با این همه ظلمی که سیاهی کرده است .... تردید ندارم که خدا هم سبز است !!!
آخرین اخبار
۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه
ما با جان مان حضور خود را ثابت کردیم، شما با ساندیس و کیک
ايران سبز ايران فردا : وقتی حکومت دیکتاتور با تعطیلی مدارس و ادارات وتبلیغات صداوسیما و کشاندن مردم از شهر های کوچک به شهرستان ها و تاکید بر حضور اجباری در راهپیمایی و خود جوش خواندن آن و دادن ساندیس، کیک و ساندویچ به شرکت کنندگان و زدن حقه های تلویزیونی(که جای بحث فراوان داره) و استفاده ابزاری از ساحت مقدس امام حسین(ع) برای کشاندن مردم مذهبی، چند صد هزار نفر شرکت می کنند. در حالی که در طرف مقابل مردم بدون داشتن حق راهپیمایی برای اعتراض ها و داشتن شبکه ای رسمی برای اطلاع رسانی جهت تظاهرات و کتک و کشتن و تجاوز وتهدید شدن و دادن جان نه گرفتن نان(ساندیس،کیک و سادویچ) از حکومت و توسل به امام حسین (ع)( یا حسین میر حسین) حضوری چند صد هزاری و حتی میلیونی دارند، چگونه می توانم به خود اجازه دهم تا این دو را با هم مقایسه کنم.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
آرشیو
-
▼
2009
(991)
-
▼
دسامبر
(678)
-
▼
دسامبر 31
(20)
- نمایش قدرت از موضع ضعف
- مگر چند روش مبارزه مسالمت آمیز را امتحان کرده ایم ...
- وزارت اطلاعات با صدور اطلاعيهاي هشدار داد: فريبخ...
- درگیریهای پراکنده در تهران
- ساعت از 21 هم گذشت اما همچنان درگيري ها ادامه دارد !
- گزارش فیگارو از زندان اوین: جهنم بند ۲۰۹
- دولت ایران در لبه پرتگاه
- گزارشی از هجوم نیروهای نظامی و امنیتی به خیابان ها...
- گزارش لحظه به لحظه از راهپيمايي روز دهم ديماه
- اختصاصي از فرداي ايران : دوستان بسياري دارند به را...
- هم ميهن : میرحسین وکروبی در تهران هستند
- ترسي كه در جان كودتا اقتاده - ارسال اس ام اس به بس...
- چه كسی به شایعه دستگیری موسوی و كروبی دامن میزند؟
- سخناني زيبا از يك دوست ناشناس در خطاب به بسيجيان و...
- حرکت خودروهای سنگین زرهی به سمت تهران
- اختصاصي از فرداي ايران : نوشتاري درباره جنبش سبز -...
- جزئیات برخورد خشن تر نیروی انتظامی اعلام شد
- جبهه مشارکت: آنهایی که ملت را کشتند، حرمت عاشورا ر...
- ما با جان مان حضور خود را ثابت کردیم، شما با ساندی...
- كتاب از ديكتاتوري تا دوموكراسي - نوشته جين شارپ
-
▼
دسامبر 31
(20)
-
▼
دسامبر
(678)
برچسبها
- 16 آذر (108)
- 22 بهمن (30)
- آن سوي مرز (108)
- آيت اله بيات (8)
- آيت اله خميني (46)
- آيت اله دستغيب (5)
- آيت اله صانعي (19)
- آيت اله طاهري اصفهاني (9)
- آيت اله منتظري (124)
- ابراهيم نبوي (17)
- اجتماعي (2)
- احمدي نژاد (28)
- ارتش (2)
- اعتصاب (3)
- اعدام (24)
- افشاگري (50)
- اقتصادی - اقتصاد و بازار (42)
- اكبر گنجي (7)
- انتخابات (7)
- انرژي اتمي (4)
- اينترنت (2)
- بابك داد (4)
- بازداشتي ها (209)
- بسيج (89)
- بعد از انتخابات (1494)
- بيانيه (101)
- پوستر (7)
- تاريخي (18)
- تجاوز (30)
- تحريم (2)
- جان باختگان (60)
- جبهه مشاركت (12)
- جنبش سبز (228)
- حقوق بشر (16)
- حقوق بشز (9)
- خاتمي (43)
- خامنه اي (48)
- خانواده شهدا (4)
- خبرگان رهبري (2)
- خنده دار (16)
- دادگاه (92)
- دانشگاه (204)
- دكتر سروش (6)
- دكتر مهاجراني (13)
- دولت (137)
- رانت (1)
- راه كارهاي اجرايي (66)
- راهپيمايي (33)
- رضايي (3)
- روزنامه ها (46)
- زنان (5)
- زهرا رهنورد (4)
- سپاه (83)
- شعر (12)
- شكنجه (28)
- شناسايي مزدوران (1)
- شورای نگهبان (1)
- شيرين عبادي (3)
- صدا و سيما (24)
- طنز (10)
- عاشورا (23)
- عكس (32)
- قوه قضائيه (28)
- كارگران (1)
- كديور (10)
- کروبی (3)
- كروبي (72)
- کیهان (8)
- گزارش (679)
- مجلس (98)
- مجمع روحانيون (8)
- محرم 88 (175)
- مشاهير ايران (2)
- مصاحبه (27)
- مقاله سياسي (194)
- ملي مذهبي (21)
- موسوي خوئيني (1)
- ميرحسين موسوي (97)
- نيروي انتظامي (66)
- وزارت اطلاعات (12)
- هاشمي رفسنجاني (28)
- IT (6)
انصاف بده هموطن
پاسخحذفانصافت را به قضاوت می خوانم هموطن. انصاف بده.
