با این همه ظلمی که سیاهی کرده است .... تردید ندارم که خدا هم سبز است !!!

۱۳۸۸ آذر ۲, دوشنبه

تقدیم به مادران عزادار

مادرم داغدار
فرزندم با گلوله ای در گلو
بر سنگفرش خیابان
در بادها بر جا ماند
برادرم
آه زندانی
همسرم مفقود
دلم پاره پاره
و تنم از ضربه های باتوم
بت پرستان زخمی
خسته نیستم
هنوز پای رفتنم ست
با زنجیرهای پوسیده بر پا
بسویت می آیم
و فریادت خواهم زد
عدالت کجایی ...؟!
ژیل
آبان ۸۸

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

شما مي توانيد با انتقادات يا پيشنهادات خود ما را در انجام كاري كه مي كنيم يعني اطلاع رساني ياري نمائيد .
با تشكر - فرداي ايران

آرشیو

برچسب‌ها