مادرم داغدار
فرزندم با گلوله ای در گلو
بر سنگفرش خیابان
در بادها بر جا ماند
برادرم
آه زندانی
همسرم مفقود
دلم پاره پاره
و تنم از ضربه های باتوم
بت پرستان زخمی
خسته نیستم
هنوز پای رفتنم ست
با زنجیرهای پوسیده بر پا
بسویت می آیم
و فریادت خواهم زد
عدالت کجایی ...؟!
ژیل
آبان ۸۸
از وبلاگ مادران عزادار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
شما مي توانيد با انتقادات يا پيشنهادات خود ما را در انجام كاري كه مي كنيم يعني اطلاع رساني ياري نمائيد .
با تشكر - فرداي ايران