من به خیابان می آیم تا علیه دیکتاتوری، جنایت، تجاوز، شکنجه و دروغ فریاد بزنم و تو به خیابان می آیی تا مرگ بر موسوی بگویی و از آنهایی که گمان می کنی سران فتنه هستند برائت بجویی.
من برای آزادی و سربلندی همه ایرانیان و اهل اسلام شعار می دهم و تو برای ابقای حکومتی که گمان می کنی بهترین است و نماینده خداست در زمین.
من که می خواهم به خیابان بیایم، راه را بر من می بندند و تو را که به خیابان فرامی خوانند، با اتوبوس های آماده و متروی رایگان می آورندت.
من که به خیابان می آیم، باتوم و گلوله در برابرم می گیرند و تو را که می آورند، دوربین و میکروفون صداوسیما مقابلت می گیرند تا با گفتن جملاتی کلیشه ای در قاب تلویزیون قرار بگیری و خانواده ات از دیدنت ذوق کنند.
من که به خیابان می آیم، "خس و خاشاک، فتنه گر، آشوبگر، اغتشاش گر، بزغاله و گوساله" خوانده می شوم و تو را که به خیابان می آورند، "مردم" می نامند.
من که به خیابان می آیم با گاز اشک آور و گاز فلفل به استقبالم می آیند و تو را که به خیابان می آورند پرچم و پوستر به دستت می دهند و با ساندیس و کیک از تو پذیرایی می کنند.
همین که من قصد آمدن به خیابان می کنم، همه رسانه های ارتباطی را از من دریغ می کنند تا نتوانم دوستانم را به همراهی خود بخوانم، روزنامه ها را تهدید و تحدید می کنند، سایتها را فیلتر می کنند، پارازیت بر ماهواره ها می اندازند، سیستم اس ام اس را قطع می کنند، سرعت اینترنت را پایین می آورند، قدرت آنتن دادن موبایلها را کم می کنند و... اما وقتی قصد آوردن تو را به خیابان دارند، همه روزنامه ها و شبکه های رادیویی و تلویزیونی روزهای پیاپی بسیج می شوند تا با تصویر و خبر و گزارش و موسیقی تحریکت کنند و اطلاع رسانی و تبلیغات را در کاملترین شکل ممکن انجام می دهند.
من که به خیابان می آیم، شعار و خواسته خودم وخودمان را فریاد می زنم و تو را که به خیابان می آورند، وادار می شوی شعاری را که آنها می خواهند و از بلندگوهایشان فریاد می کشند تکرار کنی و در نهایت هم بیانیه از پیش نوشته شده شان را تأیید کنی.
من برای دفاع از حقیقت و آزادی به خیابان می آیم و اگر از میان انبوه شعارهایم یکی قابلیت تحریک تو را داشته باشد، همان یکی را در سیمایشان نمایش می دهند و تو را به مقابله فرا می خوانند اما تو را به نام دفاع از دین و آیین و قرآن به خیابان فرامی خوانند ولی شعار حمایت از آدمهایی خاص را در دهانت می کارند.
من که به خیابان می آیم باید نگران امنیت جانی خود باشم و تو که به خیابان می آیی امنیت شغلی ات هم تضمین می شود.
من که به خیابان می آیم، هلی کوپتر به آسمان می فرستند تا از بالا بر من و همراهانم تسلط داشته باشند و بهتر برای کنترل و ضربه زدن به ما تدبیر کنند و تو که به خیابان می آیی هلی کوپتر به هوا می فرستند تا از عظمت و شکوه حضورت تصویر بگیرند و ساعتها در تلویزیون به نمایش درآورند.
من که به خیابان می آیم همه تلاششان این است که کم تعداد و اندک نشانم دهند و حتی در رسانه هایشان تعداد من و دوستانم را در هر تجمع از تعداد بازداشت شدگان آن روز هم کمتر اعلام می کنند(!) اما تو را که به خیابان می آورند، اگر هزار هم باشی، میلیون می خوانند.
انصافت کجاست هموطن؟!
منصفانه بگو با این شرایط به خیابان آمدن من مهم است و معنادار یا به خیابان آوردن تو؟ کدامیک ارزش دارد و افتخار می آورد؟