکرد .
بیاینه مهندس موسوی
اکبر گنجی در بخش پرسش و پاسخ این نشست طولانی، در جوابِ سوالی پیرامون اینکه "آیا بیانیه پنج اندیشمند جنبش (خواسته های بهینه جنبش سبز) که بلافاصله بعد از بیانیه مهندس موسوی منتشر شد، جلوتر از مهندس نبود" گفت در بیانیه ما، تمام مطالب مندرج در بیانیه های قبلی مهندس موسوی لحاظ شده بود. وی همچنین در پاسخ به پرسش یک نفر پیرامون اینکه "آیا زمان انتشار بیانیه موسوی بد موقع نبود؟ و آیا نشانه ضعف نیست؟ گفت "اتفاقا خیلی دیر هم بود، چرا که آقای خامنه ای نمی تواند حتی یک ماده از آن پنج مورد را بپذیرد."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
شما مي توانيد با انتقادات يا پيشنهادات خود ما را در انجام كاري كه مي كنيم يعني اطلاع رساني ياري نمائيد .
با تشكر - فرداي ايران